آتش به اختیار ، هیچ کس از نقد خود کم نشد!
تقی رحمانی
بعد از سخنان رهبری نظام در روز «چهارشنبه خونین» و نقدهای گوناگون به دستور آتش به اختیار وی و هم ترقه بازی بازی (لقبی که وی به کشتار خونبار مردم تهران داد) شاهد بیانیه دیگر وی به مردم بودیم که به کشتهشدگان تسلیت گفته است،
اگر چه زبان این بیانیه هم قابل انتقاد است اما تصریح به کشته شدن افراد دیگر نمیتواند ترقه بازی باشد، چرا که جان آدمی حرمت دارد. این حرمت سخن عرف و شرع هم است. اما مهمتر، سه موضعگیری متفاوت و توضیحی است که در مورد آتش به اختیار تا کنون منتشر شده و تلاش می کند که توضیح دهد که منظور رهبری نظام به که، در کجا، و برای چه، بوده است.
این آتش به اختیار در درون حکومت و هم مخالفان و هم برای همه نیروها تعحب برانگیز بوده و در مجموع سخن نادرست قلمداد شده است. همین جا باید گفت که این پاسخگویی جای امیدواری دارد اگر چه روش آن درست نیست و نیاز به رفع ابهام شفاف و رسمی از سوی خود گوینده سخن دارد چرا که «آدمی از نقد خود کم نشد، آنکه بر خطا اصرار کرد کاهنده شد».
اما این سه اقدام چه بوده است؟
کانال تلگرامی رهبری نظام که بیش از یک میلیون عضو دارد مقالهای از نشریه خط حزب الله منتشر کرده است که موضوع «آتش به اختیار» با سوال مواجه کرده که چرا و برای چه در چه صورتی میتواند رخ دهد و مخاطب را هم دانشگاه و دانشجویان دانسته که برای «آتش به اختیار» در روند تحقیق و تفحص به تبیین برسند. اگر چه این جواب گنگ و پر ابهام است. انعکاس این نشریه در کانال تلگرامی رهبر نظام معنادار است.
کانال تلگرامی رهبری نظام که بیش از یک میلیون عضو دارد مقالهای از نشریه خط حزب الله منتشر کرده است که موضوع «آتش به اختیار» با سوال مواجه کرده که چرا و برای چه در چه صورتی میتواند رخ دهد و مخاطب را هم دانشگاه و دانشجویان دانسته که برای «آتش به اختیار» در روند تحقیق و تفحص به تبیین برسند. اگر چه این جواب گنگ و پر ابهام است. انعکاس این نشریه در کانال تلگرامی رهبر نظام معنادار است.
قدم دیگر را سایت فارس برداشته است که یاداشتی به نام یاسر جبرئیلی منتشر کرده که قصد دارد توضیح دهد که «آتش به اختیار» مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. نویسنده مطابق عادت فرار به جلو کرده و اشکال گوینده «آتش به اختیار» را سوء استفاده مخالفان حکومت از این اصطلاح دانسته است. اما وی در توجیه «آتش به اختیار» دچار سر درگمی شده که عاقبت نتوانسته تبیین کند که «آتش به اختیار» را به کدام جریان دانشجویی دادهاند. جبرائیلی تفسیر میکند که «آتش به اختیار را آقا به افرادی داده است که صلاحیت بیشتری به مراکز تصمیمگیری فرهنگی دارند، داده است.» این تفسیر و توجیه وی از سخنان رهبری نظام، کار را بدتر کرده چرا که اعضای شورای انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی همه منصوب رهبری هستند.
مطلب سوم را تسنیم نوشته است؛ این خبرگزاری امنیتی غیر مستقیم با انعکاس سخنان نمایندگان دانشجویان که رهبری نظام را به وادار کردند به «آتش به اختیار» متوسل شود را، برای مخاطب ترسیم کرده است. در این نشست نمایندگان دانشجویان به نهادهای زیر نظر رهبری بیشتر حمله میکنند. دو نهاد بیشتر مورد حمله قرار میگیرند:
۱- شورای انقلاب فرهنگی/ ۲- سازمان تبلغات اسلامی که درآمدش از راه آنتن فروشی است به زعم این دانشجو چگونه میخواهد ادعای سبک زندگی غربی را زیر سوال ببرد. به طور مشخص این نهادها آماج این حملات هستند. حتی دختر خانمی صریح میگوید که از دولت انتظار نداریم اما از نهادهای زیر نظر شما دیگر نمیتوان انتظار نداشت. این سه تلاش میخواهد نشان دهد که منظور رهبری نظام از «آتش به اختیار»، ابلاغ هرج و مرج نیست. اما رهبری نظام بعد از شنیدن این سخنان، مطابق عادت توپ را جای دیگری انداخت. دانشجویان توپ را به زمین او انداخته بودند وی آدرس دعای شجریان داد و بیاهمیت بودن این موضوع را اشاره کرد و «دستور آتش به اختیار» را داد.
بیگمان «آتش به اختیار» آنسان موج منفی ایجاد کرده که حاکمان ایران را سر توضیح آن، وادار به توضیح غیرمستقیم کرده است. اگر چه رسم مسئولیت کاستن غرور و اعلام اشتباه است. اما همین حد پاسخگویی میتواند جامعه مدنی را امیدوار کند که نقد خود را پی بگیرد.
خشونت کلامی تندی و زبری و لفظی و شدیدی و سخنان آتش همراه با تهمت در میان مسئولان حکومت ایران اخلاق سلطه را ترویج میدهد که نتیجهاش تندی بیشتر است.
در این تندی و خشونت کلامی که برخی از روشنفکران را هم دامنگیر است، امکان بحث و نشستن سخن در ذهن فراهم نمیشود. جامعه نیاز دارد که به گفتگو بنشیند. مواردی مشاهده میشود که مردم فراتر از حکومت و روشنفکران رفتاری مدنیتر از خود نشان میدهند. میدانید چرا؟ چون بقای خود را در این رفتار میبینند، چرا که احساس میکنند که مواجه طلبی و خشونت، زیست و حیات آنان را به خطر اندخته است پس ملاحظهکارانه و حتی محافظهکارانه زبان مدنی به کار میگیرند شاید ایران از خطر بجهد. چنین باد.
کلمه
در این تندی و خشونت کلامی که برخی از روشنفکران را هم دامنگیر است، امکان بحث و نشستن سخن در ذهن فراهم نمیشود. جامعه نیاز دارد که به گفتگو بنشیند. مواردی مشاهده میشود که مردم فراتر از حکومت و روشنفکران رفتاری مدنیتر از خود نشان میدهند. میدانید چرا؟ چون بقای خود را در این رفتار میبینند، چرا که احساس میکنند که مواجه طلبی و خشونت، زیست و حیات آنان را به خطر اندخته است پس ملاحظهکارانه و حتی محافظهکارانه زبان مدنی به کار میگیرند شاید ایران از خطر بجهد. چنین باد.
کلمه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر