صفحات

۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

شفاف

شفاف سازی در باره کارنامه خانم جمیله علم الهدی همسر ابراهیم رئیسی

محمد سهیمی 
مقدمه
یکی‌ از شعار‌های نامزدهای‌های بنیادگرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۹ اردیبهشت "شفاف سازی" کارهأیی که در کشور انجام میشود، و پایان دادن به "رانت خواری" است. محمد باقر قالیباف، "سردار گازانبری،" شعار میدهد که ۴ درصد جمعیت "زالو صفت" با استفاده از رانت تمامی ثروت کشور را به تاراج برده اند، و او اگر انتخاب شود به این موضوع پایان خواهد داد. 
این در حالی‌ است که خود او، بعنوان خواهر زاده همسر آیت‌الله علی‌ خامنه‌ای، یکی‌ از مهمترین دریافت کنندگان رانت در تمامی مدت کار در نظام جمهوری اسلامی بوده، و همانطور که نگارنده، و همچنین دیگران، در مقالات خود بحث نموده اند، یکی از مهمترین اعطا کننده گان رانت به خانواده خود، از جمله همسر و پسر خود، و همچنین یاران و دستیاران خود بوده است. درباره رانت سردار گازانبری به پسر خود، که کمتر شناخته شده است، در مقالهٔ بعدی نگارنده درباره انتخابات ریاست جمهوری بحث خواهد شد.
ابراهیم رئیسی، "آیت‌الله قتل عام،" نیز چنین شعار هایی را سرداده و دائماً درباره شفاف سازی و حذف رانت صحبت می‌کند. بعنوان مثال، در یک مصاحبه با رادیو ایران رئیسی گفت، "شفافیت در جلوگیری از فساد میتواند نقش آفرینی کند." او میتواند شفاف سازی را از کار خود بعنوان تولیت استان قدس رضوی آغاز کند، و به پرسش‌های زیر پاسخ دهد:
z00997886_small.jpgکّل دارایی‌های استان قدس - زمین‌ها و ساختمان‌های وقفی، شرکت‌های ساختمانی، کارخانجات تولیدی، زمین‌های کشاورزی، و غیره - به چه میزان هستند؟
میزان هدایای نقدی سالانه مردم به استان قدس به چه میزان است، و آنها چگونه هزینه و یا سرمایه گذاری میشوند؟
سود این دارائی عظیم در سال چقدر است؟ بعنوان مثال، سود سالانه آنها در طول دوران ریاست جمهوری آقای حسن روحانی چقدر بوده است؟
این سود‌ها چگونه هزینه و یا سرمایه گذاری میشوند؟
رئیسی اعلام کرده است که بعنوان تولیت استان قدس حقوق او ۱۰ در صد سود خالص سالانه این مجموعهٔ است، ولی‌ آنرا دریافت نکرده است، و در عوض خرج مستمندان نموده است. این حقوق کهکشانی او چگونه هزینه شده است؟
اگر قرار بود برای سود آن بخش از اموال استان قدس که بطور اصولی مشمول مالیات میشوند -- کارخانجات، شرکت ها، و غیره - مالیات پرداخته شود، میزان آن مالیات در سال ۱۳۹۵ که رئیسی تولیت را بعهده داشت به چه میزان بود؟
البته، خوانندگان گرامی‌ در انتظار برای شفاف سازی کار استان قدس نفس خودرا در سینه حبس نکنند، چون این شفاف سازی هرگز انجام نخواهد شد.
موضوع این مقالهٔ شفاف سازی درباره کارنامه علمی‌ و اجتماعی خانم جمیله علم الهدی، همسر آیت‌الله قتل عام و دختر احمد علم الهدی امام جمعه مشهد و نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در خراسان رضوی میباشد. وبسایت رئیسی و همچنین وبسایت‌ها و رسانه‌های بنیاد گرایان، به تعریف و تمجید از ایشان پرداخته اند، و اعلام کرده اند که نه‌ در دوران پهلوی و نه‌ در جمهوری اسلامی همسر یک کاندیدای ریاست جمهوری که ممکن است انتخاب نیز شود دارای تحصیلات در سطح خانم علم الهدی و کارنامه علمی‌ و اجتماعی ایشان وجود نداشته است. اظهارات خانم علم الهدی در مصاحبه ایکه با خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه، داشتند به روشنی نشان میدهد که ایشان به لحاظ فکری کاملا محافظه کار و نزدیک به راست افراطی در ایران میباشد. ایشان از کارنامه همسر خود نیز جانانه دفاع کرده اند.
بنا بر این ، با توجه به وابستگی‌ خانوادگی با رئیسی و احمد علم الهدی، و بدلیل اینکه خانم علم الهدی وارد بحث‌های انتخابات شده اند، برای آگاهی‌ هموطنان این مقالهٔ کارنامه علمی‌ و اجتماعی خانم علم الهدی را مرور می‌کند، و چون این کارنامه دارای نکات بسیار مبهمی است، ادعای رئیسی برای شفاف سازی و عدم استفاده از رانت نیز به امتحان گذارده میشود. 
تحصیلات خانم علم الهدی
در وبسایت دانشگاه شهید بهشتی‌ تهران از خانم علم الهدی بعنوان "دانشیار دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی‌" یاد میشود، و گفته میشود که ایشان در سال ۱۳۸۰ دکتری فلسفه تعلیم و تربیت را از دانشگاه تربیت مدرس تهران دریافت کرده اند. وبسایت‌ دیگری سال اعطای دکتری را ۱۳۸۲ ذکر میکنند و ادعا می‌کند که ایشان برنده پایان نامه برتر دکتری با عنوان "تبیین ماهیت تعلیم و تربیت اسلامی و دلالت‌های آن در برنامه درسی‌" در همان سال بوده اند. همین موضوع پرسش‌های متعددی را مطرح می‌کند که پاسخ به آنها را نگارنده قادر نبود در جایی پیدا کند:
تاریخ گزارش درباره ایشان در همان وبسایت، "ساتین،" ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ است، و در بالای یک عکس ایشان رتبه آکادمیک ایشان در دانشگاه شهید بهشتی‌ "استادیار" ذکر میشود که با وبسایت خود دانشگاه در تضاد است. وبسایت جماران، که وبسایت متعلق به بیت آیت‌الله خمینی است، نیز رتبه خانم علم الهدی را "استادیار" ذکر می‌کندحتی ویدیو تبلیغاتی رئیسی همسر خودرا بعنوان "استادیار" معرفی‌ می‌کند بلاخره، کدام یک درست است؟
خانم علم الهدی در چه سالی‌ لیسانس، یا کارشناسی، خودرا دریافت کردند؟ از چه دانشگاهی؟ رشته تحصیلی‌ ایشان چه بود؟ در هیچ کجا این سؤالات پاسخ داده نشده‌اند. شاید به این دلیل است که تا جائیکه نگارنده اطلاع دارد خانم علم الهدی لیسانس خودرا در رشته مامأیی دریافت نمودند که هیچگونه ربطی‌ به فلسفه ندارد.
خانم علم الهدی در چه سالی‌ در کنکور ورودی برای درجه فوق لیسانس، یا کارشناسی ارشد، شرکت کردند؟ در چه رشته ای، در چه موضوعی، و در چه دانشگاهی؟ اگر رشته فوق لیسانس ایشان مامأیی نبود، قاعدتاً ایشان میبایست بعد از قبولی در کنکور -- اگر واقعا در کنکور شرکت کردند و قبول شدند - به تعداد زیادی کلاس‌های دوره لیسانس رشته فوق لیسانس خودرا بعنوان پیش نیاز گرفته باشند تا کسری دانش رفع شود. اگر اینطور بود، چه زمانی‌ اینکار انجام شد؟ اگر نبود، چرا؟
اگر رشته تحصیلی‌ کارشناسی ارشد خانم علم الهدی نیز مامأیی بود، چگونه، بدون هیچ زمینه قبلی‌، وارد رشته فلسفه تعلیم و تربیت در دوره دکتری شدند؟
خانم علم الهدی در چه سالی‌ در کنکور رشته دکتری شرکت نمودند؟ استاد راهنمای ایشان در دانشگاه تربیت مدرس کدام یک از اساتید بودند؟ در چه تاریخی از پایان نامه خود دفاع نمودند؟ حاصل پایان نامه دکتری ایشان چند مقالهٔ علمی‌ بود؟ پایان نامه دکتری که منجر به انتشار مقالات علمی‌ در مجلات معتبر جهان نشود به لحاظ آکادمیک دارای اعتبار نیست. در گروه تحقیقاتی‌ خود نگارنده هر دانشجوی دکتری باید دستکم چهار مقالهٔ علمی‌ منتشر کند.
کارنامه علمی‌
در کارنامه علمی‌ خانم علم الهدی فقط یک مقالهٔ به زبان انگلیسی‌ وجود دارد. بقیه آنها به زبان فارسی‌ و در نشریات داخلی‌ ایران منتشر شده اند. آن یک مقالهٔ در مجله‌ای بنام European Academic Reseach میباشد که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. این مجله دارای فاکتور تأثیر ۰.۲۱ است. فاکتور تأثیر سالانه یک مجله علمی‌، بر طبق تعریف، تعداد دفعاتی است که مقالات منتشر شده در آن مجله در طول آخرین دوسال گذشته توسط مقالات دیگر در مجلات دیگر بعنوان مرجع استفاده شده اند، تقسیم بر تعداد کّل مقالاتی که آن مجله در آن دوسال منتشر کرده است. بعنوان یک اصل مورد قبول همگانی، اگر فاکتور تأثیر یک مجله از ۱ کمتر باشد، آن مجله دارای اهمیت علمی نیست.
نثر فارسی‌ مقالات منتشر شده توسط خانم علم الهدی از مقالهٔ به مقالهٔ متفاوت است. چرا؟
کارنامه کاری
خانم علم الهدی، علاوه بر سمت استادیاری و یا دانشیاری خود، رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی‌، و همچنین رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای انقلاب فرهنگی‌ نیز میباشند.
وبسایت پژوهشکده اطلاعات زیادی درباره کار آن در اختیار مراجعه کننده قرار نمیدهد، و معلوم نیست کار اصلی‌ آن چیست. ولی‌ کمیسیون شورای فرهنگی‌ که خانم علم الهدی رئیس آن هستند قاعدتاً باید مهم باشد، چون در سطح کشور است. ولی‌ هم در مورد پژوهشکده و هم کمیسیون سوال این است: خانم علم الهدی چگونه به ریاست آنها انتخاب شدند، بخصوص چون شورای انقلاب فرهنگی‌، علیرغم دخالت غیر قانونی آن در امور دانشگاه ها، یک نهاد قدیمی‌ در ایران است؟
نگارنده یک خانم هموطن را میشناسد که هم عمیقا مذهبی‌ هستند، و هم دارای درجه دکتری در فلسفه و مسائل زنان از یک دانشگاه بسیار معتبر کانادا میباشند. چهار سال است که این خانم هموطن بسیار واجد شرایط تلاش می‌کند در یکی‌ از دانشگاه‌های تهران استخدام شود، ولی‌ هنوز موفق نبوده است. این در حالی‌ است که خانم علم الهدی دارای چندین شغل همزمان میباشد.
جوائز
خانم علم الهدی انواع و اقسام جوائز را در ایران دریافت نموده اند. برخی‌ از اینها عبارتند از، "مدیر پژوهشی برگزیده [کدام پژوهش؟] در سال ۱۳۸۷؛" "مدیر موسسه پژوهشی برتر [کدام موسسه؟] در سال ۱۳۸۸ در جشنواره فارابی؛" "مجری اصلی‌ طرح پژوهشی برتر استان تهران در سال ۱۳۸۸،" و "نویسنده کتاب برگزیده سال ۱۳۸۸" وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. نکته قابل اعتنا این است که این جائزه‌ها در ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸، یعنی‌ سال انتخابات ریاست جمهوری، و در زمانی‌ بود که محمود احمدی‌نژاد هنوز مورد حمایت آیت‌الله خامنه‌ای و روحانیون طرفدار ایشان بود. از سال ۱۳۸۹ که راه ایندو از هم جدا شد، خانم علم الهدی دیگر جائزه‌ای دریافت ننمودند. این تصادفی است؟ نگارنده شک دارد اینطور باشد.
کارنامه‌ای مملو از رانت خوری
همانطور که ملاحظه شد، علاوه بر بسیاری از زوایای مبهم تحصیلات خانم علم الهدی و همچنین کارنامه شغلی‌ و اجتماعی ایشان، سرعت ترقی‌ ایشان در جامعه دانشگاهی ایران اگر بی‌ نظیر نیست، کم نظیر است. در‌های همه جا بر روی ایشان باز بوده است. ایشان سمت‌های مهم گرفته اند، بدون آنکه آن سمت‌ها تناسبی با سطح دستاورد‌های پژوهشی ایشان، حتی اگر اکثر آنها واقعی‌ هم باشند، داشته باشد. چگونه میتوان در تحت چنین شرایطی از شائبه "رانت خواری" توسط خانم علم الهدی، بدلیل نسبت‌های خانوادگی خود اجتناب نمود؟
چگونه است که یک خانم فرهیخته هموطن با تحصیلات عالی‌، تخصص، و تحصیل در یک دانشگاه معتبر کانادا قادر نیست حتی بعنوان استادیار در تهران استخدام شود، ولی‌ خانم علم الهدی، علاوه بر دانشگاه شهید بهشتی‌، در دانشگاه‌های تربیت معلم و علامه طباطبائی، و همچنین دو دانشگاه با ارتباطات تنگاتنگ با بنیاد گرایان، یعنی‌ دانشگاه‌های امام حسین و امام جعفر صادق تدریس کند؟ چگونه است که حتی در شرایط کنونی کشور که تعداد بسیاری از اساتید در ایران هستند که هم از خانم علم الهدی ارشد تر هستند، و هم دستاورد‌های پژوهشی آنها از ایشان بسیار غنی‌ تر است، ولی‌ ایشان به ریاست کمیسیون‌های مهم و پژوهشکده در دانشگاه خود می‌رسند؟ چگونه است که کشور ما اینهمه جوانان فارغ التحصیل بسیار با هوش و ارزنده دارد که قادر نیستند کاری در رشته خود بیابند، و در نتیجه یا از کشور خارج میشوند، و یا شغلی‌ میگیرند که ربطی‌ به تحصیلات آنها ندارد، ولی‌ همزمان تمامی درها بر روی خانم علم الهدی باز است و اینان در آن واحد دارای چندین شغل هستند. اگر این رانت نیست، پس رانت چیست؟
صفحه فیسبوک نگارنده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر