صفحات

۱۳۹۷ دی ۱۲, چهارشنبه

نفت من کجاست؟

(معرفی کتاب)

مطلبی از نشريهء «فردوسی نو»

در هفته گذشته، خسرو سمنانی همراه با بهمن فتحی و دکتر بهمن بختیاری، به دفتر مجله فردوسی امروز آمدند و گفتگوهائی در خصوص فعالیت های جدید وی در زمینهء کتاب «نفت من کجاست»، انجام گرفت.
«نفت من کجاست؟» عنوان کتابی است که اخیراً توسط «خسرو سمنانی» و همکارانش در مؤسسهء «امید برای ایران» به چاپ رسیده است. در این کتاب، با ارزیابی هزینه ها و پیامدهای فساد، ابعاد جدیدی از آیندهء اقتصادی ایران روشن می شود. خسرو سمنانی، در نشستی با «بنیاد کارنگی»، در این زمینه می گوید: «امروز ایران در وضعیت بحرانی و بی سابقه ای قرار دارد. آنچه امروز ما در ایران شاهد آن هستیم، نتیجهء تئوری ولایت فقیه خمینی است!» او همچنین به فساد گسترده در ایران اشاره کرد و می گويد: «پروندهء بابک زنجانی به مردم ایران نشان داد که آنها توانایی و حق کنترل، مانیتور کردن، پی گیری کردن و مطمئن شدن از محتویات قراردادهای نفتی - مانند قیمت فروش و این که پول قراردادهای نفت کجا رفته و چگونه خرج شده - را ندارند. وی می افزاید: «مقامات حکومت اسلامی ایران جایگاه و سمت های خود را بر پایهء میزان وفاداری به ولایت فقیه در رهبری دریافت می کنند و نه پایهء خدمت به مردم و کارکرد آنها حمایت از مافیای نفتی در برابر مردم است.

خسرو سمنانی در مورد نتايج بررسی و تحقیقی که به نوشتن «نفت من کجاست؟» انجاميده می گويد: «راهکار برای مبارزه با وضع فعلی در ایران، یک بسیج عمومی از سوی مردم ایران است که در برابر فساد گسترده بایستد».

کتاب نفت من کجاست؟ شامل چندین بخش است:

الف: هزینه های اقتصادی فساد و تحریم ها.

ب: سرقت های نفتی و اختلال در حساب ها: سود باد آورده ناشی از تحریم ها و صندوق ثروت ملی

پ: مدیریت بخش نفت و گاز.

ت: خطرات سیاسی فساد.

ث: از واگذاری به بخش خصوصی تا باز پس گیری.

ج: فساد با قصد قبلی.

(هر کدام از این بخش ها شامل چندین قسمت است).



خسرو سمنانی بعنوان پيشگفتاری برای اين تخيق مطال زير را می نوسد:

وظیفهء ایجاد و اداره عدالت!

در ادبیات حماسی ایران، پادشاهان وظیفهء ایجاد و ادارهء عدالت را داشتند. پادشاه و دولت، بعنوان نگهبانان این رسم الهی، موظف بودند که از حقوق تمام آفریده های پروردگار محافظت کنند. به قول فردوسی، شاعر بزرگ حماسه سرای ایران، حتی مورچگان نیز مصون از هرگونه گزند بوده اند. در این دوران، زندگی رنگ و بوی تقدس داشت و کار کردن با عزت و احترام همراه بود. هر گزندی که به هر موجودی روا می گشت، گویی که به شاه وارد آمده و غضب الهی را به دنبال داشت.

غارتگری، فساد و چپاول از ویژگی های شیاطین محسوب می شد و نه شاهان. چنانچه پادشاهی از فرمان الهی تخطی می کرد، هرج و مرج و شورش، کشورش را فرا می گرفت و حتی منجر به سقوط حکومت اش می شد. روشن است که در چنین نظام حاکم اخلاقی، فساد و ظلم شاهان به تمام بافت حکومتی سرایت کرده و دولت، خود منبع و سرچشمه ی بی عدالتی می گشت و رفته رفته دولت دستخوش آلودگی و بی عدالتی شده وبدنه جامعه را دچار بیماری، رنج، تاریکی و مرگ می نمود.

با وجود آنکه حماسه های ایرانی به فراخور حال ایران باستان نگاشته شده اند، اما به همان میزان گویای شرایط کنونی جامعه ی ایران نیز می باشند.

محصول تلخ خمینی!

امروز، پس از گذشت تقریباً چهل سال از انقلاب اسلامی سال 58- 1357، مردم ایران محصول تلخ جهان بینی آیت الله خمینی را برداشت می کنند که چیزی جز سقوط کشور و اقتصاد آن نیست. چهل سال از عمر حکومت اسلامی که با شعار ریشه کن کردن فساد به قدرت رسید می گذرد. اما امروز ورق برگشته و متأسفانه شاهد تضاد عینی میان کنش حکومت اسلامی حتی با اخلاقیات و آموزه های دینی هستيم. رفتار و منش رهبران ایران طوری است که گویی متعلق به قشری جدا و فرای مردم ایران هستند و کارنامه مذهبی شان آنها را از پاسخگویی در این جهان و آن جهان مصون می دارد.

در تئوری و عمل، اصل ولایت فقیه طوری طراحی شده که فساد را در سطح عظیم میسر می گرداند. حکومت اسلامی بر اساسی بنیان شده که حقوق ملت ایران را به نفت، گاز و منابع طبیعی اش نفی می کند. بنیادهائی که به نام رهبر عمل می کنند ادعا می کنند که قدرت الهی دارند نه قدرتی که سرچشمه گرفته از حقایق انسانی و یا نیازهای اقتصادی است. اصل بر پایه فراقانونی نهاده شده نه پاسخگویی به مردم و قانون.

یک فاجعه انسانی:

امروزه ایران به جای بهره گیری از میوه های رفاه، با یک فاجعه انسانی رو به رو است:

* این امر به طور مجموع معادل 150 میلیارد دلار به ایران خسارت وارد می کند. 25 درصد از تمام ایرانیانی که دارای تحصیلات عالی هستند- قشر وسیعی از متخصصین- در حال حاضر در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه ی اقتصادی (OECD) فعالیت می کنند.

* بیش از 10 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند و زندگی 30 میلیون نفر دیگر زیر فقر نسبی است.

* 11 میلیون نفر زاغه نشین هستند.

* تعداد بیکاران 3.5 میلیون نفر است که در صورت اضافه کردن قشر کم درآمد این رقم به 6.5 میلیون نفر می رسد.

* نرخ بیکاری جوانان بیش از 20 درصد بوده و 60 درصد بیکاران ساکن مناطق فقیر نشین هستند.

* در سال 2012، بیش از 2.2 میلیون معتاد به مواد مخدر در ایران وجود داشته است. همچنین آمار حاکی از وجود 1.2 میلیون معتاد به هروئین و 800000 مصرف کننده تفننی در ایران هست که این میزبان بالاترین سرانه مصرف هروئین در جهان محسوب می شود. در سال 2017، آمار رسمی تعداد معتادان ایران را 2.8 میلیون نفر تخمین زده شده است. گرچه برخی معتقدند این رقم بالغ بر 10 میلیون نفر می باشد.

* نرخ سرایت جنسی ایدز دو برابر شده و از 15 درصد به 30 درصد رسیده است.

* بیش از 600000 نفر هر ساله زندانی می شوند که بیش از 60 درصد آنها مصرف کنندگان مواد مخدر هستند.

* از سال 2006 تا 2013 زمانی که میانگین قیمت نفت به بیش از 100 دلار در هر بشکه رسیده بود، رشد اقتصادی ایران 2.2 درصد بود و نرخ تورم در سال 2013 از 20.3 درصد به بالای 40 درصد رسید.

* قدرت خرید طبقهء متوسط سالیان سال است که همواره رو به کاهش می باشد. طبق گزارش بی بی سی بر اساس آمار بانک مرکزی از سالهای 2008 تا 2018، ایرانیان 15 درصد فقیر تر شده اند و درآمد متوسط خانواده 15 درصد کاهش یافته است.

آسیب های اجتماعی به حدی است که آیت الله خامنه ای بالاخره مجبور شد بپذیرد که حکومت اسلامی «20 سال عقب» است. طبق گفته ی رضا فرجی دانا، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران، هر ساله بیش از 150 هزار ایرانی با تحصیلات عالی از ایران مهاجرت می کنند.



در قلب یک خیانت تاریخی:

داستان نفت ایران در قلب این خیانت تاریخی جای گرفته است که دیگر نمی توان آن را نادیده گرفت. زیرا حق حاکمیت و رفاه مردم ایران در معرض نابودی است. فساد تنها یک تهدید اقتصادی و خطر سیاسی نیست بلکه تهدیدی علیه موجودیت ایرانیان و تهدیدی جدی است که حق طبیعی مالکیت منابع طبیعی و کنترل موسسات ناظر بر آن منابع را از مردم ایران سلب کرده است و اجازه ی برخورداری حتی یک قطره از نفت شان و سود آن را به آنها نمی دهد.

در سال 2009 سوالی از سوی مردم و رسانه های ایران مطرح شد که جهان را به لرزه درآورد: «رای من کجاست»؟

امروز، ما به آنها پیوسته و پرسشی مرتبط را مطرح می کنیم، پرسشی که مسأله ی مرگ و زندگی و فقر و رفاه میلیون ها انسان در گرو آن است: «نفت من کجاست؟»

«امید برای ایران»، که یک سازمان غیر انتفاعی است که به منظور حفاظت از منافع مردم ایران تاسیس شده است، این سوال را مطرح می کند. به امید آنکه بستری برای بازنگری اصولی روند صنعت نفت و گاز ایران فراهم کند و مهمتر آنکه با درخواست و بازپس گرفتن حق نفت و گاز خود ایران را دوباره در جاده رفاه قرار دهد.

در حقیقت با در نظر گرفتن اپیدمی فساد و فقر در ایران ما درصددیم که این مسأله ضد فساد را به یک اولویت ملی مبدل کنیم. اگر بخواهیم به طور سیستماتیک با عواقب فساد مقابله کنیم، نیازمند آنیم که میزان خسارات و هزینه های وارده ناشی از فساد در صنعت نفت و گاز ایران را بسنجیم.

کتاب «نفت من کجاست؟» نشان خواهد داد که آسیب وارده به مردم ایران از این فساد طراحی شده بیش از 1 تریلیون دلار می باشد. تأکید می کنیم: بیش از 1 تریلیون دلار!

شاید هیچ چیز بیش از سئوال «نفت من کجاست»؟ نمود فیزیکی اهمیت و وخامت ماجرا را نشان ندهد، یعنی چالش ردیابی مسیر حرکت نفت ایران حتی تا اواخر نیمه دوم سال 2016 مدت قابل توجهی پس از لغو تحریم های هسته ای نفتکش هایی که یک پنجم صادرات نفت ایران را حمل می کردند، تاریک شده بودند. مدارک موجود بسیاری از نفتکش ها حاکی از این است که محموله ایران سفر خود را از یک کشور دیگر آغاز کرده است در حالیکه تصاویر ماهواره ای نشان می دهند که آنها در ایران بارگیری شده اند.

فساد در بخش نفت و گاز!

ما در سازمان «امید برای ایران» وظیفهء خود دانسته ايم که میزان فساد موجود در بخش نفت و گاز ایران را بررسی و ارزیابی نماییم. پس از این بررسی به جرأت می گوئیم که این حجم عظیم فساد یک فاجعه علیه بشریت است، هزینهء جانی این فساد بارها بیشتر از شمار تلفات جانی حملات نظامی به تأسیسات هسته ای ایران (موضوع نشریهء «قمار هسته ای آیت الله») می باشد. بنابراین محافظت از مردم ایران علیه چنین تهدیدها حد و مرزی نمی شناسد. امید ما این است که جنبش «نفت من کجاست؟» به عنوان هستهء ادراک مسأله و تغییرات سیستمی مورد توجه واقع شود که در نهایت منافع مردم ایران و بخش نفت و گاز ایران را محافظت خواهد کرد. قلب ما از موفقیت جریانات ضد فساد در جهان و در ایران خوشنود شده و به تمام تلاش های مطبوعات ایران برای بازگرداندن و احیای مجدد شرکت ملی نفت ایران خوش آمد می گوئیم.

آرزو داریم که یافته های این گزارش و پیشنهادهای آن اساس درک و بازگرداندن حسابدهی، شفافیت و قانونمندی برای ایران بوده و در خاتمه «امید برای ایران» رشتهء مشاورات و کنفرانس هائی برای ادارهء صنعت نفت و گاز ارائه خواهد کرد.

مداوا قابل حصول است و تحصیل و تخصص موجود، به علاوه عشق. ما همه می خواهیم که ایران آینده بهتری داشته باشد. مشکل ما در عمل است چگونه این عشق و علاقه را عملی کنیم و دولتی بسازیم که مسئول و شفاف است نه دزد ذخائر ایران.

حق مالکیت نفت به مردمی بستگی دارد که وارد عمل می شوند و تنها تماشاچی و بی تفاوت به سرنوشت فرزندان خود باقی نمی مانند و همانند رزمندگان به پاخاسته و سرنوشت فرزندان شان را از سارقین این مملکت پس می گیرند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر