چرا حسن روحانی « وعده » های سکولاریستی می دهد ؟
محمد علی گُلی قَهی
اینکه در ایران، یعنی در چهارچوب حکومت مذهبی مسلط بر وطن مان، هیچ انتخابات دموکراتیکی قابل اجرا نیست، دیگر جزو بدیهیات شده است. قانون اساسی تبعیض مدار این حکومت مذهبی و نهادهای مندرج در آن راه های برگزاری این امر را بسته اند.
«شورای نگهبان»ی وجود دارد که خودسرانه و متناسب با شرایط نظام و خواسته های سپاه تصمیم میگیرد که یکی را واجد شرایطِ کاندیداتوریِ ریاست جمهوری بداند و دیگری را نه. آن یکی هم میبایست تمامیت نظام را قبول داشته باشد. به همین راحتی. (اعضای این «شورای نگهبان» هم -- مستقیم و غیر مستقیم -- از سوی رهبر که هم اکنون آقای علی خامنهای ست تعیین میشوند). اینها را به عنوان پیشزمینه گفتم که سوء تفاهمی پیش نیاید و بتوانم به موضوع اصلی این نوشتار، که صحبتهای سکولاریستی آقای حسن روحانی در آستانهء «انتخاباتِ» (!) ریاست جمهوری ست، بپردازم.
چند وقت پیش آقای روحانی در یکی از سخنرانی هایش، آنچه که در ادامه میآید را بیان کرده است. میگوید:
«من از ابتدای ریاست جمهوری به مردم وعده داده بودم و قول داده بودم که منشور حقوق شهروندی را تدوین کنم و در اجرایِ آن حداقل دستگاهِ اجرایی را برای اجرا آن ملزم کنم و مردم را نسبت به حقوق شان بیش از گذشته از طریق این منشور آگاه کنم. اولین قدم این است که مردم باید حق خودشان را به خوبیبشناسند. وقتی بازپرس از زندگی خصوصی مردم سئوال می کند آنها باید محکم بایستند و بگویند که این جزو حقوق شخصی و زندگی خصوصی من ]ماست[ حق سئوال نداری (تشویق حضار). مردم باید به حقوق خودشان آگاه بشوند. مگر امام در سال 61 در آن بحرانِ شرایطِ امنیتیِ کشور، مگر دستور نداد در آن فرمان 8 ماده ای که همه شما مطلع اید. امام در آن حکم می گوید که اگر شما رفتی و دیدی آنجا وسیله قمار و شراب و مواد مخدر وجود دارد، اگر بیایی بگویی مجازات می شوی؛ اگر بیایی بیرون بگویی که من این را دیدم تو مجازات می شوی. تو حق نداری راجع به زندگی خصوصی مردم دخالت کنی، تو حق نداری بررسی کنی، شنود کنی، اقدام بکنی تا بفهمی این آدم در داخل خانه اش چه کار میکند. به تو چه ربطی دارد؟ ما در زندگیخصوصی مردم نباید مداخله کنیم . «و لا تجسسوا». این صریح قرآن ما؛ صریح قانون اساسی ماست! درزندگی خصوصی مردم نباید تفتیش بکنیم.[1]»
آنچه که از دیده گذشت قابل تقسیم به دو قسمت است. در آغاز آقای روحانی ادعائی را مطرح میکند. ادعای آقای روحانی با این عنوان که خواسته ست «مردم را نسبت به حقوقشان بیش از گذشته از طریق این منشور [منشور حقوق شهروندی (!] آگاه» کند حرفی ست بی پایه و پوچ. آن بخش از مردم که میباید از حقوق شان آگاه باشند، بر اعلامیهءجهانگیر حقوق بشر مصوبه سال 1948 میلادی اشراف دارند. يعنی بر اعلامیهای اشراف دارند که «سکولاریسم سیاسی» -- یعنی جدایی مذهب از حکومت -- را هم به رسمیت شناخته و به روی آن تاکید کرده است. و این در حالی ست که منشورهای بر آمده از دل این نظام کشکولی هستند از حرف های متناقض. خلاصه اینکه آن منشور بیشتر یک آلترناتیو اسلامی ست که در برابر اعلامیههای مترقی جهانگیر / جهانشمول علم شده است.
اما قسمت دوم از حرف های او قابل تأمل اند. باید به روی آن قسمت از حرف هایآقای روحانی همچون «قمار و شرابِ» مردم ربطی به حکومت ندارد و «در زندگی خصوصی مردم نباید دخالت کرد» کمی تعمق کرد؛ چرا کهظاهراً بوی وعدههای سکولاریستی میدهند.
یعنی اینکه سردمداران این نظام به عمقِ ناکارآمدیِ ایدئولوژی بر آمده از مذهبِ خودشان پی برده اند و دریافته اند که مردمانِ ایران خواستار چه مواردی هستند و متنفر از چه مسائلی.
آقای روحانی در آستانهء انتخابات به روی یکی از مهمترین «باید»هایِ «سکولارِ» جامعه، یعنی آزادی در حیطهء خصوصی، دست گذاشته است که کاملاً در تضاد است با ایدئولوژی مذهبی این نظام؛ حکومتِ مذهبی ای که جوانان ایرانی را امروز به خاطر پارتیهای شبانه (و زیر زمینی) به صلابه میکشد؛ حکومت مذهبیای که در دههء نخستِ انقلاب اش اگر شما را در خانه تان، حتی با یک فیلم-فارسیِ درِ پیتی، میگرفت، چوبِ سوخته در جان تان میکرد و اگر نیمچه پیکی عرق خورده بودید آنقدر شلاق تان میزد که به خر بگویید حجت الاسلام، امروز رئیس جمهور اش، با استناد به سخنان آقای خمینی، مدعی شده است که در حیطهء خصوصی میبایست آزادی بر قرار باشد. حکومت مذهبی حاکم بر ایران برای بقای خودش حاضر است (در ظاهر) آنتی تزهای خودش را هم بپذیرد. یعنی حاضر است وعدههای سکولاریستی بدهد (بدون آنکه از این واژه استفاده کند و به آن اعتقادی داشته باشد) و کارهای سکولاریستی بکند. (عکس گرفتنهای آقایان روحانی و احمدی نژاد با خانمهای مدرن و تقریباً غیر محجبه و فرنگی مآب مصداقی هستند برای این کارهای شبه سکولاریستی. سکولاریستها با دین و مذهب و نحوهء پوشش مردم و... کاری ندارند).
خلاصهء کلام این است که: عدهای مادامی که آلترناتیو سکولار دموکرات این نظام (در شکل فیزیکی اش) شکل نگرفته باشد، این بازیها و مضحکه های «انتخاباتی» وجود خواهند داشت و رژیم هم پابرجا خواهد بود. من در این مورد نمی توانم داوری کنم، اما ایمان راسخ به این مهم دارم که اگر اندیشهء سکولار-دموکراسی بتواند لایههای زيرين جامعهء ایران را نیز در برگیرد این نظام فرو خواهد پاشید. تلاش در راستای آلترناتیو سازی، چه ممکن باشد و چه نباشد، کار ارزندهای ست؛ چرا که تلاش در این راستا اندیشهء سکولار- دموکراسی را زنده نگه خواهد داشت و مهمترین امر نیز، به باور من حداقل، این است که پرچم سکولار- دموکراسی برافراشته بماند.
از ياد نبريم که هميشه آرزوها / اندیشههای «دیروز» اند که واقعیتهای «امروز» را میسازند.
پاینده ایران
20 آوریل 2017 برابر با 31 فروردین ماه1396
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر