صفحات

۱۳۹۶ اردیبهشت ۱, جمعه

پر

پرده های لاابالی احمد جنتی

محمدتقی کروبی
سال ۱۳۷۵ دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق در انگلیس بودم. در کلاس درس حقوق بشر بین الملل وقتی بحث حقوق اقلیت ها مطرح بود سخن به مشارکت سیاسی اقلیت های نژادی در ساختار نظام های مختلف حقوقی کشیده شد.
مسلمانان بزرگترین اقلیت دینی در بریتانیا هستند با این وجود اگر اشتباه نکنم در آن زمان به اسثنای یک مسلمان در مجلس لردها، احزاب مطرح این کشور عضوی از این اقلیت در مجلس عوام نداشتند. از همین منظر وقتی وارد بحث شدم به این موضوع انتقاد کردم. در مقابل پرسش استاد از وضعیت کشورم به سهمیه اقلیت های به رسمیت شناخته شده دینی در انتخاب چند نماینده مجلس مندرج در قانون اساسی اشاره کردم. او ضمن تحسین به رسمیت شناختن این حق نکته ای گفت که در حقیقت اساس این رویکرد را زیر سؤال برد. او گفت اگر بلوغ و توسعه به درستی در جوامع مختلف تحقق پیدا کند دیگر نیازی به سهیمه بندی نیست زیرا مردم بر اساس لیاقت و توانایی افراد در احراز مسئولیت ها تصمیم می گیرند نه بواسطه رنگ پوست، جنسیت، نژاد و یا دین و مذهب.
او همچنین به درستی رویکرد احزاب بریتانیا را نقد کرد و گفت این رویکرد در انتخابات های آتی تغییر ماهوی خواهد کرد. از سال (۱۹۹۷ میلادی) شاهد تغییر تدریجی این رویکرد بودم. شاید بد نباشد اشاره ای کوتاه به آمار رسمی یک دهه در بریتانیا داشته باشیم. در سال ۲۰۰۵ میلادی در انتخابات عمومی بریتانیا پانزده نماینده از اقلیت ها نژادی از سه حزب محافظه کار، کارگر و لیبرال دمکرات ها به مجلس عوام راه یافت. ده سال بعد در سال ۲۰۱۵ این تعداد با توجه به رویکرد حاکم به ۴۹ نفر رسید. به نحوی که امروز چند وزیر و شهردار قدرتمند لندن نیز از میان اقلیت ها از جمله مسلمان این کشور انتخاب شده است.
وقتی توصیه آقای جنتی را در مورد رد صلاحیت اقلیت ها در انتخابات پیش رو شوراها خواندم هم خوشحال شدم و هم ناراحت.خوشحالم زیرا معنای سخن جنتی اعتراف به رشد و بلوغ سیاسی در میان بخش قابل توجهی از مردم است و ناراحت شدم از اینکه سخن این کوته نظر کم خرد ممکن است مبنایی برای ممانعت بخشی از هموطنان در انتخابات پیش رو گردد. فراموش نکردیم که او روزی سخنان هجو احمدی نژاد را “الهام الهی” خواند و رسما خواستار درج و تدریس آن در کتب درسی شد و روز دیگر که اقبال مراکز قدرت از آن نظر کرده بازگشت او را منحرف خواند و این روزها به دنبال رد صلاحیت اش است.
به تعبیر زیبای پدر و مهندس در مرداد ۱۳۸۹: “این مرد کهن سال که از آغاز تأسیس مجلس و شورای نگهبان لاینقطع مسئول بوده و قریب به بیست سال است که دبیر شورای نگهبان است و گویا کهولت سن نه‌تنها قوای روحی و جسمی‌اَش را به‌ تحلیل برده بلکه قوه‌ ادراک و ذهنی‌اَش را هم مختل کرده و مصداق کامل این شعر مولانا قرار گرفته است:
چون شدی پیر و ضعیف و منحنی
پرده‌های لاابالی می‌زنی”


کلمه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر