صفحات

۱۳۹۸ بهمن ۲۸, دوشنبه

ebadi.jpg«خود قربانی‌پنداری»

سیاست رسمی جمهوری اسلامی: حکومتی که مدام کینه و انتقام را تبلیغ می‌کند،

 شیرین عبادی

جمهوری اسلامی از بدو تاسیس همواره برای پیشبرد اهداف خود در داخل کشور و همچنین در سطح منطقه، به شکل گسترده از انواع عملیات روانی برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی استفاده کرده است. از میان روش‌های گوناگونی که در این مسیر به کار گرفته شده، «خود قربانی‌پنداری» یا Self-Victimization مهم‌ترین شیوه و شاید سیاست رسمی‌ای بوده که هویت امروز جمهوری اسلامی را شکل داده است.
این روش که در عرصه روانشناسی سیاسی موضوع تازه‌ای نیست، به دلایل مختلف و به اشکال گوناگونی مورد استفاده قرار می‌گیرد که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.
الف: به منظور توجیه سواستفاده‌های صورت گرفته
۱- عملی که به واسطه آن می‌توان جایگاه انسانی قربانی را متزلزل یا کلاً انکار کرد و در نتیجه ظلم و ستمی که بر او روا می‌شود را توجیه کرد. مانند آنچه که نظام فاشیستی آلمان نازی علیه یهودیان، کولی‌ها و معلولان اعمال می‌کرد و با دادن القابی مثل: سوسک، انگل و... تلاش داشت جایگاه انسانی قربانیان را تنزل بدهد. در جریان سرکوب‌های پس از انقلاب ۵۷ یا اعدام‌های گسترده سال ۶۷ جمهوری اسلامی نیز همین شیوه را در پیش گرفت و با کافر یا حیوان خواندن مخالفان، کشتار آن‌ها را توجیه می‌کرد.
این شیوه در تمام سال‌های گذشته ادامه داشته و حکومت برای توجیه سرکوب مدافعان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، اقلیت‌های دینی و مذهبی (مانند دراویش یا بهاییان) و... با تبلیغات گسترده در صداوسیما، آن‌ها را مخالف اصول اسلام، بی‌دین و افرادی بدون تعهد اخلاقی معرفی کرده و سعی داشته علاوه بر توجیه برخوردهای غیرقانونی خود با آن‌ها، مردم را نیز به نوعی در مقابل این گروه‌ها قرار دهد.
۲- انحراف توجه افکار عمومی از اعمال غیرقانونی، سواستفاده، یا جنایت. در این حالت فرد مرتکب با این توجیه که اقدام صورت گرفته اساساً به دلیل رفتار/کار اشتباه فرد قربانی بوده، سعی در مشروع جلوه دادن عمل خلاف خود می‌کند. اخیراً برجسته‌ترین شکل این استدلال را در فاجعه شلیک به هواپیمای مسافربری اکراینی و کشته شدن بیش از ۱۷۰ مسافر آن شنیده‌ایم. در نخستین روزهایی که مسئولان مربوطه مجبور به پذیرش مسئولیت خود شدند، عنوان کردند که: مقصر اصلی آمریکایی‌ها بودند چون آن‌ها با ایجاد بحران و جنگی‌کردن شرایط کشور، باعث شدند ما چنین کاری را مرتکب شویم!
۳- با بیان حرف‌های زیبا و جذاب و سواستفاده از احساسات دیگران، سعی در مشروعیت بخشیدن به اقدامات خلاف خود دارند. در این راستا، با ایجاد فضای احساسی گسترده سعی می‌کنند از دیگران برای سواستفاده یا سرکوب قربانی استفاده کنند. در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز بهار عربی در سوریه، عوامل جمهوری اسلامی نقش پررنگی در سرکوب مردم سوری داشتند. به منظور توجیه حضور نظامی در این کشور و همراه ساختن افکار عمومی در جهت مشروعیت‌بخشی به این سیاست، جمهوری اسلامی با سواستفاده از احساسات مذهبی عامه مردم اقدام به نیروگیری از میان افراد عادی و اعزام آن‌ها به سوریه و عراق در قالب «مدافعان حرم» کرده است. با گذشت ۸ سال از آغاز درگیری‌های سوریه حالا نه‌تنها مشخص شده نیروهای ایرانی یا گروه‌های افغانستانی و پاکستانی تحت امر سپاه قدس نه مدافع حرم، بلکه پاسدار حفظ رژیم بشار اسد هستند؛ بلکه ارتکاب جنایات جنگی هم در پرونده این نیروها ثبت شده است.
شاید معروف‌ترین نمونه در این زمینه، جنایت جنگی یکی از نیروهای اعزامی جمهوری اسلامی به سوریه به نام «اکبر حیدری» باشد که در ویدویی که از خود منتشر کرده اقدام به قطع سر کشته‌شدگان منصوب به داعش می‌کند. او این رفتار غیرانسانی را با عنوان «گرفتن انتقام سیلی حضرت زهرا» انجام می‌دهد. این کینه‌ورزی و انتقام‌جویی در راستای ایدئولوژی حکومت جمهوری اسلامی است که رهبرش همواره از «دشمن» حرف می‌زند، پرخرج‌ترین برنامه نمایشی تلویزیونش سریالی با موضوع انتقام‌گیری شیعیان است (مختارنامه)، و تمام دستگاه‌های تبلیغاتی آن مشغول توهین به پرچم کشورهای مختلف و نفرت‌پراکنی علیه سایر ملت‌ها و به‌ویژه مسلمانان غیرشیعه هستند.
در واقع جمهوری اسلامی با تبلیغات مذهبی در میان نیروهای هوادار خود، جنگ سوریه را فرصتی برای انتقام تاریخی شیعیان از اهل تسنن معرفی می‌کند که تحت لوای آن انجام هر عملی از جمله جنایت جنگی (سر بریدن و مُثله کردن اجساد) مجاز شمرده می‌شود.
ب: به منظور فریب دیگران
افراد فریبکار معمولاً به قصد اینکه حس ترحم و همدردی دیگران را بر انگیزند، نقش قربانی را ایفا می‌کنند تا از آن در جهت منافع خود سواستفاده کنند. در این حالت افراد دلسوز و باوجدان که نمی‌توانند شاهد رنج‌کشیدن دیگران باشند به راحتی در این دام می‌افتند و در واقع در بازی فرد فریبکار ایفای نقش می‌کنند.
واضح‌ترین نمود این فریبکاری توسط جمهوری اسلامی، در جریان تشییع شهدای جنگ ۸ ساله ایران و عراق دیده می‌شود. حکومت با سواستفاده از احساسات مردم، علاوه بر اینکه سعی می‌کند از پاسخگویی در مورد فجایع و شکست‌های جنگی - که منجر به قتل صدها هزار نفر شده- فرار کند، بلکه با ایفای نقش قربانی و مصادره کردن بقایای کشته‌شدگان جنگ و سواستفاده از عبارت «حرمت خون شهدا»، رفتارهای سرکوبگرانه خود در داخل و خارج از کشور را توجیه کند. و یا در جریان اعتراضات مردمی در دی ماه سال ۹۶ و آبان ماه گذشته مسوولان هر بار در واکنش به کشته شدن مردم به دست نیروهای پلیس و امنیتی در تظاهرات، با پیش دستی و مظلوم نمایی عنوان کردند تعدادی از پرسنل آنها نیز حین درگیری ها کشته شده اند و یا با اطلاق عناوین «شهید» و یا «بسیجی» به کشته شدگان سعی در مصادره آنها به نام خود کردند.
جمهوری اسلامی که همواره به خاطر عملیات‌های تروریستی نیروهایش علیه مخالفان خارج از کشور، و همچنین حمایت مالی و نظامی از گروه‌هایی مثل حزب‌الله لبنان یا حوثی‌های یمن و چریک‌های فلسطینی به تروریسم متهم بوده است، با ارائه آمارهایی تائید نشده و تبلیغات بین‌المللی تلاش دارد خود را «بزرگ‌ترین قربانی تروریسم» معرفی کند. ضمن اینکه با صرف هزینه‌های گزاف به برگزاری همایش‌های فرمایشی و راه‌اندازی تجمعات در کشورهای مختلف اقدام می‌کند تا به مردم اروپا و آمریکا بقبولاند که آن‌ها مسبب استفاده عراق از سلاح شیمیایی علیه ایران بوده‌اند.
باید افزود که فرد یا افراد فریب‌کار با احساسی‌کردن فضا سعی می‌کنند از پذیرش مسئولیت کارهای خلاف خود شانه خالی کرده و در واقع با ایجاد یک تنگنای اخلاقی، ذهن دیگران را در مورد مقصر بودن یا نبودن خود دچار تردید اساسی کنند. آن‌ها با تداوم این فضا حتی سعی در تبرئه خود نیز دارند. به عنوان مثالی دیگر، باز به ماجرای شلیک به هواپیمای اکراینی اشاره کنیم که سردار حاجی‌زاده فرمانده هوافضای سپاه - به عنوان مقصر درجه اول آن فاجعه- به جای برکناری و محاکمه، سعی در مظلوم‌نمایی و ایجاد تنگنای اخلاقی برای افکار عمومی دارد
گویا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر