دگرباوران

در آستانه برگزاری کنگره سکولار دموکرات ها
سخنی با دوستان، آقایان نوری علا و حسن اعتمادی 
اصلاح طلب سکولار کیست ؟

عبدالحمید وحیدی
اصلاح طلب سکولار کسی است که بر خلاف سکولارهایی که شعارشان تنها منحصر شده است به « جدایی دین از دولت » ، تلاش می کند تا از جامعه خود ، با روشنگری، خرافات زدایی کند . زیرا، اگرقرارباشد که مروّجان خرافات  و شارلاتان هایی را که منافعشان همواره در گمراهی مردم عامی می باشند را دوباره روانه مساجد نمائیم، همان خواهد شد که در ترکیه بعد از داشتن نظام سکولار ، امروز  شاهد بازگشت خرافات به عرصه اجتماع هستیم.

در سایت جنبش سکولار دموکراسی چنین می خوانیم :
ما با مذهب و عقیده هیچکس کاری نداریم ، اما با حضور مذهب و ایدئولوژی کسی را در قانون اساسی و نهاد های حکومتی نمی پذیریم.

به عبارت ساده تر ما به عقاید و مذهب این جماعت کاری نداریم !

از دوستان سکولار دموکرات  خود این پرسش را داریم :
شما با کدام مذهب و عقیده کاری ندارید ؟

نمونه ای از یک اصلاح طلب سکولار

چه کسی جز مشتی آخوند زالو صفت قادر است این اظهارات را نپذیرد ؟

هر چند که بدون تردید اعتراف می کنم که مرّوج سکولاریسم در میان ایرانیان ، ابتدا جناب نوری علا و سپس دوست گرامی آقای حسن اعتمادی بوده اند. اما اگر این دوستان که قطعآ شناخت کافی از زیانهای خرافات و آسیب هایی که جامعه ما در طول 1400 از آن برده است را دارند، بر روی آن کار می کردند،   دیگر نیازی نبود که به موضوعاتی همچون ترامپ یا اقلیم کردستان و سوریه و مسائلی از این دست که بیشتر جنبه تخصصی دارند بپردازند و بی جهت خود را مورد انتقاد این و آن قرار دهند.

بدون پرده بگویم : این همان خطاهایی است که افرادی نظیر خمینی و رضا پهلوی را از جایگاه خود منحرف کرد!

نمونه این انتقادها را مشاهده می کنیم :

بیانیهء تحلیلی ! در طرفداری از ترامپ
حسن بهگر

دو پهلو و مبهم سخن گفتن گاه می تواند عواقب بسیار بدی در سیاست به همراه بیاورد، این را در انقلاب 57 آزمودیم. این ترفند کهنه ای است که برخی سیاست بازان به کار می گیرند تا هدف خود را در قالبی بریزند که شبیه به ایده آل های مردم جلوه کند و در آنها این تصور را ایجاد کند که بیان خواست های خودشان است. به این ترتیب پشت پرده ی ابهام به سوی هدف حرکت می کنند تا پس از پیروزی و سوار شدن بر خر مراد، هدف اصلی را بروز بدهند. موقعی که دیگر برای واکنش دیر شده است و کلاه بر سر همه رفته.

بیانیه تحلیلی سکولار دموکرات ها که علیرغم عنوان پرطمطراقش، فرقی با حرف های معمولی این گروه ندارد، علناً از استراتژی جنگ طلبانه ی جدید ایالات متحده علیه ایران دفاع کرده، منتها مطلب را زیر ظاهری خیر خواهانه پوشانده است تا از بروز واکنش جلوگیری کند. البته کار با ناشیگری توأم است و پر از تضاد از آب درآمده. واکنشش را هم همین جا خدمتشان عرض می کنم که زیاد شیفته ی هوش و درایت خودشان نشوند.

بیانیه با انتقاد از ترامپ در مورد تحریف نام خلیج فارس آغاز می شود که ملت را سیاه کند، ولی در حقیقت با ستایش از سیاست ترامپ، خواستار آنست که وی مماشات را کنار گذارده و ریشه ی دیو مهیبی (منظور جمهوری اسلامی است ) را که سرآغاز پیدایش طالبان و داعش است بسوزاند

اول از این نرخ تعیین کردن وسط دعوا و تکرار مضامین بی ارزش تبلیغاتی غرب و سعودی ها بگویم. مگر طالبان گروه وهابی نیست که با کمک آشکار و پنهان عربستان سعودی بوجود آمد و ضد شیعه است و هزاران شیعه هزاره را کشته ؟ مگر داعش را آمریکا و اسراییل با پول سعودی و قطر به وجود نیاوردند؟ با استفاده از شلوغی میخواهید این یاوه ها را به خورد مردم بدهید و به روی خود نیاورید؟ نه جانم، درست است همه به هوشمندی شما نیستند، ولی خیلی هم مردم را دست کم نگیرید.

انتقاد ترامپ از جمهوری اسلامی و شمردن معایب آن و دیکتاتوری آن چیزی نیست که برکسی پوشیده باشد. ولی ترامپ برای چه اینها را می گوید؟ برای همدلی با مردم ایران است؟ دلش به حال مردم ایران سوخته؟ یا بهانه ای است برای حمله به ایران و تکرار سناریوی عراق و افغانستان و لیبی؟ اگر ترامپ مخالف استبداد است چرا به عربستان سعودی چیزی نمی گوید؟ اگر نمی دانید، بگویم برای این است که سبیلش را چرب می کنند و دست به سینه در خدمتش هستند.

خوب از این اولی بگذریم. ترامپ چگونه می خواهد ریشه جمهوری اسلامی را بسوزاند و رژیم چنج بکند؟ 

اعلامیه ی تحلیلی (!) چند سطر پایین تر توضیح می دهد « خوشبختانه در مورد کشور ما نیازی به لشگرکشی و آتش سوزی نیست و آماده براندازی و استقرار حکومتی دموکرات ... است». تا آنجا که یادم می آید این سکولار دمکرات ها همواره صحبت از انحلال می کردند و من متحیر که چگونه می شود ملایان و پاسداران که تمام قدرت سیاسی و اقتصادی و ارتشی را در دست دارند، منحل کرد. مگر شعبه ی بانک است که با حکم شما منحل شود؟ حال می بینم که اعلام براندازی می کنید! مبارک است. تا پریروز انحلالتان مبارزات صلح آمیز مدنی بود، حالا شده براندازی؟ خوبست نحوه ی براندازی را هم شرح دهید که پس فردا دوباره نگویید مقصود مبارزه به شیوه ی مارتین لوتر کینگ بوده. یک آبرویی هم برای کلمات باقی بگذارید. ما مدت هاست خط مشی براندازی خود را اعلام کرده ایم و این شاخ و آن شاخ هم نپریده ایم. هر چیزی می گویید و از آن هر نتیجه ای می گیرد؟ همین گرفتاری را در مورد تعریف سکولاریسم هم دارید که یکبار در شرح انواع آن اسماعیل نوری علا متذکر شده بود نوعی از سکولاریسم هست که دولت در مذهب دخالت نمی کند ولی مذهب در دولت دخالت می کند! مفهوم نشد این چگونه سکولاریسمی است که درست عین جمهوری اسلامی است. نه حرفتان معنی و ثبات دارد و نه سیاستتان.

تفاهمنامه اتمی یک سند عمومی است که کشورهای بزرگ دنیا آن را امضا کرده اند و سیاست ترامپ در تضاد با این کشورهاست و این نوبر است که کشوری مذاکرات طولانی برای تفاهمی بکند که پس ازامضای آن به تعهد عمل نکند که هیچ، تهدید به جنگ هم بکند. و از آن نوبرتر اینکه یک گروه سیاسی بیانیه ی تحلیلی (!) بدهد و ازاین زورگویی تمجید و تجلیل کند.

می دانیم که آقای اسماعیل نوری علا شیفته ی ترامپ است و در انتخابات آمریکا علناً از او حمایت کرده و در یک ویدئو نیز شرح مبسوطی نیز داده است که کارش چه کار درستی است. ترامپی که گرایش راست تندرو دارد و در خود ایالات متحده هوادار دموکراسی به حسابش نمی آورند و مخالفان بسیاری دارد، چگونه قرار است دموکراسی و آزادی و سکولاریسم برای مردم ایران ارمغان بیاورد؟ با همین شامورتی بازی های سکولار دمکرات ها؟ بیانیه تان صریحاً حرف های جمهوری خواهان تندرو را تکرار می کند و سیاست اوباما را مماشات با جمهوری اسلامی می شمرد و محتویاتش بی چون و چرا در خط نئوکان ها و اسراییل و هوادار حمله به ایران است.

فدرالیسمتان هم روشن است. چندی پیش بحث فدرالیسم را مطرح ساختید و به استقبال گروه های جدایی طلب رفتید و عضو شناخته شده ی خودتان هم به عنوان نماینده ی ملیت فارس در آن شرکت کرد. سر رفراندم کردستان عراق هم که به جای موضعگیری اعلامیه ی بیست سؤالی منتشر کردید تا نتیجه بگیرید که به ما مربوط نیست. انگار نه انگار که هدف اسرائیل و عربستان متلاشی ساختن ایران با استفاده از اقلیت هاست. این چیزها به شما مربوط نیست چون به فکر این کشور نیستید، در حقیقت ایران است که به شما مربوط نیست چون فقط فکر خودتان هستید.

ترامپ ایران را کشوری تروریستی نامید و خلیج فارس را خلیج عربی گفت و با این دو توهین اعتراض میلیون ها ایرانی را در شبکه های اجتماعی برای خود خرید و مردم را علیه خود بسیج کرد. فقط شما در خود توان این را سراغ کرده اید که از بیانیه اش ستایش کنید و فکر کنید که با یکی دو کلک می توانید حرفتان را به مردم بقبولانید. ترامپ خواستار تروریست معرفی شدن سپاه پاسداران بود که احتمالاً بنا به توصیه ی مشاورانش و برای احتراز از پی آمد های ناگوار این کار، داستان را درز گرفت، ولی تحریم را برآنها تحمیل کرد. این تحریم ها همچون گذشته آسیبی به حکومت نخواهد زد و جامعه ایران را فقیرتر و ناتوان تر خواهد کرد و آسیبی هم به سپاه پاسداران نخواهد رساند.

اگر ترامپ این وقاحت را دارد که هم به مردم ایران توهین کند و هم تحریم هایی را که از اول بارش بر دوش آنها بوده، تشدید نماید، به این دلیل است که تصور می کند ایرانی ها همه از همین قماش چشته خورهایی هستند که دایم دم در نهادهای آمریکایی به گدایی مشغولند. می گوید اگر همه مثل اینها باشند که با این کشور هر کاری می توان کرد. مسئولیت فشارهای ناروایی که به ایرانیان تحمیل میگردد فقط این و آن لابی واشنگتن نیستند، آدم هایی هستند که هر کس خواست هر نسبت ناروایی به مردم ایران بدهد، دستش را می لیسند و تشویقش می کنند.

2017 Oct 18th Wed - چهارشنبه، 26 مهر

حال می توان فهمید که چرا هموطنان تمایل چندانی به حزب سکولاردموکرات نشان نمی دهند.
ایکاش! دوستان، همان باغبان نهال خوب جنبش باقی می ماندند! که البته هنوز دیر نشده است.
و ایکاش! آقای نوری علا مطلب آقای بهگر را درسایت جنبش منتشر می کردند.

در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت!

عبدالحمید وحیدی