صفحات

۱۳۹۷ اردیبهشت ۹, یکشنبه

 نمایش چهارراه بیضایی: 

 جامعه‌ای که مملو از دروغ است، خودمان را گول نزنیم نجات دهنده نیست 

ایران اینترنشنال، بهرام بیضایی ، کارگردان شهیر سینما و تاتر ایران، در جلسه ای که در ۱ اردیبهشت (۲۱ آوریل) در کتابخانه مرکزی دانشگاه استانفورد در مورد نمایش «چهارراه» برگزار شد گفت موضوع این نمایشنامه‌ (با نویسندگی و کارگردانی بیضایی) به تصویر کشیدن جامعه‌ای است که «مملو از دروغ و تقلب» است، گرچه شخصیت اصلی داستان در پایان امید خود را از دست نمی‌دهد.


به گزارش ایران‌اینترنشنال در ابتدای این نشست که به صورت گفت وگوی دو طرفه مخاطبان با بیضایی انجام می‌شد، عباس میلانی، مدیر گروه مطالعات ایرانی درباره فعالیت‌های آقای بیضایی به اختصار سخنانی گفت و مخاطبان را به بهره‌گیری بیضایی از نمادها و سمبل‌ها برای بیان مقاصد معنایی خویش، توجه داد.

بیضایی در این نشست درباره نمایش خود گفت: «نمایش چهارراه در اصل می‌خواهد دو رابطه را نشان دهد، اما این رابطه در خلاء‌اتفاق نمی‌افتد، بلکه راننده‌ای که در نهایت شخصیت اصلی را زیر می‌گیرد، پرستار، نامه‌بری که صاحب فرزند می‌شود، پزشکی که نمی‌داند چرا در یک نمایش نشسته است، خبرنگاری که در روزنامه و رسانه وطن کار می‌کند و معلم و دیگر شخصیت‌ها،نمایشگر نمایشی‌اند که از سوی یک روانپریش نوشته شده است و این نمایش در واقع یک کار معالجه‌ای و رواندرمانگرانه است. وقتی تکلیف دو شخصیت اصلی داستان روشن می‌شود، بقیه شخصیت‌های حاشیه‌ای نیز به نوعی به مقصد می‌رسند؛ مثلا راننده معشوقه‌اش را از دست می‌دهد، نامه‌بری که نامه‌های ۱۵ سال قبل را به نهال فرخی می‌رساند، صاحب فرزندی‌می‌شود، نهال فرخی(با بازی مژه شمسایی) می‌فهمد که باید به فرزندش حقیقت ماجرا را بگوید و بعد از سال‌ها او را از واقعیت زندگی‌پدرش آگاه کند و یک رابطه تازه‌ای بین او و فرزندش شکل می‌گیرد و همین امر سبب می‌شود تا او در نهایت تصمیم بگیرد که به جای آنکه ترک وطن کند در آنجا بماند که به نوعی یک امید و زندگی تازه‌ای را برای خود تصور می‌کند.»
خودمان را گول نزنیم؛ نجات دهنده‌ای نیست
بیضایی در پاسخ به پرسش یکی از شرکت‌کنندگان در مورد اینکه چگونه با نشانه‌شناسی منطقی از دل نمایشی که همه اجزا و شخصیت‌های آن تقلب و دروغ را فریاد می‌زنند می‌توان امید را استخراج کرد گفت: «نمایش مرگ یزدگرد در ناامیدی مطلق و محض تمام می‌شود، اما در این نمایش این گونه نیست. نمایش می‌گوید تا زمانی که به امیدهای دروغین و مقعطی بخواهیم دل ببندیم و سرمان را گرم کنیم آگاهی رخ نمی‌دهد. نهال فرخی وقتی تصمیم می‌گیرد بماند که به یک تصمیم و هویت تازه‌ای نائل شده است، می‌خواهد هویت جعلی گذشته خود را تغییر دهد و دیگر یک روانپریش ابتدای نمایش نباشد. بنابر این نمایش می‌گوید که خودمان را گول نزنیم و فریب ندهیم و به دنبال نجات دهنده‌ای نباشیم، نجات دهنده‌ای نیست. هر اتفاقی قرار است بیفتد در خود ما باید رخ دهد و نه دیگری و از جایی دیگر
در نظر بیضایی در نمایش چهارراه نشانه‌هایی از نمایش‌ها و حتی فیلم‌های قبلی او را می‌توانیم سراغ کنیم اما نمایش هویت مستقل خود را دارد و به نوعی همه آنها هست و از یک سوی دیگر وضعیت مستقل خود را هم نمایش می‌دهد.
مخاطبی دیگر درباره دلیل به طول کشیدن سرو غذا و صحنه رستوران پرسید آیا نمادی از عدم تفاهم بین دو شخصیت اصلی است که بیضایی پاسخ داد: «این صحنه برای ایجاد ارتباط نبود، بلکه می‌خواستم نشان دهم که ما در یک فضای تقلبی زندگی‌می‌کنیم. آگهی می‌دهیم، شعار می‌پراکنیم و دیگران را دعوت به رستوران و غذاهایی می‌کنیم که در واقع وجود ندارد، و از آن مهمتر پول غذایی را که ندادیم هم به همراه انعام از مشتریان می‌گیریم. شما در تمامی لحظات این صحنه نسبتا طولانی صاحب رستوران را می‌بینید که بابت غذاهایی تبلیغ و دیگران را به رستوران خود دعوت می کند که اصولا در واقعیت ماجرا وجود ندارد. یا در حاشیه این رستوران می‌بینید که محصولاتی را فریاد می‌کنند و از ساخت وطنی سخن می‌گویند که در دروغین است و عملا ما با بانگ‌هایی از تولیدات مواجهیم که بروزی بیرونی و عملی ندارد و در عمل و واقعیت ،جامعه‌آی بدون تولید را فریاد می‌کند و نشان می‌دهد.»
اهمیت عنصر زمان در فرآیند نمایش
بیضایی همچنین در این نشست درباره موسیقی به کار رفته در نمایش گفت: «ما از دو نوع موسیقی در نمایش استفاده کردیم. نخست موسیقی متن نمایش که کار آقای فراز مینویی است که پیش از این هم در نمایش ارداویراف با من همکاری کردند. من در این نمایش می‌خواستم با بهره‌گیری از صدای سنتور زمان و ساعت را انتقال دهم، اما به مرور و در فرآیند صحبت با ایشان به این جمع بندی رسیدیم که از افکت‌ها و سازهای دیگری هم برای بیان مقاصدمان استفاده کنیم که در نهایت ایشان از فضاها و سازهای دیگر هم برای بیان مقصود نمایش به خصوض بحث گذر زمان استفاده کردند.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر