صفحات

۱۳۹۷ دی ۹, یکشنبه

کارگران فولاد به حمایت ما نیاز دارند!
اعتراضات متحد و متشکل را سازمان دهیم!


آذر ماجدی
ده روز پیش نیروهای سرکوب اولین هجوم خود به کارگران فولاد را آغاز کردند. طی دو روز 41 فعال کارگری را در هجوم شبانه به خانه هایشان و در محل کار و در حین تظاهرات دستگیر کردند. چند روز بعد یازده تن از بازداشت شدگان آزاد شدند؛ چند روز بعد تعدادی دیگر را آزاد کردند اما هفت تن از کارگران کماکان در زندان بسر می برند.
چند روز است که خانواده های کارگران زندانی در مقابل استانداری برای آزادی پدر، همسر یا فرزند خود دست به اعتراض می زنند. بدنبال همین اعتراضات تعدادی از کارگران آزاد شدند. این بازی موش و گربه رژیم منحوس اسلامی است. ابتدا تعداد زیادی را دستگیر می کند و رفته رفته تعدادی را آزاد می کند تا باین ترتیب آبی بر آتش اعتراضات بریزد. این تصور را القاء کند که صبر کنید همه آزاد خواهند شد. می کوشد باین ترتیب اتحاد و یکپارچگی کارگران را بشکند؛ روحیۀ اعتراضی را تضعیف کند. این دقیقا همان تاکتیکی است که در مورد هفت تپه نیز بکار بست و می بینیم که هنوز علی نجاتی در زندان بسر می برد.
نباید اجازه داد که اتفاقی که در هفت تپه افتاد در فولاد تکرار شود. جمهوری اسلامی پس از دستگیری اسماعیل بخشی و تعدادی از نمایندگان با تزویر، توطئه و ارعاب توانست میان کارگران تفرقه بیاندازد و اعتصاب هفته تپه را علیرغم خواست و اراده بخش وسیعی از کارگران بشکند. اکنون نیز مشغول پیاده کردن توطئه تشکیل شورای اسلامی است. علی نجاتی هنوز در زندان است. و اعتصاب شکنان مشغول جولان.
اعتصاب و تظاهرات کارگران فولاد اکنون حدود یک هفته است که مختل شده است. روز سه شنبه پیش مقامات رژیم طی یک مجمع عمومی می کوشیدند کارگران را آرام کنند ولی مدام با اعتراض و شعارهای کارگران مواجه می شدند. کارگران خواهان آزادی همکارانشان بودند.
رژیم قصد دارد سناریویی مشابه هفت تپه در فولاد پیاده کند؛ ما نباید اجازه دهیم. مبارزات وسیع و گسترده در حمایت از اسماعیل بخشی و کارگران زندانی توسط کارگران فولاد، دیگر کارگران کشور، معلمان، بازنشستگان و دانشجویان و همچنین در خارج کشور رژیم را تحت فشار قرار داد و به آزادی اسماعیل بخشی مبادرت ورزید. اما اسماعیل را در حبس خانگی نگه داشتند تا اعتراض به حبس خانگی نیز در رسانه های اجتماعی مطرح شد و رژیم از ترس اینکه کارگران هفت تپه دوباره دست به اعتصاب بزنند خبر به اسماعیل اجازه داد که پیامی بنویسد و سری به کارخانه بزند. مامورین امنیتی در محیط را نیز به تکذیب اخبار گماشت.
تحرکات رژیم اسلامی طی چند ماه اخیر، بویژه طی اعتصابات هفت تپه و فولاد، نشان داده است که این حکومت بشدت از کارگران و اعتصاب و اعتراضشان می ترسد. این رژیم سرکوب، شکنجه و اعدام یکماه صبر کرد تا بالاخره اسماعیل بخشی را دستگیر کرد. تا خبر شکنجه او پخش شد، بلافاصله از ترس خشم کارگران و اعتصاب مجدد خبر را تکذیب کرد؛ تا کارگران تهدید کردند که اگر اسماعیل آزاد نشود دوباره دست به اعتصاب خواهند زد، اسماعیل را آزاد نمود و تا خبر حبس خانگی او پخش شد به او اجازه داد که پیام بفرستد و به کارخانه برود. این تحرکات نشان می دهد که رژیم تا چه میزان از اعتراض و اعتصاب کارگران در هراس است. در مورد کارگران فولاد نیز بیش از یکماه برای تعرض به کارگران صبر کرد. در مجمع عمومی سه شنبه پیش عملا داشتند به کارگران التماس می کردند. این رژیم، رژیم سابق نیست؛ قدرت پیش را ندارد؛ از کارگران و مردم بشدت می ترسد. هزار جور توطئه و تزویر بکار می برد تا مانع ادامه و گسترش اعتراضات شود. 
ما بارها تاکید نموده ایم که توازن قوا بنفع مردم و طبقۀ کارگر تغییر کرده است. جمهوری اسلامی قدرت سرکوب خود را بمیزان زیادی از دست داده است؛ بهمین خاطر می کوشد آنرا بسیار حساب شده استفاده کند. نمونه اعتراضات هفت تپه و فولاد گواهی بسیار روشن از این موقعیت جدید رژیم است. یکماه تمام صبر کرد؛ این پا آن پا کرد؛  فضا را تست کرد تا بالاخره حمله کرد. ابتدا هفت تپه را خواباند بعد سراغ فولاد آمد. ما باید این واقعیت را در نظر بگیریم و مطابق با این شرایط جدید قدرت خود را درک کنیم و سازماندهی نماییم. بجای صبر برای آزادی باید اعتراضاتمان را گسترش دهیم. بجای صبر برای گرفتن خواستهایمان باید مبارزه را حتی یک آن تا گرفتن خواستهایمان قطع نکنیم. رویدادهای هفت تپه و فولاد از بسیاری جهات آموزنده اند. تا زمانیکه کارگران یکپارچه اعتراض می کردند، رژیم مامورینش را اعزام می کرد تا با خواهش و التماس کارگران را بسر کار برگردانند؛ زمانیکه موفق شد تفرقه بیاندازد و اعتصاب را بشکند، قدم بقدم جلو آمده و حتی یک قلم از خواستهای کارگران را هم عملی نکرده است، بعلاوه علی نجاتی را در زندان نگه داشته است. همین اتفاق برای فولاد هم خواهد افتاد، مگر آنکه ما هشیارانه در مقابل توطئه های رژیم بایستیم و اجازه ندهیم که در صفوف مان تفرقه بیاندازد و اعتراضمان را تضعیف کند. جواب زور را باید با زور داد. در این شرایطی که جمهوری اسلامی اینچنان از مبارزات کارگران و توده ها در هراس است باید عقب نشینی های بیشتری را به آن تحمیل کنیم. راه رسیدن به خواستهایمان؛ راه آزادی رفقایمان صبر نیست. این رژیم حرف آدم سرش نمی شود. باید تعرضمان را گسترده تر، متحد تر و قوی تر سازمان دهیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر