صفحات

۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۲, سه‌شنبه

طنز ، توهین به مقدسات و انتخابات

رويا صدر
این مطلب به دلایلی قابل درک در روزنامه شرق امکان انتشار نیافت.متاسفم که امکان توضیح واضحات در رسانه‌های رسمی نیست و ما همچنان دوره می‌کنیم روز را و هنوز را...

اولین بار نیست که یک اثر طنز با استناد به "وهن مقدسات" مورد اعتراض قرار می‌گیرد. این‌بار نامۀ طنزآمیز یک جوان ایلامی به حضرت امام رضا(ع) در گلایه از بکارگیری امکانات آستان قدس رضوی در امر انتخابات، دستمایۀ طرح دوبارۀ این بحث قرارگرفته است. برخی مراجع تقلید و ائمۀ جمعه و چهره‌های نزدیک به یک جناح این اثر را توهین به مقدسات، محاربه با خداوند، هتک حرمت، خبیثانه، رذالت آمیز، هتاکانه و سلمان رشدی مآبانه دانسته‌اند، عزای عمومی اعلام‌کرده‌اند، اقشار مردم را به اعتراض فرا خوانده‌اند، خواستار اشد مجازات شده‌اند و صد البته در این گفته‌ها و سخنان، پای "پیشینۀ سیاه و ظلمانی اصلاح طلبان در اهانت به ارزش‌های دینی و ساحت ائمۀ معصومین" را نیز به میان آورده‌اند تا نشان دهند که در این میان، دعوی کدام مقدسات را دارند! البته نامه از سوی رییس ستاد انتخاباتی روحانی نیز محکوم شده و با تأکید بر این‌که این متن ممکن است از روی بی اعتقادی نباشد، نسبت به سوئ استفادۀ سیاسی از آن هشدار داده است.
درآمیختن طنز با ادبیات دینی و ورود آن به حیطۀ مقدسات از مباحث مناقشه‌برانگیز تاریخ ادبیات بویژه دهه‌های اخیر جامعۀ ما بوده‌است. گاه در مواردی چون مطلب "کنکور، وقت ظهور" نشریۀ دانشجویی موج اگر درایت مسئولین وقت و دلسوزانی چون مرحوم صابری (گل‌آقا) نبود معلوم نیست نهایت کار به کجا می‌‌‌کشید. موضوع ارتباط طنز با مقدسات علیرغم حساسیتی که از آن برخوردار است تا کنون کمترمورد بررسی علمی و دینی قرار گرفته است. بلکه بیشتر، بحث به سطح عمومی جامعه کشیده شده تا به کار تسویه‌حساب‌های سیاسی و جناحی و فکری آید و در نهایت، به نفرت پراکنی و تعارضات جناحی و سیاسی دامن بزند. اثر مورد بحث نیز از این قاعده مستثنا نیست. اگرچه فقدان نگاه حرفه‌ای در این اثر، در مواردی باعث می‌شود که عبارات و کلمات وهن‌آمیز جلوه کنند ولی پیداست که برخاسته از بی‌اعتقادی و متضمن توهین نیست. در مجموع می‌توان آن را در تداوم قالب و شیوه‌ای دانست که پیش از این نیز نویسندگان و قدما در آن قلم زده‌اند، امری که برخی به خاطر مقاصد مشخص سیاسی آن را نادیده می‌گیرند

واقعیت این است که بسیاری از متون ادبی، دینی و عرفانی ما، متضمن شوخی با امر قدسی‌اند. با این‌ نویسنده با این درنگ‌های شوخ‌طبعانه که به نیت حکمت‌آموزی و یا نقد و انتقاد صورت پذیرفته به توهین متهم نشده است. در آثار بزرگانی چون مولوی و حافظ که اولی قصد تنبه داشته و دومی رندانه نیشی زده و رفته، از این نمونه‌ها می‌توان سراغ گرفت که معروف‌ترین آن مثنوی موسی و شبان مولاناست که از رهگذر سخن گفتن ساده و عوامانه با ذات باریتعالی، اثر را در هاله‌ای از طنز فرو برده است. در متون عرفانی مثل فیه مافیه و اسرار التوحید از شوخی هایی از این دست برمی خوریم، چرا که شادمانگی از خصایص روحی عرفا بوده و طنز را در زبان عرفان جاری ساخته‌است. حتی در برخی منابر، وعاظ، سخن را با طنز درآمیخته‌اند که با هدف تلطیف ذهن و زبان مردم صورت گرفته‌است. ازمرحوم آقاجمال خوانساری (صاحب کتاب عقایدالنسائ) مطایبات بسیاری نقل شده که برخی از آنها در حیطۀ بحث ما می‌‎گنجد. خلاصۀ کلام آن که توهین به مقدسات مذهبی در قالب طنز امری پذیرفتنی نیست، ولی یافتن مصادیق این توهین با شعار و برچسب زدن و متهم کردن به گناه ناکرده میسر نمی‌شود، که این اتهام بستن، خود مصداق بارزی از توهین به مقدسات و ساحت مقدس امامت است، مقدساتی که بر پایۀ دین رحمت و عقلانیت بنا شده و به رأفت و رواداری توصیه می‌کند و عدل از اصول آن است. مقدساتی که اگر برای بازی‌های سیاسی خرج شود، اوضاع اجتماعی و فرهنگی، بعضاً چنان می‌شود که می‌بینیم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر