صفحات

۱۳۹۸ آبان ۱۶, پنجشنبه

سیادت سرکوبگر حکومت و گسترش جنایت در جامعه
الاهه بقراط

حکومت یا دولت عالی‌ترین ابزار تنظیم مناسبات درونی و بیرونی بزرگترین واحد اجتماعی یعنی یک کشور است. «حاکمیت» یا «سیادت»، مضمون حکومت یا دولت است. اگرچه در زبان‌های مختلف حکومت و دولت معمولا به یک معنی به کار برده می‌شوند، اما «حاکمیت» در اغلب زبان‌ها همان Sovereignty است. در بسیاری مطالب ایرانیان اما دو مفهوم «حکومت» و «حاکمیت» به اشتباه بجای یکدیگر به کار می‌روند.حکومت و حکومت کردن، هدف نیست بلکه ابزار و راهکاریست برای تنظیم مناسبات جامعه برای رسیدن به این هدف: امنیت، رفاه، آزادی!

تا کنون فقط در ساختارهای مبتنی بر دمکراسی است که این هدف در کشورهای مختلف بطور نسبی تأمین شده. سه عنصر امنیت و رفاه و آزادی با یکدیگر نسبت مستقیم دارند و هر کدام بدون دیگری، اگر هم ممکن باشد، قطعا ناپایدار خواهد بود و این را تجربه جوامع مختلف از جمله خود ایران به اثبات رسانده است. به دلیل همین رابطه‌ی ارگانیک بین این سه هدف است که تهدید و خطر برای هر کدام از آنها به محدودیت دیگری منجر می‌شود. زمانی که  بنیادگرایی اسلامی و تروریسم، امنیت جوامع باز را در خطر قرار داد، در عمل آزادی آنها محدود شد و بخشی از سرمایه‌ای که می‌بایست صرف رفاه آنها شود، هزینه‌ی حفظ امنیت آنها می‌شود!
در جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام دینی که آرزوی بنیانگذارش مبنی بر «تسلط یک دولت اسلامی بر همه جهان» را در سر می‌پروراند، از هیچکدام از این عناصر خبری نیست: از رفاه و آزادی که هرگز خبری نبوده و آنچه امنیت نامیده می‌شود، چیزی جز سرکوب از سوی حکومت نیست. پلیس و نیروهای انتظامی و نهادهای مختلف امنیتی موازی خود از فاکتورهای اختلال و مزاحمت و ایجاد عدم امنیت علیه جامعه هستند. حذف، از جمله به شکل جنایت، اعم از اعدام قانونی و یا قلع و قمع و قتل هر آنکه مجرم یا مزاحم یا مخالف به شمار می‌رود، اصلی‌ترین «راهکار» جمهوری اسلامی برای بقاست.
نکته‌ی مهم این است که حذف، از جمله به شکل جنایت، به روابط درونی جامعه نیز منتقل شده است. اندیشمندان سیاست همواره حکومت و دولت را به «سر»، «مغز»، «نیروی محرکه» و «پدر جامعه» تشبیه کرده‌اند که جامعه از آن تأثیر مستقیم می‌گیرد و آن را الگوی خود به شمار می‌آورد. نظامی مانند جمهوری اسلامی که پیش از به قدرت رسیدن، با ترور و «اعدام انقلابی» شروع شد و با اعدام بر پشت بام محل سکونت بنیانگذارش ادامه یافت و با جنگ و سرکوب و حذف‌های خونین درونی و بیرونی و حتا خارج از مرزهای کشور تثبیت شد، چه الگویی را به جامعه ارائه می‌دهد؟! کافیست به صفحات حوادث و پرونده‌های جنایی کشور رجوع کرد تا دید انواع  جنایات، گاه عجیب، چگونه برای برخی به یک «راهکار» تبدیل شده است! حاکمیت یا سیادت حکومت جمهوری اسلامی در ایران برابر با گسترش جنایت در جامعه است.
کیهان لندن:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر