شهرام احمدی نسب عمران
با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، کارگزاران ولایت فقیه دگرباره به تکاپو افتاده اند تا ایرانیان را به شرکت در این نمایش تشویق کنند۰ در این نوشتار تحلیلی نگارنده بر آن است که با مرور علت های نیاز رژیم به شرکت مردم در انتخابات، هماهنگی جناح های رنگارنگ آخوندی را در این نمایش نشان دهد۰
نخستین پرسش این است که چرا انتخابات در حکومت ولایت فقیه را نباید جدی گرفت و چرا مخالفان حکومت آخوندی آن را نمایشی و فاقد معنای واقعی می دانند؟ مگر نه این است که نامزدهای گوناگونی برای منصب ریاست جمهوری به میدان می آیند و انتخاباتی نیز برگزار می شود تا مردم در آن به نامزد مورد نظرشان رأی دهند تا بر اساس نتیجه آرأ یکی از این نامزدها رئیس جمهور شود؟ نمایشی بودن انتخابات در ایران به ماهیت ولایت فقیه برمی گردد که مطابق آن همه کارهای خرد و کلان در کشور باید با رأی و نظر ولی فقیه هماهنگ و همخوان باشد۰ هیچ امری بدون تصویب و تأیید ولی فقیه اعتبار و ارزشی ندارد۰ از این گذشته، ولی فقیه و کارگزارانش می توانند و مجازند هر گاه به صلاح و مصلحت حکومت شان باشد هر قاعده و قانون یا قراردادی را زیر پا بگذارند۰ در چارچوب ولایت فقیه مردم و رأی و نظرشان اساسأ محلی از اعراب ندارند۰ حکومتی که مردم را واجد حق تعیین اندازه چاک مانتو زنان و آستین پیراهن مردان نمی داند و حاکم را دارای حق تعیین جزيیاتی از این دست نیز می داند، آیا تعیین بالاترین مقام اجرایی را به رأی مردم و انتخاب آنها واگذار می کند؟ ممکن است در پاسخ گفته شود که درست است که انتخابات آزاد و دموکراتیک نیست اما دست کم مردم این آزادی را دارند که از میان نامزدهایی که همگی مورد تأیید حکومت هستند اما برنامه و روش شان برای تأمین منافع نظام با هم فرق دارد، گزینه ای را انتخاب کنند که دربردارنده شر کمتری باشد۰ به عبارت رایج در چند دهه اخیر، مردم می توانند از میان بد، بدتر و بدترین، گزینه بد را انتخاب کنند تا آسیب کمتری به کشور برسد۰
یعنی چنین فرض می کنند که انتخاب این که از میان نامزدها و رویکردهای متفاوت برای حفظ و بقای نظام، کدام نامزد و چه برنامه ای برای چهار سال آینده بر سر کار آید و جمهوری اسلامی با چه رویکردی اداره شود به رأی و نظر مردم سپرده می شود۰ آیا حاکمان جمهوری اسلامی که بنا به تعریف عقل مردم را در حد آدم نابالغ می انگارند که نیاز به هدایت و راهنمایی "ولی" دارند ، برنامه چهار سال آینده را به انتخاب آنها واگذاشته اند؟ به لحاظ نظری و با مقدماتی که در بالا به آن اشاره شد باید گفت "نه"۰ در چارچوب ولایت فقیه مردم حتی در این حد نازل انتخاب میان برنامه های گوناگون حفظ نظام هم مختار نیستند و فرض معقول تر این است که حاکمان که منافع خودشان را بهتر از مردم تشخیص می دهند و مردم را واجد حق تعیین سرنوشت نمی دانند فکر چگونگی اداره امور در چهار سال آینده را هم کرده اند و می دانند به چه کسی نیاز دارند۰ انتخابات هم نمایشی و برای فریب اذهان در داخل و بیرون از کشور است۰ در برابر این نظر ممکن است گفته شود که انتخاب کسانی همچون خاتمی در سال ۱۳۷۶ و روحانی در سال ۱۳۹۲ نشان می دهد که ظاهرأ مردم در همان حد نازل انتخاب میان بد و بدتر مختار هستند و می توانند برنامه حکومت را به هم بریزند و کاری کنند که نامزد مورد نظر رژیم انتخاب نشود۰
در اینجا فرض این است که نظام یا ولی فقیه می خواستند مثلأ ناطق نوری و جلیلی رئیس جمهور شوند اما مردم با رأی دادن به خاتمی و روحانی نقشه آنها را بر هم زدند۰ اما مروری کوتاه بر این دو مورد به روشنی نشان می دهد که حاکمان جمهوری اسلامی اتفاقأ به ریاست جمهوری خاتمی و روحانی نیاز داشتند و این تصوری نادرست است که رأی دادن به این دو و انتخاب شان خلاف برنامه آخوندها بود۰
کمی بیش از دو ماه مانده به انتخابات ایران در سال ۱۳۷۶ دادگاه میکونوس در آلمان که بررسی قتل رهبران حزب دموکرات کردستان ایران را بر عهده داشت رأی خود را مبنی بر دست داشتن مستقیم بالاترین مقام های جمهوری اسلامی در آن رویداد تروریستی صادر کرد۰ اتحادیه اروپا از پنج سال پیش "گفت و گوی انتقادی" با حکومت ولایت فقیه را آغاز کرده بود۰ این سیاست در تعارض با سیاست ایالات متحده بود که مبتنی بر فشار بیشتر بر ایران و اعمال تحریم برای مهار سیاست های آخوندها بود۰ شواهد ارائه شده در دادگاه میکونوس نشان داد در همان زمان که اروپایی ها از طریق گفت و گوی انتقادی در تلاش برای ترغیب آخوندها به تغییر رفتارشان بودند، ایران سرگرم کارهای تروریستی در خاک اروپا بود۰ رأی دادگاه تنشی جدی در رابطه اروپا با ایران را موجب شد۰ اتحادیه اروپا به گفت و گوهای خود با آخوندها پایان داد و تقریبا همه کشورهای عضو اتحادیه سفیران خود را از ایران فرا خواندند۰ پس از آن سیاست خارجی کشورهای اروپایی به سمت همگرایی با موضع آمریکا و افزایش فشار بر ایران رفت۰ این بحران بزرگ و بی سابقه در سیاست خارجی حاکمیت آخوندی همزمان بود با بحران داخلی که قیام های مردمی در شهرهای بزرگ و به خیابان آمدن توده های ناراضی از نشانه های آن بود۰ مردم به جان آمده خواهان تغییر اوضاع بودند و آمریکا و اروپا نیز برای نخستین بار به سوی همگرایی در سیاست شان در برابر ایران در حرکت بودند۰ آشکار است که در چنین شرایطی بهترین گزینه برای حفظ نظام روی کار آوردن رئیس جمهوری بود که شعار میانه روی و اصلاحات سر دهد۰
با آمدن خاتمی اروپایی ها که تازه پایان گفت وگوهای انتقادی با ایران را اعلام کرده و در صدد همسویی با سیاست آمریکایی مهار ایران بودند به سرعت و در چرخشی آشکار گفت و گوها با ایران را با نام "گفت و گوی جامع" از سر گرفتند۰ آمریکا نیز در سیاست خود در برابر ایران تجدید نظر کرد و به جای فشار برای مهار ایران، به سیاست تعامل با ایران روی آورد، سیاستی که از همان سال ۱۹۹۷ تا پایان سال ۲۰۱۶ میلادی سیاست رسمی آمریکا در برابر ایران باقی ماند۰ تنها یکی از اجزأ این سیاست آخوند پسند، قرار دادن نام نیروی اصلی مقاومت در برابر آخوندها یعنی سازمان مجاهدین خلق در فهرست گروه های تروریستی وزارت خارجه آمریکا بود۰ در داخل کشور نیز امید به تغییر از درون نظام قوت گرفت و بخشی از توده ناراضی را به خیال اصلاح امور به دنبال حکومت کشاند۰ اینها همه از نتیجه های ریاست جمهوری یک میانه رو در انتخابات سال ۱۳۷۶ بود۰ آیا باورکردنی است که خامنه ای یا سپاه واقعأ با خاتمی مخالف بوده و دل شان می خواست سخت سری مثل ناطق رئیس جمهور شود؟ درست است که کارگزاران ولایت فقیه شرور و اهریمنی هستند، اما آیا احمق هم هستند و منافع آشکار خود را در چنان شرایط خطرناک داخلی و بین المللی تشخیص نمی دادند؟ معقول تر این است که فرض کنیم حاکمان ایران با آگاهی از خطر های پیش رو، به چهره ای "اصلاح طلب" نیاز داشتند و او را سر کار آوردند تا آن خطرها را از سر نظام دور کند، چنان که همین گونه نیز شد۰
بنا بر این، فرض این که خامنه ای و سپاه خواهان آمدن ناطق بودند و رأی مردم بود که نقشه آنها را بر هم زد فرضی نادرست است۰
سرکار آمدن روحانی در سال ۱۳۹۲ نیز به دنبال بحرانی جدی بر سر برنامه هسته ای ایران روی داد۰ جدی شدن خطر حمله نظامی اسرائیل موجب شد که احمدی نژاد در سال ۲۰۱۱ با پادرمیانی سلطان عمان به سوی میز مذاکرات هسته ای با آمریکا بشتابد تا خطری موجودیتی را از سر جمهوری اسلامی دور کند۰ بسیار جالب است که بالاترین سطح گفت و گوهای رسمی میان ایران و آمریکا پس از روی کار آمدن آخوندها در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد "تندرو" صورت گرفت۰ برای اطمینان خاطر غرب از بابت جدی بودن تغییر رویکرد ایران در مذاکره و آمادگی برای توافق هسته ای، ایران به رئیس جمهوری میانه رو نیاز داشت تا کاری که احمدی نژاد آغاز کرده بود را به پایان ببرد۰ از این رو ریاست جمهوری روحانی خلاف خواست خامنه ای و سپاه نبود بلکه دقیقأ همان چیزی بود که جمهوری اسلامی برای رفع خطر حمله نظامی و تضمین بقایش به آن نیاز داشت۰ این بدان معناست که فرض این که خامنه ای خواهان ریاست جمهوری جلیلی بود و این رأی مردم به روحانی بود که نقشه ولی فقیه را بر هم زد فرض نادرستی است۰
همان گونه که در موارد فوق دیده شد، انتخابات در حکومت ولایت فقیه حتی در حد نازل برگزیدن بد به جای بدتر نیز به رأی و نظر مردم واگذار نمی شود بلکه این منافع نظام در شرایط داخلی و بین المللی است که تعیین می کند کدام نامزد با کدام برنامه مورد نیاز رژیم است۰ به دیگر سخن، انتخابات در حکومت ولایت فقیه به معنای دقیق کلمه نمایشی است۰
آیا جمهوری اسلامی نیازی به مشارکت مردم در نمایش انتخابات دارد؟
بنا بر آنچه در بالا مرور شد انتخابات در حکومت آخوندی همچون خیمه شب بازی است که نتیجه آن برای صحنه گردانان از پیش معلوم است۰ اگر چنین است، آیا دستگاه ولایت نیازی به مشارکت مردم دارد؟ در پاسخ باید گفت آری، جمهوری اسلامی به آمدن مردم به پای صندوق های رأی نیاز دارد۰ این نیاز دو وجه داخلی و بین المللی دارد۰
از منظر داخلی، با وجود این که ولایت فقیه دستگاهی است که در آن رأی و نظر مردم کمترین جایگاه و اعتباری ندارد اما نمایش برگزاری انتخابات و رقابت نامزدها و شمارش آرأ ، این باور را در بسیاری از مردم داخل کشور ایجاد می کند که گویا حکومت آخوندی چندان هم مبتنی بر سرکوب مردم نیست و دست کم در مواردی هر چند جزئی به رأی و نظر مردم مراجعه می شود۰ بر همین اساس این دیدگاه رایج، در میان عوام و خواص، شکل گرفته است که گویا جمهوری اسلامی از دو گروه مؤسسه ها و اشخاص تشکیل شده است: نهاد ها و اشخاص دموکراتیک که با انتخابات و رأی مردم برگزیده می شوند، و گروه دیگر اشخاص و نهادهای غیر دموکراتیک که انتصابی هستند۰ این باور نادرست زیربنای بسیاری دیدگاه های آخوند پسند در باره مسائل ایران است۰ نخستین نتیجه ای که از این باور به دست می آید این است که برای تغییر و بهبود اوضاع ایران ساده ترین و کم هزینه ترین کار تقویت نهادها و اشخاص "منتخب" در برابر اشخاص و نهادهای غیر منتخب است۰ از آنجا که باورها و پیش فرض های غلط به تصمیم ها و راهکارهای عملی نادرست منتهی می شوند، متأسفانه باور نادرست دوگانگی نهادهای جمهوری اسلامی یکی از پایه های نظری تلاش های بی ثمر بسیاری برای بهبود و اصلاح امور از درون حکومت آخوندی بوده است۰ البته آشکار است که این تلاش های بی ثمر از منظر مردم، برای حکومت ولایت فقیه بسیار پر فایده بوده اند۰
از این گذشته، آمدن مردم به پای صندوق های رأی از وجه دیگری نیز در داخل کشور به کار دستگاه ولی فقیه می آید۰ یکی از پارامترهای قدرت هر حکومتی میزان پایگاه و پشتوانه مردمی آن است۰ در غیاب نظرسنجی ها و آمار و ارقام واقعی و قابل اتکا در خصوص نظر مردم، انتخابات و حضور مردم در شعبه های اخذ رأی این تصور را ایجاد می کند که بخش قابل توجهی از مردم اساس این نظام را قبول دارند و با آن مشکلی ندارند، چرا که اگر اصل این دستگاه ولایت فقیه را قبول نداشتند در انتخاباتی که همه نامزدهایش خودی و کارگزار باسابقه در همین دستگاه هستند شرکت نمی کردند۰ این حضور مردم در انتخابات به رژیم این امکان تبلیغاتی را می دهد که خود را در چشم مردم ناراضی داخل کشور و نیز ناظران خارجی ، دارای پشتوانه مردمی جا بزند۰ این امر آشکارا به دلسرد کردن ناراضیان و کم کردن انگیزه مقاومت در برابر حکومت کمک می کند۰ انگاه که سخن از میزان مخالفت مردم با دستگاه ولایت فقیه بود، بارها از مردم ناراضی داخل کشور شنیده ام که می گویند ای آقا همین مردمی که امروز علیه آخوندها فریاد می زنند، فردا باز در صف انتخابات خواهند ایستاد!
در وجه بین المللی نیز حضور مردم در پای صندوق های رأی به عنوان شاخصی از نظر مردم ایران مورد توجه قرار دارد۰ در این عرصه نیز شرکت ایرانیان در انتخابات به معنای مقبولیت اصل حکومت و باور به بهبود و اصلاح امور از درون تعبیر می شود۰ در وجه بین المللی نیز همچون عرصه داخلی، تقسیم بندی دوگانه نهادهای ولایت فقیه به "منتخب" و غیر منتخب به کژفهمی های بسیار در تحلیل مسائل ایران منجر شده است۰ از نظر بسیاری "صاحب نظران"، شرکت مردم ایران در انتخابات به معنای تلاش آنان برای تقویت نهادهای منتخب یا دموکراتیک تفسیر می شود۰ بر همین اساس، برخی "متخصصان امور ایران" حکومت ولایت فقیه را گونه ای رژیم سیاسی میان دیکتاتوری و دموکراسی می دانند۰ بنا بر چنین تحلیل هایی البته آشکار است که سیاست و رویکرد تجویز شده در قبال ایران تلاش برای تقویت نهاد ها و اشخاص منتخب (میانه رو) در برابر نهاد و اشخاص و نهاد های غیر منتخب (تندرو) خواهد بود، همان سیاستی که در چند دهه گذشته به بقای دستگاه ولایت فقیه و پس راندن نیروهای مقاومت در برابر آن کمک های بسیار کرده است۰ این همه بدان معناست که شرکت مردم در انتخابات در بردارنده منافع بسیاری برای حکومت ولایت فقیه است که رژیم به آن نیاز دارد۰
بازیگری میانهروها و تندروها
همچون هر خیمه شب بازی یا نمایشی، نمایش انتخابات آخوندی نیز بازیگرانی دارد که به هر کدام از آنها کار و نقشی سپرده شده است۰ تندروها در انتخابات پیش رو، همچون موارد انتخاب خاتمی و روحانی، عمومأ نقش لولوی سر خرمن را ایفا کرده و با شعارها و برنامه های شداد و غلاظ ظاهر می شوند تا مردم ناراضی را از شرکت نکردن در انتخابات منصرف نموده و به مشارکت جدی در آن تشویق کنند۰ از آنجا که این نقش برای تندروها تکراری شده و از تأثیر آن بر مردم کاسته شده است ، دستگاه ولایت این بار ناچار شد که دوز تندروهای حاضر در انتخابات را بالا ببرد تا بلکه حربه کارگر افتد و مردم خطر آنها را جدی بگیرند۰ برای همین است که رئیسی، جلیلی، و بقایی نامزدی خود را اعلام کرده اند۰ یکی در جنایت و قتل عام مجاهدین و مبارزان در سال ۱۳۶۷ شهره آفاق است۰ دیگری در تندروی به ویژه در زمینه هسته ای سرآمد همگنان است و می خواهد اگر انتخاب شود دنده و ترمز را از برنامه هسته ای ایران بردارد و تخت گاز به پیش رود۰ آن یکی هم در دزدی و چپاول از استعدادهای درخشان به شمار می رود۰ خلاصه شهر فرنگی است از همه رنگ دزد و جانی و آدمخوار۰ در چنین پس زمینه ضروری است که روایت انتخاب میان بد و بدتر در نمایش انتخابات برای مردم باورپذیر می شود۰ می گویند روحانی با این که در همه جنایت ها و پلیدی های حکومت شریک بوده و هست اما دست کم شعارها و برنامه های دیوانه وار جلیلی را ندارد و در کشتار آزادی خواهان هم به اندازه رئیسی نقش مستقیم نداشت۰ نتیجه این می شود که باید به روحانی که بد است رأی داد تا آن بدترها انتخاب نشوند۰ در پاسخ باید گفت که اگر انتخابات در حکومت ولایت فقیه حتی در حد نازل انتخاب میان بد و بدتر جدی بود و به رأی مردم واگذار شده بود البته رأی دادن به بد برای بستن راه بدتر واجد معنا می بود۰ اما از آنجا که انتخابات نمایشی است و نامزد مورد نیاز هم از پیش معلوم است، شرکت در انتخابات و رأی دادن به گزینه بد برای بستن راه گزینه های بدتر اساسأ بی مورد و بی معناست چرا که جمهوری اسلامی اتفاقأ به همان گزینه بد یعنی روحانی نیاز دارد، و رأی دادن به او، بر خلاف پندار برخی ایرانیان، نقشه ولایت فقیه را بر هم نخواهد زد بلکه دقیقأ در راستای آن است۰
حال پرسش این است که چرا می گویم نامزد مورد نیاز حکومت ولایت فقیه روحانی است؟ در پاسخ باید گفت جمهوری اسلامی با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا با بزرگترین و جدی ترین تهدید سیاست خارجی خود روبرو است۰ این تهدید به اندازه ای جدی است که می تواند به سرنگونی حکومت آخوندی بینجامد۰فراموش نکنیم در سال ۲۰۱۱ و زمانی که سیاست مماشات با ایران در کاخ سفید حاکم بود و اروپایی ها نیز از سیاست تعامل با ایران پیروی می کردند، خطر اقدام یک جانبه اسرائیل ایران را واداشت که با دستپاچگی و با پادرمیانی سلطان عمان به میز مذاکره با آمریکا برود۰ پس از آن هم روحانی بر سر کار آمد تا به غرب ثابت شود تغییر مسیر ایران به سمت میانه روی جدی است و نیازی به اقدام های سخت گیرانه تر نیست۰ امروزه سیاست مماشات در کاخ سفید جایش را به سیاست مقابله با رفتار بی ثبات کننده ایران در منطقه داده است۰ اروپایی ها نیز از نقش رهبری کننده آمریکا در منطقه پشتیبانی می کنند۰ از این گذشته، اجماعی منطقه ای علیه دخالت های ایران در خاورمیانه شکل گرفته است که تقریبأ همه، جز عراق و حکومت در حال فروپاشی سوریه، از آن پشتیبانی می کنند۰ اوضاع حکومت آخوندی با حمله موشکی آمریکا به سوریه در پاسخ به استفاده اسد از سلاح شیمیایی، پریشان تر از پیش نیز شده است۰ نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل تأکید کرد که رژیم ایران در جنایت های اسد شریک است۰ آشکار است که با این اقدام، آمریکا ابتکار عمل را در بحران سوریه به دست گرفته است و روسیه به حاشیه رانده شده است۰ از دیرباز خواست متحدان اروپایی و منطقه ای آمریکا سرنگونی اسد و آغاز روند انتقال سیاسی بوده است۰ سرنگونی اسد که اینک در چشم انداز نزدیک محتمل است، به دلایلی که بحث آن در این مختصر نمی گنجد، بقای رژیم آخوندی، که حیاتش با اسد و حزب الله گره خورده است، را در معرض خطر قرار خواهد داد۰ در چنین شرایطی است که با اطمینان می توان گفت بقای حکومت آخوندی در گرو ادامه بازی میانه روی است۰ به عبارت دیگر، انتخاب روحانی "میانه رو" تنها شانس بقای آخوندها در ایران است۰ برای درک میزان اهمیت بازی میانه روـ تندرو در سیاست آمریکا در برابر ایران کافی است به مورد برجام و دست نزدن به آن توسط دولت ترامپ توجه شود۰ این در حالی است که در طول رقابت های انتخاباتی و نیز از زمان آغاز به کار در کاخ سفید ترامپ بارها توافق هسته ای با ایران را بدترین قرارداد در تاریخ دیپلماسی نامیده و بر ضرورت تغییر آن تأکید کرده است۰ تنها دلیل دست نگه داشتن ترامپ در خصوص برجام این است که انتخابات ایران در پیش است و با توجه به این که برجام تنها دستاورد روحانی بوده است، "کارشناسان مسائل ایران" هشدار می دهند که اگر ترامپ اقدامی در جهت لغو یا بازبینی برجام انجام دهد این کار به زیان روحانی و به سود "تندروها" تمام شده و بخت انتخاب روحانی یا یک نامزد "میانه رو" را به شدت کاهش می دهد۰
این همه بدان معناست که بدون تردید نامزد حکومت ولایت فقیه برای ریاست جمهوری این دوره روحانی یا یک "میانه رو" دیگر است۰ در برابر فشارهای فزاینده بین المللی و تهدید های جدی منطقه ای تنها بخت آخوندها ادامه بازی میانه روی با ریاست جمهوری روحانی یا کسی همچون اوست۰ خواست و برنامه حکومت آخوندی انتخاب شدن کسانی همچون رئیسی و جلیلی نیست که رأی مردم به روحانی آن نقشه را برهم بزند۰ منافع حیاتی جمهوری اسلامی در ریاست جمهوری روحانی یا یک "میانه رو" است و پرده پایانی نمایش انتخابات آخوندی از همین حالا معلوم و مشخص است۰ انتخابات در حکومت ولایت فقیه حتی در حد نازل انتخاب بد به جای بدتر هم به رأی و نظر مردم واگذار نشده است۰ شرکت در انتخابات آخوندی از اساس بی مورد است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر