صفحات

۱۳۹۶ مرداد ۱۱, چهارشنبه

آیا حسن روحانی شکست خواهد خورد ؟


محمدحسین غیاثی:
سال ۹۲ وقتی حسن روحانی وارد رقابت انتخاباتی شده بود قبل از پیروزی در جایی گفته بود که می خواهم کابینه ی بزرگان را تشکیل دهم.
تشخیص و انتخاب او درست بود. چون سازمان دولت فروپاشیده بود. حتی در برخی جاها آرشیوهای مکتوب هم نابود شده بودند. احمدی نژاد وقتی رفت یک دولت ورشکسته و درمانده ای را به ارث گذاشته بود. استراتژی روحانی درست بود. آنجا که در کابینه اش از ژنرالها استفاده کرد موفق شد. آنها با قدرت کاریزمای خود سازمانشان را منسجم ساختند. مدیران تارومار شده را دوباره فراخواندند و توانستند وزارتخانه ی خود را تحت نظم و سیطره درآورند. دستاوردهای روحانی که باعث رای آوردنش شد دقیقا در همان حوزه ها بود. چون استراتری روحانی در انتخاب کابینه درست بود. اما در جاهایی که شکست خورد چون وزیرش از آن سنخ نبود. روحانی در آن وزارتخانه یا خواسته بود دم زید را ببیند یا خواسته بود از خجالت عمر دربیاید. چنان وزیری بالطبع محاط بر وزارت و تحت سیطره قرار گرفت و طرح ها و پروژه های چندانی هم جان نگرفتند.
حسن روحانی برای دولت دوم خود باید طرحی نو از آستین درآورد. و وزرایی را به مجلس معرفی کند که بتواند پیشاپیش بر موفقیت آنها قسم بخورد. اینکه تیمش را بخاطر رضایت این یا آن و توصیه ی فلان یا بهمان، ببندد دقیقا در همان وزارتخانه شکست می خورد.
حسن روحانی دور اول در دو نوع وزارتخانه شکست خورد. ابتدا در وزارتخانه هایی که مجلس وزیر را رد کرد یا بعدا استیضاح کرد و کنار گذاشت، و دوم در وزارتخانه هایی که وزیر تخصصی آن وزارتخانه نبود و بنا به مصلحت های دیگری آن وزیر انتخاب شده بود.
در این وزارتخانه ها وزیر تابع جریان بود نه راهبر آن. جریان هم همان بلبشو بازار احمدی نژادیسم حاکم و بی دروپیکری ساری و جاری بود.
من از اختلاف اصلاح طلبان با روحانی بر سر کابینه چیزی نمی دانم اما جالب بود که آیه الله جنتی و حجه الاسلام صدیقی و روزنامه ی کیهان بیشتر طالب سهم از کابینه هستند تا اصلاح طلبان. این هم از بامزگی های دموکراسی ایرانی است که جناح شکست خورده لیست می بندد و جناح پیروز اگر حرفی بزند می شود سهم خواهی. کما اینکه وزیر محترم کشور در دولت اول روحانی از ستاد قالیباف بود و بسیاری احمدی نژادی و قالیبافی دیگر در کابینه ی اول روحانی سکاندار بودند چون در جمهوری اسلامی عده ای در دولتداری حرفه ای شده اند. با همه ی اقلیم ها جور درمی آیند. مثل خاکشیرنباتی که مادربزرگها برای دل درد و سینه پهلو و یبوست و ضعف و گرمازدگی و پادرد و کمردرد و قلب درد و بواسیر تجویز می کنند. البته که برای هیچکدام فایده ندارد اما غالبا ضرری هم نمی رساند.
مدیران بی شماری در دولت روحانی براساس این خاکشیریسم اسلامی به حیات دوزیستانه ی خود ادامه دادند. بعضا هم بار خود را بستند و کمافی السابق خواهند بست.
اگر اصلاح طلبان مدیری را پیشنهاد می کنند آنقدری که من بعضی شان را می شناسم دیدگاه آنها معطوف به ایجاد تحول در نظام مدیریتی کشور است. اصلاح طلبان هشت تا ۱۲ سال است که از گردونه ی مدیریت خارج شده اند و بسیاری شان در این مدت مشغول مطالعه و تامل و تدقیق بوده اند و تجربه های پیشین را در معرض نقد و بازخوانی قرار داده اند.
لذا اگر کسانی را به روحانی معرفی کرده یا نکرده اند معطوف به چنان چیزی است. حسن روحانی جمله ی درستی را چهارسال پیش گفت. گفت، ما دیگر فرصت اشتباه نداریم.
این بار دقیقا اوست که فرصت اشتباه ندارد. اگر به توصیه ی این و آن یک عده پهلوان پنبه یا شخصیت تبلغاتی را برکارها بگمارد جمهوری اسلامی درسته سقوط خواهد کرد. شوخی بردار هم نیست. در دولتی که وزرای گردن کلفت و روزگاردیده اش در آخر کار احساس عجز و خستگی کردند، دولتداری و وزارت کار هر رانت خواری نیست.
مثل تیم ملی فوتبالمان که یک زمانی بازیگران بر اثر بوق و کرنای رسانه ها یا جور دیگری به تیم ملی تحمیل می شدند اما وقتی به میادین بین المللی می رفتند چنان درمانده بازی می کردند که تماشاگر ایرانی به نهایت استیصال می رسید. چرا که قبلا رسانه های رانت خوار به او قبولانده بودند که الا و لابد این فوتبالیست آخر فوتبال ایران است و تماشاچی می دید که دیگر ورای این شکست امیدی وجود ندارد.
سرمربی پرتقالی تیم ملی آمد و گفت اگر یک سرمربی به اصول علمی وفادار باشد و ضمنا بازیگر خوب را در چارچوب تاکتیکهای مبتکرانه به بازی بگیرد می تواند بر بازی چیره شود.
در فوتبال، رسانه ها، طبل ها، شیپورچی ها و… کاره ای نیستند. آنکه آن وسط کاره ای است بازیگر است و آنکه تعیین کننده ی طرف پیروز است تاکتیک های نبوغ آمیز سرمربی است.
حسن روحانی در کابینه ی دوم پیروز خواهد شد اگر انتخابهایش بهترین و تاکتیکش نبوغ آمیز باشد. و شکست خواهد خورد اگر انتخابهایش سفارش شده باشد. دیگر کار به تاکتیک نمی رسد هرقدر هم که نبوغ آمیز باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر