صفحات

۱۳۹۶ مرداد ۲۱, شنبه

پایانی بر توهّمات انتخاباتی

بهداد بردبار

کمتر از دو ماه از کارزارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری گذشته است؛ رقابت هایی که طرفین همدیگر را به انواع و اقسام انگ ها و اتهامات همچون فساد، رانت، برخوردهای استبدادی، زندان، اعدام و شکنجه مخالفین و ... می نواختند. با اعلام نتایج انتخابات، جناحی که بیشتر نیروهای به اصطلاح «دموکراسی خواه»(؟!) حامی و طرفدار آن بودند، یعنی جناح اعتدال، دوباره بر مسند دولت تکیه زدند. با نظر به سیر تاریخی شعارها و فضاسازی های انتخاباتی در طی 20 سال اخیر، سقوط و پس رفت مطالبات و متعاقباً شعارهای انتخاباتی را به وضوح می توان در آنها دید (خرداد هفتاد و شش: توسعهء سیاسی، اردیبهشت نود و شش: امنیت!).
اما اگر این سیر در بيست سال اتفاق افتاده است، نیروی سیاسی بر آمده از انتخابات 96 حتی نیازی به این نمی بیند که شعارهای انتخاباتی خود را حداقل تا دوماه - تنفیذ دولت جدید- هم ادامه بدهد. البته در فضای سیاست زدوده ایران معاصر، بسیار روشن و بدیهی است که هیچ دسته و گروه سیاسی نیاز به چنین پاسخگویی و شفافیتی نمی بیند. پاسخ گویی وقتی معنا و ضرورت سیاسی می گیرد که جنبش سیاسی و اجتماعی مشخصی، حامل مطالبه و خواست اجتماعی مشخصی باشد و بر سر آن حاضر به نزاع نیز شود!

حسن روحانی که قبل از انتخابات، روز 11 اردیبهشت در جمع گروهی از کارگران وعده کرده بود که دولت لایحه اصلاح قانون کار را پس بگیرد و امنیت شغلی کارگران را تامین کند، مدت اندکی بعد از انتخابات 12 ام، دولت وی طرح موسوم به کارورزی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی( کاج) را به دستگاه های اجرایی ذی ربط ابلاغ می کند. بر اساس این طرح فارغ‌التحصیلان بیکار با یک سوم حداقل دستمزد به کار گرفته می‌شوند.

البته از دولتی با نمایندگی طبقاتی و البته منافع طبقاتی مشخص انتظار کارکردی غیر از این نمی شود و نباید داشت. تا انجا که به استدلال های مدافعان دولت روحانی مربوط می شود نیز چنین دفاعی حداقل در سطوح برنامه های اینچنینی در بین طرفداران روحانی غالبا در اقلیت بوده است.

اما آنچه که دست دولت را در بازی با افکار عمومی و ایجاد دو قطبی های کاذب هر چه بیشتر رو می کند، مشی و رویه برخوردی است که با مخالفان مسالمت جوی سیاست هایش به واسطه بازوهای امنیتی اش، همچون وزارت اطلاعات در پیش گرفته است. اخضار تهدید، لغو برنامه ها و ایجاد فضای امنیتی برای مخالفان و ... تمام اقداماتی هستند که حسن روحانی در جریان رقابت های انتخاباتی، (البته به درستی) به رقبایش نسبت می داد.

نمونه ای از چنین تناقضاتی را در رویکرد دولت در مقابل کارزار لغو طرح کارورزی که جنبش گسترده اجتماعی - رسانه ای با هدف افسون زدایی، افشا و مقابله با این طرح ضدکارگری بوده است، می توان دید. روز دوشنبه 9 مرداد ماه قرار بود همایشی با عنوان تبعات اجتماعی طرح کارورزی به میزبانی اتحادیه انجمن های علمی علوم اجتماعی در تالار مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار گردد. اما دو روز قبل از زمان برگزاری نشست، دانشگاه تهران به دلایل نا معلوم از برگزاری این همایش در دانشگاه سر باز می زند. با پیگیری فعالین صنفی دانشجویی، این همایش به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتقل می شود. بار دیگر اما، ساعتی قبل از برگزاری نشست، وزارت اطلاعات با احضار و تهدید مانع برگزاری این برنامه شد و نشست تبعات اجتماعی طرح کارورزی، علیرغم طی مراحل قانونی، برای دومین بار متوالی لغو گردید!

حسن روحانی 16 اردیبهشت در سالن ابن سینای همدان در جمع طرفداران خود گفته بود:" مردم آنهایی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را نمی خواهند."

همچنین پیش از آن وی در ارومیه در نقد رقبای خود تصریح کرده بود: “ آن‌ها از آزادی بیان و انتقاد سخن می‌گویند. یاللعجب. آن‌هایی که زبان‌ها را بریدند و دهان‌ها را دوختند. آن‌چه که از شما در طول سال‌های گذشته صادر شد، کلمه ممنوعیت بود؛ ممنوعیت قلم، ممنوعیت تصویر. لطفاً شما دم از آزادی نزنید که آزادی خجالت می کشد. شما دم از انتقاد نزنید.”

حال با این اقدامات سرکوبگرانه و رویه خشنی که بعید است اتفاقی و حاصل بی تدبیری دولت تدبیر باشد، باید از دولتمردان آزادی و امنیت پرسید:

" آقایان چند سال باید بگذرد که بفهمید مردم آنهایی را که در ظاهر لبخند میزنند و در پشت پرده، تهدید و زندان و اعدام می کنند را نمی خواهند؟ خطاب به دیگرانی گفتید دم از آزادی نزنند و درست هم گفتید. اما چه کسی باید به شما بگوید که دم از آزادی نزنید که آزادی خجالت می کشد. شما دیگر دم از انتقاد نزنید!"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر