صفحات

۱۳۹۷ بهمن ۱, دوشنبه

بیاد زهرا نویدی پور که در افشای جنایت رژیم بقتل رسید!

آذر ماجدی

زهرا نویدی پور نه اولین قربانی رژیم اسلامی و نه آخرین قربانی آنست. مرگ این زن جوان ۲۸ ساله پس از تحمل سه سال تهدید، ارعاب، تحقیر و آزار یکبار دیگر بما نشان می دهد که هر لحظه عمر این حکومت جنایت و سرکوب زن ستیز بیشتر ادامه می یابد، این هیولا قربانی های بسیار بیشتری می گیرد. طی چهل سال عمر منحوسش این رژیم میلیون ها نفر انسان را قربانی کرده است.  فقر و فلاکت، سرکوب و اختناق، شکنجه و اعدام، تجاوز و آزار جنسی کودک و بزرگسال پرونده جنایات این حکومت اسلامی را تشکیل می دهد.
طبق گفتۀ زهرا، زمانی که ۲۵ سال داشت بدنبال یافتن شغل برای تامین معاشش به دفتر سلمان خدا داد باصطلاح "نماینده" ملکان در مجلس مراجعه کرده است. این جانور به زهرا پیشنهاد رابطۀ جنسی می کند بدنبال دریافت پاسخ منفی به زهرا حمله و در همان دفتر به او تجاوز می کند. این مردک خبیث حتی تختخوابی در دفترش دارد! معلوم نیست تاکنون به چند زن و کودک در این اتاق تجاوز کرده است. پس از تجاوز در حالیکه زهرا بر خود می لرزیده به او فرمان خروج می دهد و تهدیدش می کند که در صورت افشای تجاوز جان خودش و خانواده اش در خطر مرگ قرار خواهد داشت. بمدت سه سال یعنی تا سال ۹۷ این جانی متجاوز، تعدادی از آشنایانش و افراد دیگری از جانب او مدام زهرا را مورد اذیت و آزار و تهدید قرار می داده اند. بالاخره، زهرا تصمیم می گیرد که برای خلاصی از دست این جانور متجاوز اقدامی انجام دهد. در خرداد ماه ۱۳۹۷ برای شکایت به مجلس می رود؛ حراست او را مورد استهزاء قرار می دهد و با پوزخند به او می گویند که هیچ کاری از دستش بر نمی آید. دیگر کارد به استخوانش می رسد و طی ویدیویی ماجرای تجاوز و آزار و اذیت این مرد را برملا می کند. طولی نمی کشد که جسد زهرا پیدا می شود؛ دو روایت موجود است: ۱- جسد در بیابان پیدا شده؛ ۲- جسد در خانۀ مادر زهرا کشف شده است.
تجاوز یک امر عادی تحت رژیم اسلامی است. طبق قوانین این حکومت زن ستیز زن حکم برده را دارد. تجاوز به زندانیان سیاسی یک نمونه از همین قانون است؛ اما تجاوز فقط به زندانیان محدود نمی شود، به هر زنی که دستشان به او برسد، تجاوز کرده و می کنند؛ تعداد زنانی که پس از تجاوز دست به خودکشی زده اند بیشمار است؛ تعداد زنانی که پس از تجاوز کشته شده اند نیز کم نیست. باید برای تک تک زنانی که توسط عاملین و مامورین این رژیم مورد تجاوز قرار گرفته اند، تمام کار بدستان آنرا محاکمه کرد. قربانیان این رژیم فقط به اعدام شدگان ختم نمی شوتد، جنایات این حکومت بسیار از اعدام فراتر می رود.
اما زهرا فقط قربانی نیست و نباید از او صرفا بعنوان قربانی یاد کرد. زهرا در عین حال از سخنگویان جنبش آزادی زن نیز هست و باید به این عنوان نیز از او یاد کرد. زهرا از سن ۲۵ سالگی که مورد تجاوز قرار گرفت تا سن ۲۸ کوشید در تنهایی و سکوت این درد و تحقیر را تحمل کند. چه شجاعت و استقامتی از خود نشان داد. سپس عزم جزم کرد که انتقام بگیرد، هر چند که به این نظام توهم داشت و اندیشید که می تواند با ارجاع به آن جنایتکار را به مجازات برساند، اما همین که با شجاعت، باز تنها، با بار سنگینی از درد از شهر خود به تهران سفر کرد و به مجلس رفت، نشان از قدرت، استقامت و شجاعت بسیار او است. و بالاخره، زمانی که متوجه شد این کار نتیجه ای ندارد به افشاگری بلند شد. وقتی به شرایطی که زهرا دست به افشاگری زد توجه کنیم عمق جسارت او را بیشتر درک می کنیم. زهرا حتما از جانب محیط دور وبر، فامیل و بستگان و در و همسایه مورد فشار قرار داشته است. مشخص است که پس از افشاگری تحت نگاه های سنگین و شماتت بار نیز قرار می گرفت. این واقعیت که می بایست یک عمر مهر تجاوز را با خود یدک کشد برای یک زن جوان بسیار سنگین و سخت است. اما هیچیک از این نگرانی ها و ملاحظات او را متوقف نکرد؛ ویدیویی تهیه کرد و ماجرای جنایت این جانور را با صدایی لرزان و گریان بیان کرد. یک افتضاح دیگر برای حکومتی که تا کمر در گل و گرداب و بحران قرار دارد بوجود آورد؛ زهرا می دانست که باحتمال زیاد جانش را در این راه می گذارد، اما با شجاعت و جسارت افشاگری کرد. 
زهرا به نسل زنان آزادیخواه و برابری طلبی متعلق است که برای آزادی و برابری قد علم کرده اند؛ زندان و شکنجه و مرگ نیز قادر نیست آنها را متوقف کند؛ آگاهند که راه دیگری ندارند. یا باید این رژیم را سرنگون کنند تا امکان یابند که ذره ای شادی و خوشبختی، آزادی و برابری را بچشند؛ یا باید همچنان قربانی باشند. زهرا قربانی این نظام کثیف اسلامی شد ولی با عمل شجاعانه اش خود را از قالب یک قربانی خلاص کرد. سرنوشت خویش را در لحظات آخر زندگی بدست خود گرفت. این شهامت و جسارت نسل جوان امروز است که امید به یک دنیای بهتر را در قلبهای ما زنده می کند. از کارگرانی که برای حق خود بپا خاسته اند و زندان و شکنجه نیز قادر نیست به تسلیم شان بکشاند، تا زنانی که برای امر آزادی و برابری و رفاه در کنار طبقۀ کارگر قرار گرفته اند و شعار می دهند: "فرزند کارگرانیم، کنارشان می مانیم!" تا زنانی که برای آزادی زن و علیه تبعیضات اسلامی قد علم می کنند و کسانی که مثل زهرا جنایات این جانیان را افشا می کنند؛ پرونده شان را سنگین تر می کنند؛ آبروی ریخته شده شان را بیشتر می ریزند؛ بحرانش را تعمیق می کنند و جان خود را در این راه از دست می دهند. باید به این جسارت و شهامت زنده باد گفت و درود فرستاد. 
*** 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر