صفحات

۱۳۹۵ بهمن ۱۰, یکشنبه

 ما ایرانیان چگونه باید با افتضاح ترامپ برخورد کنیم ؟

ف. م. سخن
موضوع ترامپ که براى ما ایرانیان تبدیل به کابوسى خواهد شد باید جمع شود. اما چگونه؟ موضوع ترامپ موضوع یک سیاست است. سیاستى واقعى. ما، کسانى که امروز در عرصه ى اینترنت، وجود داریم و موجودیت مان در جهان مجازى، کاملا واقعى ست، بر این سیاست واقعى باید تاثیر بگذاریم. این تاثیرگذارى، با بروز احساسات و بدون تکیه بر عقل و برنامه ریزى و شناسایى واقیت موجود ممکن نیست. 
پیش از هر چیز، باید به محدودیت هاى تاثیرى که مى توانیم بگذاریم باور داشته باشیم. دادن شعار چیزى را تغییر نخواهد داد و اگر وضع بدتر نکند، بهتر نخواهد کرد. ما خواهان تاثیرگذارى مثبت هستیم نه دق دل خالى کردن و حرف هاى بى حاصل زدن.
امروز در امریکا، بخش بزرگى از مردم، موضوع ترامپ را جدى گرفته اند و خواهان دگرگون کردن وضعى هستند «که در آینده» گرفتار آن خواهند شد. بخش هاى متفاوت در امریکا و خارج از امریکا، در قبال سیاست هاى ترامپ به شکلى سریع واکنش نشان مى دهند. این اتفاقى ست فرخنده ولى کافى نیست. ما نیز، به سهم خود، در حد خود، به نفع خود، باید در قبال سیاست هاى ترامپ واکنش نشان دهیم. واکنش خردمندانه و بر پایه ى سنجش موقعیت و برنامه ریزى براى آینده. آینده اى که امیدواریم پیش از این که به تیرگى بیش از حد بکشد، در اثر عمل ما، و «دیگران»، روند تیره گرایى اش کند و متوقف شود و به آینده اى روشن ختم گردد. ترامپ، با اجرایى کردن سخنان و تصمیمات اش نشان مى دهد که آینده نگر نیست و منفعت را در لحظه مى خواهد؛ منفعتى که به ضرر و زیان امریکا تبدیل خواهد شد، بدون شک.
انتخاب ترامپ، و به روى کار آمدن او، همانند انتخاب خمینى به عنوان نماینده ى خواست ملت و به روى کار آمدن او، به لحاظ غیر منتظره بودن، به او اعتماد به نفس و اعتماد به راهى که در پیش گرفته و او را به موفقیت رسانده احساس قدرتى تمام عیار داده که عاقبت به نفرت و تفویض قدرت با خوارى و خفت منتهى خواهد شد. در این موضوع کوچک ترین تردیدى وجود ندارد. همانندان ترامپ در تاریخ بسیار بوده اند و نتیجه اى که از سیاست هاى شان گرفته اند در مقابل ماست. حتى یک مورد پیروزى در میان این اشخاص وجود ندارد و سقوط و فضاحت سرنوشت محتوم آن هاست.
اما ما ایرانیان چه باید بکنیم؟ گام هاى کوچک ولى رو به جلو و موثر ما چه مى تواند باشد؟
١- خود باورى: باید خودمان، و قدرت خودمان را باور کنیم. این قدرت با پراکنده کردن خواست ها به دست نمى آید. قدرت در اتحاد بر سر موضوعات مشترک است. نمونه: همین موضوع ممنوعیت ورود ایرانیان به خاک امریکا.
٢- تمرکز بر هدف مشخص تا رسیدن به نتیجه ى مطلوب: ما ایرانیان صد ها خواسته و ایده آل از ده ها حکومت و ده ها رجل سیاسى و ده ها نهاد قدرت داریم. از حکومت اسلامى گرفته، تا وضع معیشت ایرانیان در داخل کشور، تا وضع اسف بار آزادى سیاسى و اجتماعى، تا رفتار حکومت هاى خارجى با ما، با مهاجران ما، با مقیمان خارج از کشور ما، با مسافران ما، با دانشجویان و آکادمیسین هاى ما…. هر کس براى خودش خواستى دارد. مبادا تصور کنیم که ما مى توانیم با پیچیدن ها و پیچاندن هاى فردى، به خواست فردى خود برسیم و هموطنان مان هم باید همین کار را بکنند. اگر من توانستم به طرقى که مى دانم پا به خاک امریکا بگذارم، مساله براى من حل شده است و دیگر با این موضوع کارى ندارم. بر هدف مشخص، باید همه با هم تمرکز کنیم، و مانع از پراکنده شدن انرژى سیاسى و اجتماعى خود شویم.
٣- حمایت از افراد موثر: بله. ما همه موثریم. بیش یا کم. اما میزان تاثیر ما متفاوت است. بر نخورد به ما که در رده ى پایین تر تاثیر گذارى هستیم و قدرت مثلا فلان شخص مشهور در علم و ادب و هنر یا سیاست را نداریم. ما هم تاثیر داریم به اندازه ى خود و هیچ ایراد ى ندارد که به پشتیبانى از افراد موثرتر برخیزیم.
۴- افراد موثر یا موثر تر ممکن است در همه ى زمینه ها، مورد پسند و تایید ما نباشند. بر این موارد که مورد پسند یا تایید ما نیست تاکید نکنیم و آن را به صورت سد در مقابل خود نبینیم و به جاى پیش رفتن، در جا نزنیم و وقت مان را به ایرادگیرى هایى که به موضوع هدف مربوط نمى شود نپردازیم. وقت براى انتقاد و مخالفت بر سر سایر مسائل همیشه هست و مطمئن باید باشیم که حسابرسى ها دیر و زود هم داشته باشد، سوخت و سوز ندارد. ولى هر چیز به جاى خود.
۵- هنگام مبارزه با کسى که در مقابل ما ایستاده، جبهه هاى مختلف باز نکنیم و دشمن تراشى نکنیم. اگر بکنیم قطعا نیروى مان را از دست مى دهیم و به هیچ جا نمى رسیم.
۶- یک خواست را مطرح کردن و آن خواست را با پیروزى به دست آوردن بهتر از صد خواست را مطرح کردن و به هیچ جا نرسیدن است. رسیدن به یک هدف مشخص، به ما انرژى مضاعف براى رسیدن به سایر اهداف را خواهد داد، چون طعم پیروزى را چشیده ایم. ولى اگر فقط قصدمان دادن شعار باشد، امروز یک شعار، فردا یک شعار، پس فردا یک شعار و الى آخر… هیچ شعارى تحقق نخواهد یافت و کارِ ما فقط هر روز یک شعار جدید مطرح کردن خواهد بود…
مواردى که مى توانیم بر آن ها تکیه کنیم و پیروزى هاى گام به گام به دست آوریم بسیار است. اکنون وقت مقابله با سیاست هاى ترامپ و افتضاح ترامپ در ضدیت با ایرانیان غیر حکومتى و ممنوعیت سفر آن ها به امریکا ست.
این که فردا حکومت اسلامى هم به جمع مخالفان سیاست هاى ترامپ بپیوندد، مساله ى خود اوست. بگذاریم او هم شعار خودش را بدهد و پستان خودش را به تنور بچسباند. موضوع او، موضوع ما نیست. مساله ى او، مساله ى ما نیست. ما کار خود را مى کنیم، فقط و فقط براى ایران و ایرانى. براى خودمان.
از: گویا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر