صفحات

۱۳۹۶ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

در باب رفراندوم :

 شما را دوست دارم اما با نظرتان مخالفم، 

به رضا علیجانی و ملیحه محمدی

حامد آینه وند

رضا علیجانی و ملیحه محمدی ضمن نقد بیانیه رفراندوم ۱۵ نفر ازفعالان سیاسی داخل و خارج از کشور، تلویحا و حتی به تصریح امضا کنندگان را کسانی خوانده‌اند که در زمین سفت و سخت واقعیت راه نمی‌روند. علیجانی بر این باور است که باید از انتخابات آزاد به جای رفراندوم دفاع کرد و ملیحه محمدی هم بدو ن راهکار اجرایی برای بر گزاری رفراندوم این در خواست را به بخت آزمایی تشبیه کرده است. این نوشته به نقد دیدگاه آنها می‌پردازد و دلایل حمایت از رفراندوم را بیان می‌کند.

بعد از اعتراضات فراگیر دی ماه که معترضین با شعار مشحون از شعور بالای سیاسی " اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا " به خیابان آمدند هر دو جریان اصلاح طلب و اصول گرا به شدت احساس خطر کردند. جدی بودن خطر بدان جهت بود که در اطلس نیروهای امنیتی، بسیاری از این شهرها، که شهرهای سفید بودند خیزش وسیعی صورت گرفته بود. خیزشی که نه به دنبال استیفای هدفی مشخص و با رهبری مشخص و اعتراض به یک مساله واحد بلکه هدف گیری کل سیستم سیاسی به میدان آمد. هر چند معترضان به شکلی پرشمار نسبت به جمعیت ساکن در شهرها به میدان نیامدند اما بنا به نظر سنجی هایی که صورت گرفته است و برخی از این نظر سنجیها را مراکز معتبری چون ایسپا که مورد تائید حاکمیت هم هستند انجام دادند، بیش از ۷۰ در صد مردم با این جنبش اعتراضی هم دل بوده‌اند. هر چند به دلایلی از جمله و به ویژه ترس از سرکوب شدید، با آن همراهی نکرده‌اند.

این اعتراضات که به مدد فضای مجازی به سرعت از شهری به شهر دیگر کشیده شد و فضای همدلی و هم صدایی کم نظیری در مخالف با کلیت جمهوری اسلامی به وجود آورد تقریبا فارغ از نمادها و نشانه‌های مذهبی و در مخالفت شدید با حکومت دینی و فساد ساختاری در کشور بود. سرکوب خشونت بار اعتراضات منجر به ۳۰ کشته و بازداشت بیش از ۳۷۰۰ نفر از معترضان گردید که تعدادی از آنان نیز بنا به گفته‌های مقامات قضایی که افکار عمومی را به هیچ وجه قانع نکرد در زندان خود کشی کردند. نحوه مرگ معترضان بازداشتی اوج تراژدی، و نقل عدم استفاده از سلاح گرم در برابر معترضان توسط نیروهای امنیتی، بخش کمدی اعترضات اخیر بود.

پس از رخداداد‌های اعتراضی اخیر در ایران و علی رغم اینکه طبقه متوسط به دلیل تجربه سرکوب ۸۸، حضوری کم فروغ داشت بخشی از روشنفکران، فعالان سیاسی و مدنی که بیشتر و عمدتا مطالبات طبقه متوسط شهری را در ایران نمایندگی می‌کنند ضمن اعلام شکست اصلاحات و عدم امکان برون رفت از شرایط فعلی با ساز و کارهای موجود در ساختار حقوقی - حقیقی قدرت خواهان بر گزاری رفراندوم زیر نظر سازمان ملل برای گذار از جمهوری اسلامی به نظامی سکولار دموکرات شدند.

پشتوانه نظری و عملی چنین خواستی علاوه بر حضور گسترده اعتراضی مردم اذعان به این مهم بود که رفتار و گفتار اصلاح طلبان طی سالهای اخیر در راستای استمرار وضعیت موجود بوده است و از آن بدتر گفتمانی مبتنی بر ترس داخلی و خارجی (قدرت گیری بیشتر اقتدار گریان یا سوریه‌ای شدن ایران) به جای گفتمانی امید بخش در مسیر احقاق حقوق اساسی مردم در دستور کار اصلاح طلبان قرار گرفته است. در واقع چنانچه بخواهیم آنچه " استمرار طلبی و فرصت طلبی" اصلاح طلبان می‌خوانیم را به زبان ساده، گویا و همه فهم بیان کنیم باید گفت اصلاح طلبان در مقام عملکرد همچون شریک دزد و رفیق قافله رفتار کرده‌اند. ممکن است عده‌ای این تعیبر را به دلایلی نپذیرند یا غیر منصفانه تلقی کنند اما دست کم با نگارنده موافق‌اند که نتیجه رفتار سیاسی و خروجی عملکرد آنان نشان می‌دهد به جای آنکه اصلاح طلبان رژیم را اصلاح کنند، رژیم آنان را اصلاح کرده و شبیه خودش کرده است. نتایج سیاست ورزی آنان عملا به بدتر شدن شرایط سیاسی و اقتصادی کشور انجامیده است. برجامی که در بوق کردند صرفا سبب شد تا با پولهای آزاد شده بقای جمهوری اسلامی که در زمان تحریم رو به تلاشی بود ادامه یابد و ضمنا رژیم اسد در سوریه نیز با پولهای ایران وکمک‌های نظامی روسیه و با کشتار معترضان سر پا بماند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که کاسبان شعار رفع حصر که طیف کثیری از سیاسیون از جمله حسن رو حانی، اصلاح طلبان حامی او وفراکسیون امید در مجلس را شامل می‌شود هیچ قدم عملی در این مسیر برنداشتند چون اراده‌ای هم برای این کار ندارند.
لازم نیست مردم همه تحلیل گر سیاسی باشند که وخامت اوضاع را رصد کنند، همین که در هر خانواده‌ای دو سه تا تحصیل کرده بیکار باشد، دختران دم بخت فرصتی برای ازدواج نیابند و پسران به دلیل بیکاری و وضعیت اسفبار اقتصادی نتوانند ازدواج کنند و آنها که ازدواج کردند به همین دلایل زندگیشان متلاشی شود برای ناراحتی و نا امیدی و عبور از نظام کفایت می‌کند.

وقتی کارگران ماه‌ها حقوق دریافت نکنند. بانکها عملا ور شکسته باشند و خبر اختلاس در هر وزارت خانه و نهاد و سازمان منتسب به حکومت جزء اخبار روتین مملکت باشد و سالی ۳۰ هزار نفر (برابر با کل کشته شدگان فلسطینی از آغاز تشکیل اسرائیل و انتفاضه) در تصادفات جاده‌ای جان بسپارند و حکومت بی خیال باشد و به تولید آشغال به جای خودرو ادامه بدهد برای نا امیدی و ناراحتی و عبور از نظام کفایت می‌کند.
وقتی بیست سال بعد از آغاز به اصطلاح اصلاحات سیل خروج نخبگان بی وقفه ادامه داشته باشد و سالی ۱۸۰ هزار نفر بروند و دیگر بازنگردند و معترضان به وضعیت موجود با ترخ تورم دست کم ۳۰ درصدی علاوه بر مشکلات متعدد سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، سالم به زندان بروند و جنازه اشان تحویل خانواده بشود برای ناراحتی و عبور از نظام کفایت می‌کند.

استاد گرانمایه من جناب علیجانی می‌دانند، اصلاح طلبانی که دوره آیت الله خمینی را دوره طلایی می‌دانند و فرمان ۸ ماده‌ای ایشان را اوج آزادی خواهی تلقی می‌کنند چقدر از نسل جدید و مطالبات آنان و قافله دموکراسی خواهی عقب هستند. ایشان می‌دانند که مشکل اصلاح طلبان ابدا نه با ولایت فقیه بلکه با ولی فقیه است و چنانچه مثلا بتوانند سید محمد خاتمی یا سید حسن خمینی را ولی فقیه کنند رساله‌ها در منزلت این تئوری محجور و معجول در فقه شیعه خواهند نوشت. من ابدا انتظار ندارم اصلاح طلبان منادی و مجری انتخابات آزاد باشند چراکه خود اولین قربانیان آن خواهند بود و به سرعت در برابر نیروهای ملی و نخبگان غیر حکومتی عرصه را واگذار خواهند کرد.

منظور آنها از انتخابات آزاد قطعا انتخاباتی نیست که فی المثل خود شما کاندید آن باشی.. منظور انتخاباتی است که افراد مورد نظر آنها حضور داشته باشند. بنابر این آن فشاری را که مد نظر شما برای برگزاری انتخابات آزاد باید به نظام وارد کرد را اصلاح طلبان صرف نظر از توانایی وارد کردن یا نکردن آن، از اساس نمی‌خواهند وارد کنند. قطعا جناب عالی سرنوشت جبهه دموکراسی و حقوق بشر اصلاح طلبان را که در سال ۸۴ وعده کردند و مدیر لایق و سلیم النفسی چون دکتر معین را هدف مطامع سیاسی فرقه‌ای خود قرار دادند به خاطر دارید.
من بی نهایت خوشحالم از اینکه توده مردم علاوه بر دانشجویان و جوانان نسبت به عمل کرد اصلاح طلبان و نیات آنان آگاه شده است و به ضرروت عبور از آنها برای استقرار دموکراسی در ایران پی برده است. مناظرات قلمی بنده و دیگر فعالان سیاسی و درد مندانی چون محسن مخملباف با مصطفی تاج زاده چهره آبرومند اصلاح طلبان قطعا از سر جذب ایشان یا هواداران اصلاح طلبان حکومتی به جریان برانداز نیست چون واضح است که نان آنان و ژنهای خوبشان تنها در تنور جمهوری اسلامی پخته می‌شود و طبیعی است که به هر حیله‌ای در صدد حفظ وضع موجود باشند.

هدف از این مناظرات نشان دادن سست بودن پایه استدلال‌های آنان در ادامه مسیر فعلی و بی فایده بودن لبیک گویی بر تکرارهای سید خندانی است که ممنوع الختم و عروسی هست اما برای شرکت در جلسه مجمع روحانیون مبارز و اغتشاشگر خواندن معترضان دی ماه مانعی ندارد. مردم آگاه شده‌اند که تاسی به این افراد عملا به جای اصلاحات به استمرار طلبی و فرصت طلبی ژنهای خوب ختم شده است.

با لحاظ چنین شرایطی است که فکر می‌کنم اصرار شما بر برگزاری انتخابات آزاد به جای رفراندوم عملا فرصت بخشی به نیروهایی است که با شعار انتخابات آزاد و بلند کردن بانگ سوریه‌ای شدن ایران در صورت تدوام اعتراضات، جاده صاف کن ژنهای خوب برای نشستن بر مراکز قدرت هستند. خانم محمدی در نقد بیانیه رفراندوم نوشته‌اند با توجه به اینکه محال است رژیمهای سیاسی دیکتا توری برای خودشان رفراندوم برگزار کنند و سازمان ملل هم قدرت اجرایی برای این کار ندارد طرح مساله را از بنیاد به بخت آزمایی تشبیه کرده‌اند. آنچه من در میان سطورنوشته و البته نانوشته بیانیه رفراندوم می‌بینم درک درست از بن بست در اصلاح نظام، نا امیدی از وعده‌های پوچ اصلاح طلبان، شنیدن درست صدای مردم و ضروت عبور از جمهوری اسلامی است. طرح مساله رفراندوم، طرحی برای هم اندیشی برای برون رفت از وضعیت موجود و اعلان همگانی شکست اصلاحات در جمهوری اسلامی است. طرح رفراندوم بخت آزمایی نیست. بخت آزمایی دل بستن به کسی بود که خودش در قامت عضوحقیقی شورای عالی امنیت ملی به حصر رهبران جنبش سبز رای داده بود، اما با شعار عوام فریبانه رفع حصر رئیس جمهور شد تا در کسوت عضو حقوقی و رئیس شورای عالی امنیت ملی حصر را بشکند و ما به این عوام فریبی او و اصلاح طلبان لبیک گفتیم... فکر می‌کنم روشن است که ما بر سر حکومت آینده و سهم جریان‌های مختلف سیاسی دعوا نمی‌کنیم. با اطلاعی که از وضعیت شاخص‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و صنعتی کشور دارید می‌دانید که تداوم وضعیت فعلی در ایران حیات ملی ما که میراث نیاکان ماست را مورد مخاطره جدی قرار می‌دهد. مخاطراتی که بر اساس برخی محاسبات کارشناسان در بلند مدت هزینه‌ای بالاتر از یک حمله نظامی به ایران بر دست ملت خواهد گذاشت. من از شما عزیزان که در نیک اندیشی و خیر خواهی اتان شبهه‌ای نیست می‌خواهم که در هم افزایی نیروهای شریف اپوزسیون در سال پیش رو کوشا باشید تا رفراندوم ساز کوک آزادی خواهانی باشد که از مسیر نا فرمانی مدنی فراگیر رفراندوم را به نظام سیاسی تحمیل خواهند کرد.

گویا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر