صفحات

۱۳۹۷ تیر ۲۶, سه‌شنبه

رقص و رقاصی چنین در میانه می دانم آرزواست

حمیدآقایی
اگرچه جامعه ایران یک جامعه دمکراتیک نیست اما بطور قطع می توان گفت که جامعه ای است نسبتا مدرن، باز و برونگرا؛ جامعه ای است که با وجود فیلترینگ و پارازیت می کوشد با جهان پیرامون خود ارتباط فعال برقرار کند. جامعه ایران مردمی دارد که هم از محیط پیرامون خود تاثیر می گیرند و هم بر آن تاثیر می گذارند.

Hamid_Aghaei_3.jpg
چنین جوامعی اما، با وجودیکه دمکراتیک نیستند، برخی از نشانه های جوامع دمکراتیک را از خود نشان می دهند. برای مثال جوامعی مانند ایران دیگر، بدلیل پا گذاشتن به دوران مدرن و به علت برخورداری از فرهنگ باز و برونگرا، تک صدایی را بر نمی تابد. مطالبات اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی، و بویژه خواسته های سیاسی به اشکال و فرمهای مختلف بازتاب پیدا می کنند، و حتی هر گروه و قشری از رهبری خاص خود پیروی می نماید؛ چند صدایی یکی از ویژگی های مهم این جوامع است.
اما این ویژگی مثبت می تواند (بويژه در جامعه ای مانند ایران) آثار و پیامد های منفی نیز داشته باشد. به این معنی که حتی در نظامهای دمکراتیک نمی توان همیشه انتظار داشت که مطالبات اجتماعی فقط از طریق احزاب و نهادهای سیاسی رسمی کانالیزه شوند و نمود بیرونی پیدا کنند،‌ حتی اگر این نهاده ها و احزاب کاملا دمکراتیک و نمادی از جامعه چند صدایی باشند.
البته که جریانات و طبقاتی که منافع خود را در حفظ همین سیستم حزبی و کانالیزه شده می بینند، هر خواسته و بدنبال آن هر حرکتی را که خارج از سیستم و نظم حاکم شکل گیرد، و یا هر فردی را که بخواهد این خواسته ها را خارج از روال معمول نمایندگی کند بعنوان یک جریان پوپولیست و عوام گرا معرفی می کنند؛ اما گاه یک جامعه، حتی یک جامعه دمکراتیک، در یک شرایط خاص تمایل پیدا می کند که خواسته های خود را از طریقی متفاوت و غیر معمول دنبال نماید و حتی فضل مشترک خواسته های خود را در وجود یک فرد متبلور سازد.
بعبارت دیگر، حتی یک جامعه آزاد و باز که چند صدایی را تجربه کرده است گاه می تواند نیازمند یافتن یک فصل مشترک از همه خواسته های پراکنده شود و بدنبال یک تک صدا بجای چند صدا راه افتد. رشد جریانات پوپولیستی در جهان و بویژه در اروپا و امریکا شاید دلیلی بر وجود چنین نیازی باشد که معمولا در شرایط بی ثباتی و عدم اطمینان نسبت به آینده خود را نشان می دهد. نیازی که فی نفسه منفی نیست و از دل یک شرایط خاص ظهور پیدا کرده است.
در رابطه با ایران امروز نیز با وجودیکه چند صدایی نشان از باز و برونگرا بودن جامعه ایران است اما همین ویژگی می تواند در شرایط بسیار بحرانی فعلی بر ضد خود عمل کند و مانع از اتحاد بخش بزرگی از مردم ایران در برابر حکومت اسلامی شود.
از این نظر همانطور که در یادداشت هفته پیش مطرح کرده بودم جامعه ما با وجود چند صدایی و گوناگونی موزائیکی امروزه نیازمند یک تک صدا و رهبری واحد است که در حقیقت با بدن و پوست و گوشت خود این تک صدایی را بتواند نمایندگی کند و سمبلی از فصل مشترک خواسته های مردم ایران گردد. رهبر و فردی که بر خلاف معمول رهبران سیاسی و نمایندگان احزاب، طرح ها و برنامه های کلیشه ای و هزاران بار گفته و شنیده شده اما در عمل به اجرا در نیامده را تکرار نکند.

رقص دختران جوان و نمایش موزون بدن این دختران و بطور کلی اعتراض دختران انقلاب به حجاب اجباری برای من یک پیام خاص دارند، آنها با رقص و برافراشتن حجاب خود بر سر چوب که همراه با سکوت همراه بوده است به زبان بی زبانی اعلام می کنند که ما، این نسل جوان و این جامعه چند صدا، امروزه بیش از هر چیز دیگر نیازمند یک بدن، یک جسم و یک فرد که سمبل خواسته هایمان باشد و ما را نمایندگی کند می باشیم.

گویا

سخنان جنجالی یک آخوند پرورده نظام


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر