صفحات

۱۳۹۶ خرداد ۸, دوشنبه

پنج نکته در مورد انتخابات زرد و نتایج آن

مزدک لیماکشی
قبل از انتخابات نوشته ای در فسبوک زیر عنوان چهار نکته داشتم و اکنون پس از انتخابات توجه شما را به پنج نکته جلب می کنم.۱٫هدف بخش بزرگی ازمردم در این انتخابات به شکست کشاندن نیروهای مرتجع، محافظه کار و افراطی بود و خوشبختانه این هدف بر آورده شده است.بخشی از مردم دست رد به رئیسی زدند با آن که او وعده سه برابر شدن یارانه ها را داده بود. 
اما بخش دیگری از مردم که فقرای جامعه در حواشی شهرها و بخشی از روستائیان فقیر به دلیل همین وعده ها به او رای دادند. رای ۱۵ میلیونی رئیسی به به همین خاطر و همچنین حمایت سازمان یافته همه نهادهای وابسته به دستگاه اداری ولی فقیه بوده است. به این مسله هم باید توجه کرد که آقای روحانی در اکثر شهرهای کوچک و روستاها هم رای بیشتر آورد. اگر آن ها در گذشته با توجیه اسلام خواهی می خواستند رای مردم را بدست آورند این بار پمپاژ پول هم نتوانست نجاتشان دهد. البته خبرهایی هم طرح شده که رای رئیسی ۷ ملیون بیشتر نبوده است.
۲٫ روحانی با آگاهی از خواست های مردم در زمینه های آزادی های اجتمائی، سیاسی، فرهنگی اقشار میانی و مرفه جامعه با طرح شعارهای مناسب و تهاجمی که هیچ کاندیدای ریاست جمهوری در تاریخ حیات جمهوری اسلامی شهامت طرح آن ها را نداشت توانست دل مردم را بدست آورده و بدون وعده های پوپولیستی مردم را به نفع خود به پای صندوق های رای بکشاند. نیروی حامی او مجامع اصلاح طلب، اعتدال گرا، بخشی از اصول گرایان معتدل بوده اند. شرکت هنرمندان، ورزشکاران، جوانان و بخشی از نیروهای ملی و جمهوری خواه و چپ های میانه به خاطر ادامه مصالحه با جامعه جهانی و بهبود وضع اقتصادی و ایجاد فضای آزاد تر برای کارهای فرهنگی و هنری و ایجاد امکانات برای فعالیت های مدنی بوده است.
۳٫ بخشی از نیروهای ملی و دمکراتیک در یک انتخاب زرد شرکت کردند و نتیجه کار هم این شد که افراطیون نتوانستند پیروز شوند اما باید این را به روشنی به مردم گفت، شخص روحانی کاندیدای دمکراسی خواهان ایران نیست و قرار نیست که دمکراسی ایجاد کند و قول این کار را هم نداده است. وظیفه ما تازه شروع شده است و آن هم اتحاد برای ایجاد تغییرات دمکراتیک با سمت بر گزاری یک انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی است. نیروهای ملی، دمکراتیک و جمهوریخواه بر خلاف برخی تبلیغات های ارزان برخی گروه های سرنگونی طلب نه تنها به بخشی از رژیم تبدیل نشده اند بلکه توانستند با دخالت در سیاست و ایجاد یک پیروزی بر علیه مرتجعین نیروهای بیشتری را به سیاست های خود جلب نمایند. این که روحانی و اصلاح طلبان می پذیرند که مصدق پدر جنبش برای دمکراسی در ایران یکی از نمادهایشان باشد و مساله حاکمیت ملی یعنی همان شعاری که مصدق و جبهه ملی طراح آن بوده است را مطرح می سازند موفقیتی برای جنبش دمکراسی در ایران است. ما به اصلاح طلبان و اعتدالیون گوشزد می کنیم که این انتخابات زرد است و فقط دو جناح حکومتی در آن حق شرکت دارند و آن ها باید بپذیرند که نیروهای ملی و دمکراتیک ایران این حق را بیابند که در انتخابات مجلس، شوراها و ریاست جمهوری کاندیدا داشته باشند. ما برای این حق مبارزه می کنیم. همانگونه که در تیتر آمده این انتخابات زرد بوده و شرکت نیروهای ملی و دمکراتک در آن نه به خاطر قبول انتخابات زرد بلکه به این خاطر بوده است که بتوانند بر سیاست روز تاثیر گذار باشند که توانستند این کار را بکنند.
۴٫ آزادی، دمکراسی ،عدالت و حقوق بشر تفکیک ناپذیرند. دستگاه اداری ولی فقیه مانع آزادی، مخالف دمکراسی، سرکوب کننده حقوق بشر و مانع ایجاد عدالت است. این دستگاه با حمایت خود از مرتجع ترین نیروهای جامعه و با پمپاژ پولی که از طریق بنیادهای رنگارنگ در بین فقیر ترین لایه های اجتمائی برای خود نیرو فراهم می کند. دولت روحانی می بایست با استفاده از قانون اساسی همه این بنیادها را موظف به پرداخت مالیات کند و با پول حاصل از آن از طریق سرمایه گذاری برای مردم کار ایجاد کند و نگذارد که مرتجعین خشونت طلب از مردم بیچاره و فقیر سو استفاده کنند. وظیفه نیروهای دمکراتیک این است که روشن سازند که قدرت نیروهای ارتجاعی بدان خاطر است که جمعیت بزرگی از جامعه ایرانی در فقر و فلاکت بسر می برد و برای حل مشکلات خود ناچار می شوند که به نهادهای خیریه وابسته به دستگاه اداری ولی فقیه و یا به بسیج و دیگر نهادها جذب شوند. مبارزه برای عدالت اقتصادی باید در دستور ما باشد.
۵٫ بخشی از نیروها که هر نوع تحول از درون را غیر ممکن می دانند و در صدد جلب حمایت از ترامپ و عربستان هستند در این انتخابات اساسا رژیم را فراموش کرده اند و همه توان تبلیغاتی شان را برعلیه نیروهایی که شرکت در انتخابات را به نفع کشور می دانسته اند نمودند. برخی از نیروهای رادیکال نیز این روزها به جای تحلیل شکست تحریم و به جای پژوهش در باره شناخت جامعه شناسانه سه نیروی بزرگ که بخشی از آن ها به اصلاح طلبان رای می دهند، بخشی به مرتجعین رای می دهند و نیروی سومی که بخشا تحریم می کنند و بخشا به خاطر منافع ملی کشور در این یا آن انتخابات شرکت می کنند دست به انتقاداتی می زنند که تهی از محتوی سیاسی است. این دوستان رادیکل نمی گویند که چه باید کرد فقط می گویند که چه نباد کرد و این هم ساده ترین کاری است که از دست هر کسی بر می آید.
از: فیس بوک آقای لیماکشی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر