نامه نگاری ادامه دارد
در ادامه نامهنگاریهای گروههای مختلف به دونالد ترامپ،شمار دیگری از ایرانیان مقیم خارج از ایران در نامهای جدید به رئیسجمهوری منتخب آمریکا از او خواستند تا به برجام پایبند بماند و توافق هسته ای را حفظ کند.
رادیو فردا: امضاکنندگان این نامه سرگشاده که در میان آنان اساتید دانشگاههای آمریکا، نویسندگان،کارآفرینان و هنرمندان حضور دارند از دونالد ترامپ خواستهاند «دیپلماسی را بر تحریم و جنگ در مذاکرات با ایران» ترجیح دهد و به «توافق گروه پنج بهعلاوه یک با ایران» پایبند بماند.
امضاکنندگان این نامه تصریح کردهاند که «وقتی گروه کشورهای ۵+۱ توانست با ایران به توافق جامع و نهایی برسدن، انها که خود را «جمعی از ایرانیان آمریکا، از دانشگاهیان، هنرمندان، صاحبان کسب و کار تا فعالین حقوق بشر و طرفداران دمکراسی» نامیدهاند، « نفسی راحت» کشیدند.
نویسندگان نامه به ترامپ تاکید کردهاند که «این توافق از وقوع یک جنگ فاجعهبار میان ایالات متحده آمریکا و ایران جلوگیری میکند.»
در این نامه سرگشاده به بخشی از نامه ۳۷ دانشمند و فیزیکدان آمریکایی به دونالد ترامپ اشاره کردهاند که پیش از این آنها با نوشتن نامه ای خطاب به رئیسجمهوری تاکید کرده بودند «برجام، به طور چشمگیری از احتمال وقوع یک رقابت تسلیحات هستهای در خاورمیانه جلوگیری میکند.»
در این نامه، امضاکنندگان تصریح کردهاند که «کاهش تحریمها هنوز تاثیر محسوسی در زندگی مردم عادی در ایران ایجاد نکرده، اما بدون شک به میلیونها نفر امید داده که اقتصاد کشور از لبه پرتگاه دور شده است.»
آنها در عین حال از هر گونه تلاش برای بر هم زدن توافق برجام، ابراز نگرانی کردهاند.
ارواند آبراهمیان(استاد دانشگاه شهر نیویورک) ، عبدالعلی بازرگان(نویسنده و معمار)، فریده فرهی(استادیار دانشگاه هاوایی)، احمد کریمی حکاک(استاد دانشگاه مریلند)، آصف بیات، فیروزه دوما، مازیار جبرانی((کمدین)، شهره آغداشلو(هنرپیشه)، شیرین نشاط(هنرمند)،تریتا پارسی(لابی گر و رئیس سازمان شورای ملی ایرانیان آمریکا)، احمد کیارستمی(مدیر عامل شرکت کوانتوم)، اعظم علی(آهنگساز) و کامران الهیان(کارآفرین و مدیر عامل گلوبال کاتالیست فاندیشن) از جمله امضاکنندگان این نامه هستند که به امضای ۳۷ تن رسیدهاست.
امضاکنندگان این نامه، با اشاره به بخشی از سخنان دونالد ترامپ در میانه رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که گفته بود «جنگ عراق منطقه را به شدت بیثبات کرد و هزینههای سنگین مالی و جانی را بر عراق و ایالات متحده تحمیل کرد»، نوشتهاند:«ما خواهان آنیم که نگذارید همان نیروهای جنگطلب با افزایش دوباره تنش با ایران این شرایط حساس را بحرانیتر کنند.»
این افراد تاکید کردهاند که «میلیونها ایرانی با بسیاری از تصمیمات اتخاذ شده توسط مقامهای کشورشان مخالفاند اما همزمان از توافق هستهای استقبال کردند.»
به نوشته امضاکنندگان این نامه، «بسیاری از آنها بر این باورند که پایان دادن به چرخههای منازعه با ایالات متحده به تقویت فضایی در ایران میانجامد که در آن بهتر میتوان بر سایر مطالبات پافشاری کرد.»
آنها همچنین تصریح دارند که «فقط یک جنبش درونزا میتواند ایران را به سوی یک جامعه بازتر و یک دولت پاسخگوتر سوق دهد.»
امضاکنندگان با اشاره به سابقه دهههای گذشته که به نوشته آنها «تحریمها و تهدید به جنگ، منجر به قدرت گرفتن بیشتر نیروهای تندرو شدهاست»، تاکید کردهاند: «تجربه ثابت کرده تندروها و نیروهای اقتدارگرا در شرایط تحریم و خطر تجاوز خارجی راحتتر میتوانند دموکراسیخواهان و فعالان حقوق بشر را سرکوب و مردم را با اشاره به این تهدیدها پشت سر خود متحد کنند»
در بخش دیگری از این نامه، تصریح شدهاست که « بههم زدن برنامه جامع اقدام مشترک»، ضمن آن که تایید ادعای تندروهای ایران دال بر غیرقابل اعتماد بودن ایالات متحده است، در عین حال، «یک بار دیگر ایران و آمریکا را در مسیر جنگ قرار میدهد که برای هر دو کشور فاجعهبار خواهد بود.»
به باور امضاکنندگان این نامه «ایالات متحده و ایران ییش از هر زمان دیگری نیازمند گفتگو هستند» و تاکید کردهاند که «فضای تعامل با تهران هم به نفع دموکراسیخواهان در ایران خواهد بود و هم به شما کمک میکند به وعده خود برای کاهش درگیریهای نظامی ارتش آمریکا در کشورهای خارجی و افزایش امنیت ملی این کشور عمل کنید.»
پیش از این و در اویل دیماه امسال، ۳۰ فعال سیاسی و مدنی ایرانی خارج از ایران با نوشتن نامهای به دونالد ترامپ، خواستار آن شده بودند دولت جدید آمریکا «تحریمهای موجود علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امپراتوری مالی آیتالله خامنهای را گسترش دهد.»
آنها «داعش و حکومت اسلامی ایران» را « دو روی یک سکه تروریسم بنیادگرایانه اسلامی» توصیف کرده بودند.
آن نامه با واکنش های بسیار و دامنهداری در فضای مجازی همراه شد و در داخل ایران بسیاری از رسانههای داخلی و شماری از فعالان سیاسی اصلاح طلب به محتوا و امضاکنندگان آن تاختند.
پس از آن ۳۱۷ فعال سیاسی و مدنی که عمدتا در ایران زندگی می کردند و شماری از آنان از زندانیان سیاسی و عقیدتی سالهای اخیر بودند، با نوشتن بیانیهای، نامه به ترامپ را «ضدملی» و «شرم آور» خواندند.
در این میان ۳۷ دانشمند و فیزیکدان آمریکایی و از جمله چند نوبلیست با نوشتن نامهای به دونالد ترامپ، از رئیس جمهوری منتخب آمریکا خواستند تا به توافق هستهای، برجام «پایبند» بماند.
آنها برجام را مانعی قوی در برابر «برنامه هسته ای تسلیحاتی ایران» نام نهادند و از دونالد ترامپ خواسته بودند تا این توافق را مانند یک « دارایی ارزشمند و راهبردی کشور» حفظ کند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری منتخب آمریکا که از دو هفته دیگر زمام امور در ایالات متحده را در دست می گیرد، در کارزار انتخابات ریاستجمهوری، انتقادهای صریحی بر برجام توافق صورت گرفته، وارد کرد و آن را «بدترین معامله ممکن» خواند.
او همچنین گفته بود در مقام ریاستجمهوری آمریکا، برجام را پاره خواهد کرد. این جملات دوالد ترامپ با پاسخ آیت الله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران روبرو شد که گفت: «ما برجام را نقض نمی کنیم، اما اگر آمریکاییها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش میزنیم.»
مقامهای اتحادیه اروپا از جمله وزرای خارجه کشورهای عضو این اتحادیه، بر حمایت از توافق هسته ای ایران و قدرتهای جهانی تاکید دارند.
هر گونه تجاوز به آزادی بیان اندیشه ، تعرض آشکار است به « طبیعت انسان »
نامه گروهی از مخالفان حکومت اسلا می به دونالد ترامپ
پیشتر قای رصا پهلوی هم برای ایشان نامه ای ارسل کرده بودند
آقای دانلد ترامپ، رییسجمهور منتخب امریکا،
پیروزی شما در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا را تبریک میگوییم.
در خلال رقابتهای انتخاباتی، ما و میلیونها ایرانی، دیدگاههای صریح شما در اعتراض به توافق اتمی رییس جمهور اوباما با حاکمان جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکردیم و امیدواریم با انتخاب شما، رییسجمهور منتخب و کنگرهء ایالات متحده برای نخستین بار فرصت بیابند که پیامدهای بینالمللی و منطقهای آن توافق فاجعهبار را، همان طور که به رأیدهندگان وعده دادهاند بدون ملاحظه و پردهپوشی بررسی کنند.
در سال 2009، میلیونها ایرانی خواهان دمکراسی به خیابانهای تهران آمدند و خواستار حمایت رییسجمهور اوباما از اعتراضات شان شدند. در پاسخی ناامید کننده، دولت رییسجمهور اوباما در یک جهتگیری غیرقابل باور و با چرخشی 180درجهای نسبت به همهءارزشهای بنیادین ایالات متحده امریکا، همزمان با به گلوله بسته شدن تظاهر کنندگان در خیابانهای تهران، مشغول نامه نگاری پنهانی با آیتالله خامنهای، رهبر مادامالعمر ایران، بود. در اکتبر 2011، شما در اظهار نظری خرد ورزانه گفتید: «اگر اوباما دو سال قبل زمانی که ایران با مشکلات خیلی بزرگی روبهرو بود، از مردم آن کشور پشتیبانی میکرد، ما امروز هیچ مشکلی در ایران نداشتیم. ایران میتوانست خیلی سریع تغییر کند اگر که او پشت آن مردم را خالی نمیکرد.» امروز، در نتیجهء سیاستهای غلط هشت سال گذشته، بسیاری از آزادی خواهان ایران، دولت امریکا را حامی حاکمان مستبد و غیرانتخابی خود میدانند و به امید و اعتمادشان به حمایت ایالات متحده از آزادی و دمکراسی در ایران لطمه وارد آمده است؛ لطماتی که جبران آن تنها با تغییر بنیادین رویکرد امریکا توسط شما ممکن خواهد شد.
سی و هفت سال بیاعتنایی و چشم فروبستن نزدیک بینانهء دنیای آزاد بر بنیاد گرایی مسلح و انتحاری اسلامی، به طوفانی بزرگ انجامیده و وقایع تاسفباری چون شارلی اِبدو، باتاکلان، ترورهای پاریس، بروکسل، اورلاندو و سنبرناردینو را در دو سال گذشته به بار آورده است. 34 سال قبل زمانی که “احمد قصیر” جوان 18 سالهء لبنانی با دستور رهبران جمهوری اسلامی ایران و حزبالله، نخستین بمب گذاری انتحاری قرن بیستم را با قتل خود و دهها انسان دیگر به اجرا درآورد، هنوز خبری از القاعده و داعش نبود. قتلعام نویسندگان “شارلی ابدو” را نیز میبایست تنها حلقهء دیگر زنجیرهای دانست که با فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی توسط آیتالله خمینی آغاز شد و امروز جایزهء دولتی تعیینشده برای آن به میلیونها دلار رسیده است. تقسیم تروریستها به خوب و بد و مذاکره و امضای قرارداد با حکومتی که در کنار حمایت کامل از گروه های تروریستی نظیر حماس و حزبالله هنوز بر جایزهء قتل نویسندگان و روزنامه نگاران در کشورهای دیگر اصرار دارد فقط و فقط زمینهساز فجایعی به مراتب دردناکتر خواهد بود.
داعش و حکومت اسلامی ایران، دو روی سکهء تروریسم بنیادگرانه اسلامی هستند. کابوس جهانی تروریسم بنیادگرای اسلامی تنها زمانی پایان خواهد یافت که خلافت اسلامی (داعش) و حکومت اسلامی در ایران جای خود را به نظام های منتخب مردمی طرفدار صلح و رفاه دهند.
متأسفانه ایرانیان یکی از قربانیان اصلی رویکرد زیانبار هشت سال گذشته دولت امریکا در خاورمیانه بودهاند. نمونهای از این سیاستهای زیانبار، تحویل پنهانی صدها میلیون دلار پول نقد به فرماندهان سپاه پاسداران و امپراطوری مالی آیتالله خامنهای در ازای آزادسازی گروگانها بود که حکومت اسلامی را به سرکوب بیشتر در داخل و دخالت افزونتر در منطقه ترغیب کرد؛ به طوری که امروز کشور ما در آستانهء جنگی تمام عیار با همسایگان عرب و دیگر متحدان امریکا قرار دارد.
ما از رییسجمهور منتخب میخواهیم که این پیام آشکار را بفرستد که ایالات متحده افزایش تهدیدات حکومت اسلامی ایران علیه شهروندان خود و همسایگان اش را تحمل نخواهد کرد. دولت جدید در همکاری با کنگره، باید تحریمهای موجود علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امپراتوری مالی آیتالله خامنهای را گسترش دهد و از وزارت خزانه داری بخواهد که این تحریمها را با قدرت به اجرا درآورد. ما از دولت آینده میخواهیم که یک رژیم جامع تحریم را علیه آن گروه از مقامات ایرانی که ناقض حقوق ایرانیان در 4 دههء گذشته بودهاند تدوین کند. برنامهء موشکهای بالستیک ایران، یک تهدید نه فقط برای منطقه که برای جهان است؛ ما از رییسجمهور منتخب میخواهیم که یک ائتلاف بینالمللی را برای فشار بر حکومت اسلامی ایران و وادار کردن این رژیم برای متوقف کردن برنامه موشک بالستیک دوربرد اش تشکیل دهد. ما معتقدیم که ایالات متحده باید با رفتار مخرب سپاه در منطقه، در تمام جبههها، و با تمام ابزارهای موجود مقابله کند. پاشنهء آشیل رژیم اسلامی این است که مردم ایران دیگر از آن حمایت نمیکنند. ما از دولت جدید میخواهیم که از ایرانیان طرفدار دمکراسی که هدف شان جایگزین کردن رژیم خمینیست تهران با یک حکومت مبتنی بر دمکراسی لیبرال است، پشتیبانی کند.
زمان آن فرا رسیده که ایالات متحده به جای مذاکرات محرمانه با حاکمان فاسد و بنیادگرای اسلامی، در کنار مردم ایران بایستد. ایرانِ بعد از حکومت اسلامی، ظرفیت آن را دارد که یکی از ثابت قدم ترین متحدان امریکا در جهان باشد. ما امیدواریم که امریکا تحت رهبری شما، به مردم ایران کمک کند تا کشورشان را از تندرو هایی که چهار دهه است بر آن حکومت میکنند، پس بگیرند؛ که جهان بدون «حکومتاسلامی» و «خلافت اسلامی» جای بهتری برای زندگی خواهد بود.
امضاکنندگان:
عبدالرضا احمدی – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
احمد باطبی – فعال حقوق بشر – زندانی سیاسی پیشین
احمد عشقیار – فعال سیاسی – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
علی نظری – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
علیرضا کیانی – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
امیرحسین اعتمادی – زندانی سیاسی پیشین – رئیس مرکز بینالمللی مطالعات لیبرالیسم
امیریحیی آیتاللهی – پژوهشگر در مطالعات ایران
آرش سبحانی – موزیسین – فعال حقوق بشر
اشکان صفایی – پژوهشگر تاریخ خاورمیانه
اشکان یزدچی – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
آویده مطمئنفر – روزنامهنگار
بهزاد مهرانی – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
برزومهر طلوعی – فیزیکدان – فعال سیاسی
دانیال جعفری – پزشک – فعال سیاسی
حامد شیبانی راد – پژوهشگر در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه
کاوه شیرزاد – فعال سیاسی – از بنیانگذاران شهروندیار
لیونا عیسیقلیان – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
مجید محمدی – جامعهشناس – نویسنده و محقق در جامعه و سیاست ایران
مسعود مسجودی – ریاضیدان – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
میثم مهرانی – فعال سیاسی – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایران
محمد افرازه– برنامهساز تلویزیونی
نیما راشدان – پژوهشگر دمکراسی دیجیتال
پدرام رفعتی – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
صبا فرزان – روزنامهنگار – مدیر اجرایی «فارین پالیسی سیرکل»
سلمان سیما – فعال سیاسی – زندانی سیاسی پیشین
شهرزاد کریمی – برنامهساز تلویزیونی
شای خطیری – اتحادیه ملی برای دمکراسی در ایران
شایان آریا – فعال سیاسی – حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)
سیاوش صفوی – زندانی سیاسی پیشین – عضو دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال ایرا
یوحنا نجدی – دانشمند علوم سیاسی – اقتصاددان – فعال سیاسی
نامه ای دیگر به عالیجناب دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا
پس از عرض سلام و تحيات انتخاب شما به عنوان رييس جمهور ايالات متحده امريكا را تبريك و تهنيت عرض مى نمايم. اميدوارم در طول چند سالى كه به عنوان رييس جمهور امريكا در خدمت تان خواهيم بود، هم شما از ما ايرانى هاى عزيز راضى باشيد، هم ما از شما رييس جمهور گرامى امريكا راضى باشيم و هم خداوند عالميان از هر دوى ما راضى باشد، ان شاءالله!
اما غرض از مزاحمت و تصديع، نامه اى ست كه اخيرا سى تن از ايرانيان فعال و غير فعال سياسى، خطاب به جناب عالى نوشته اند و ارسال نموده اند و اين نوشتن و ارسال نمودن، موجب ايجاد ناآرامى در ميان اهل سياست و قلم ايران -واقع در نشانى www.facebook.com- شده است.
اين نامه، بيانگر بسيارى از مشكلات و گرفتارى هايى ست كه ما ايرانيان عزيز گرفتار آن هستيم -البته نه آن گرفتارى هايى كه در خودِ نامه آمده!- و چون احتمال دارد شما پرزيدنت گرامى هم ناخواسته تووى اين چاله اى كه ماها براى سرگرمى سياسى خود مى كَنيم بيفتيد، لذا وظيفه ى انسانى خود مى دانم كه پيش از با مخ تووى چاله افتادن و افشون پريشون شدن به خاطر پيچيدگى هاى مسائل مردم ايران خاصه اپوزيسيون گرامى، خدمت تان برخى نكات را معروض دارم.
يكى از محاسن بسيار بزرگ اين نامه اين بود كه مجددا به ما نشان داد، ما ايرانيان عزيز، اصن برايمان مهم نيست كه محتواى نامه چيست و چرا نوشته شده است. براى ما مهم است كه اين نامه را چه كسى به چه كسى نوشته است. اگر آن «كس» رفيق ما باشد، مى گوييم به به! عجب قشنگ نوشته است! اگر آن «كس» رفيق ما نباشد، ساكت مى مانيم و انگار نه انگار كه نامه اى نوشته شده و اصن به ما چه كه نامه نوشته شده؛ پنج روز ديگه اين هم مثل خيلى از نامه هاى ديگه كه قبلا نوشته شده بود از ياد مى رود. اگر آن «كس» دشمن ما يا رقيب ما باشد (كه قربونش برم ما ايرونيا در اين زمينه رقيب و دشمن كم نداريم) مى گوييم خاك بر سرت با اين نامه نوشتن ات! الاغ! آخر آدم واسه ى ترامپ هم نامه مى نويسد و به او مى گويد بيا ما را تحريم كن و فردا حتما به او مى گويند سينما هم برو سيگار هم بكش و بمب اتم رو سر ما بينداز! واقعا چه نادانانى هستند امضاء كنندگان اين نامه.
من امروز يك چيز ديگر هم به خاطر اين نامه نگارى ديدم كه برايم خيلى خيلى خيلى جالب بود و در سى و هشت سال گذشته چنين چيزى نديده بودم و تصور مى كنم اين اتفاق در اثر جهش ژنتيكى بعضى از نيمچه مخالفان سياسى حكومت ايران رخ داده باشد و آن اين كه مشاهده كردم كسى چيزى در مذمت امضا كنندگان نامه نوشته ولى گفته است كه اين مذمت به استثناى دو نفر مى باشد چون آن ها بچه هاى خوبى مى باشند! يعنى كل نامه بد، ارسال نامه بد، بيست و هشت امضا كننده نامه بد، ولى دو نفر امضا كننده نامه چون رفيق ما هستند، خوب! ما همچين چيزى تا حالا تووى عمر سياسى مان نديده بوديم كه الحمدلله به ميمنت انتشار اين نامه ديديم.
خب. تا اينجاى عرايض من، فقط جنگ و دعوا، ميان دوستداران و دوستنَداران امضا كنندگان و شخص حضرت عالى بود و اصن كسى خودِ نامه را نخواند كه بدانيم نويسنده و امضاكننده چه مى گفته و چه مى خواسته. مخالفان نامه گفتند: بع! نمى دونى چى نوشتن؟! نوشتن كه ترامپ بيا مردم ايران را تحريم كن و فردا هم بيا رو كله ايرانيان بمب بنداز! خاك بر سرا -البته به استثناى دو نفر كه من تشخيص مى دهم محترم مى باشند-!
موافقان نامه گفتند: بابا ما گفتيم ترامپ جان! بيا سپاه و «بيت خامنه اى» (كه مثل وايت هاوس شما، «خامنه اى هاوس» نام دارد) را تحريم كن. اين چه ربطى به مردم ايران دارد؟!
عاليجناب ترامپ!
نامه آنجا، انگليسى اش آنجا، فارسى اش آنجا، همه چيز و كلمه به كلمه اش آنجا، ولى يك نفر از موافقان و مخالفان، آن را درست حسابى نخواند ببينيم موضوع نامه چيست و كى راست مى گويد كى دروغ. با اجازه ى شما من هم اين نامه را نخواندم! وقتى ديگران دارند همديگر را به خاطر محتواى نخوانده ى آن، اينجورى جر وا جر مى كنند، من كه نه سر پيازم، نه ته پيازم، براى چى آن را بخوانم؟!
همه ى اين ها را گفتم كه بگويم، اگر به محض تشريف فرمايى تان به كاخ سفيد، يا به دست گرفتن سكان اقيانوس پيماى ايالات متحده در دستان خودتان از طريق اتاق كنترل واقع در منزل شخصى، پرونده ى ايران را جلوى شما باز كردند و ديديد كه همه چيز در اين پرونده قاطى پاطى است و اصلا معلوم نيست كه كى به كى و چى به چى ست، اِشكال از پرونده و منشى هاى شما نيست بلكه ما ايرونيا اين جورى هستيم كه هيچ كس جز خودمان از كار خودمان سر در نمى آورد.
لذا ضمن آرزوى تندرستى براى جناب عالى و بخصوص همسر عزيز و نازنين تان و همچنين دختر خانم زيبا و مهربان تان، به شما اطمينان مى دهم كه ما ايرونيا اگر اين خصائص نادر اجتماعى و سياسى را نداشتيم، نه نيازى به تحريم جناب عالى بود، نه به انداختن بمب اتم بر سر مردم گير افتاده در ميان چندين و چند جناح موافق و مخالف. همه چى خود به خود درست مى شد و اين حكومت هم به دست مردم ايران به زباله دان تاريخ سپرده مى شد. ولى نه كه اين خصائل زيبا و باستانى هميشه با ماست لذا ممكن است شما هم گيج شويد كه حالا من وسط اينا چه خاكى سرم كنم؟!
هيچى شما برو به همان مسائل داخلى خودتان بپرداز، فقط به اين مشاوران تان كه گاه خواهان باقى ماندن نظام فعلى هستند و هر چه هم بودجه هست از طريق اين دوستان، بين مخالفان حكومت اسلامى كه چندان هم مخالف نيستند و اگر درست بنگريم اصن مخالف نيستند فقط مى گويند حكومت اسلامى، ما را دوباره تووى عرصه ى قدرت وارد كند و ما برگرديم سر خانه زندگى مان و هر كاره اى كه بوديم دوباره همان كاره شويم تخس مى كنند، بله، به اين مشاوران گرامى بفرماييد يا لطف كنند به خاطر مردم ايران، و حتى مردم امريكا، از كمك كردن به اين جور مخالفان اكيدا خوددارى نمايند و كلاً به هيچكس كمك مالى و رسانه اى و ماهواره اى و غيره نكنند، تا ما ترتيب حكومت اسلامى را خودمان بدهيم، يا اگر پول - مول زيادى و چمدان خوب و مرغوب داريد مى خواهيد به مخالفان حكومت اسلامى كمك كنيد، خب، به مخالفان واقعى و واقع گرا كمك كنيد، نه هارت و پورت چى هاى فرصت طلب. در مورد تحريم و اين ها هم كه قبلا نوشته ايم و باز هم مى نويسيم و شما هم ايشاللا آن ها را خواهيد خواند و ما ايرونيا را بهتر خواهيد شناخت.
با عرض احترامات فائقه
ف. م. سخن
اما غرض از مزاحمت و تصديع، نامه اى ست كه اخيرا سى تن از ايرانيان فعال و غير فعال سياسى، خطاب به جناب عالى نوشته اند و ارسال نموده اند و اين نوشتن و ارسال نمودن، موجب ايجاد ناآرامى در ميان اهل سياست و قلم ايران -واقع در نشانى www.facebook.com- شده است.
اين نامه، بيانگر بسيارى از مشكلات و گرفتارى هايى ست كه ما ايرانيان عزيز گرفتار آن هستيم -البته نه آن گرفتارى هايى كه در خودِ نامه آمده!- و چون احتمال دارد شما پرزيدنت گرامى هم ناخواسته تووى اين چاله اى كه ماها براى سرگرمى سياسى خود مى كَنيم بيفتيد، لذا وظيفه ى انسانى خود مى دانم كه پيش از با مخ تووى چاله افتادن و افشون پريشون شدن به خاطر پيچيدگى هاى مسائل مردم ايران خاصه اپوزيسيون گرامى، خدمت تان برخى نكات را معروض دارم.
يكى از محاسن بسيار بزرگ اين نامه اين بود كه مجددا به ما نشان داد، ما ايرانيان عزيز، اصن برايمان مهم نيست كه محتواى نامه چيست و چرا نوشته شده است. براى ما مهم است كه اين نامه را چه كسى به چه كسى نوشته است. اگر آن «كس» رفيق ما باشد، مى گوييم به به! عجب قشنگ نوشته است! اگر آن «كس» رفيق ما نباشد، ساكت مى مانيم و انگار نه انگار كه نامه اى نوشته شده و اصن به ما چه كه نامه نوشته شده؛ پنج روز ديگه اين هم مثل خيلى از نامه هاى ديگه كه قبلا نوشته شده بود از ياد مى رود. اگر آن «كس» دشمن ما يا رقيب ما باشد (كه قربونش برم ما ايرونيا در اين زمينه رقيب و دشمن كم نداريم) مى گوييم خاك بر سرت با اين نامه نوشتن ات! الاغ! آخر آدم واسه ى ترامپ هم نامه مى نويسد و به او مى گويد بيا ما را تحريم كن و فردا حتما به او مى گويند سينما هم برو سيگار هم بكش و بمب اتم رو سر ما بينداز! واقعا چه نادانانى هستند امضاء كنندگان اين نامه.
من امروز يك چيز ديگر هم به خاطر اين نامه نگارى ديدم كه برايم خيلى خيلى خيلى جالب بود و در سى و هشت سال گذشته چنين چيزى نديده بودم و تصور مى كنم اين اتفاق در اثر جهش ژنتيكى بعضى از نيمچه مخالفان سياسى حكومت ايران رخ داده باشد و آن اين كه مشاهده كردم كسى چيزى در مذمت امضا كنندگان نامه نوشته ولى گفته است كه اين مذمت به استثناى دو نفر مى باشد چون آن ها بچه هاى خوبى مى باشند! يعنى كل نامه بد، ارسال نامه بد، بيست و هشت امضا كننده نامه بد، ولى دو نفر امضا كننده نامه چون رفيق ما هستند، خوب! ما همچين چيزى تا حالا تووى عمر سياسى مان نديده بوديم كه الحمدلله به ميمنت انتشار اين نامه ديديم.
خب. تا اينجاى عرايض من، فقط جنگ و دعوا، ميان دوستداران و دوستنَداران امضا كنندگان و شخص حضرت عالى بود و اصن كسى خودِ نامه را نخواند كه بدانيم نويسنده و امضاكننده چه مى گفته و چه مى خواسته. مخالفان نامه گفتند: بع! نمى دونى چى نوشتن؟! نوشتن كه ترامپ بيا مردم ايران را تحريم كن و فردا هم بيا رو كله ايرانيان بمب بنداز! خاك بر سرا -البته به استثناى دو نفر كه من تشخيص مى دهم محترم مى باشند-!
موافقان نامه گفتند: بابا ما گفتيم ترامپ جان! بيا سپاه و «بيت خامنه اى» (كه مثل وايت هاوس شما، «خامنه اى هاوس» نام دارد) را تحريم كن. اين چه ربطى به مردم ايران دارد؟!
عاليجناب ترامپ!
نامه آنجا، انگليسى اش آنجا، فارسى اش آنجا، همه چيز و كلمه به كلمه اش آنجا، ولى يك نفر از موافقان و مخالفان، آن را درست حسابى نخواند ببينيم موضوع نامه چيست و كى راست مى گويد كى دروغ. با اجازه ى شما من هم اين نامه را نخواندم! وقتى ديگران دارند همديگر را به خاطر محتواى نخوانده ى آن، اينجورى جر وا جر مى كنند، من كه نه سر پيازم، نه ته پيازم، براى چى آن را بخوانم؟!
همه ى اين ها را گفتم كه بگويم، اگر به محض تشريف فرمايى تان به كاخ سفيد، يا به دست گرفتن سكان اقيانوس پيماى ايالات متحده در دستان خودتان از طريق اتاق كنترل واقع در منزل شخصى، پرونده ى ايران را جلوى شما باز كردند و ديديد كه همه چيز در اين پرونده قاطى پاطى است و اصلا معلوم نيست كه كى به كى و چى به چى ست، اِشكال از پرونده و منشى هاى شما نيست بلكه ما ايرونيا اين جورى هستيم كه هيچ كس جز خودمان از كار خودمان سر در نمى آورد.
لذا ضمن آرزوى تندرستى براى جناب عالى و بخصوص همسر عزيز و نازنين تان و همچنين دختر خانم زيبا و مهربان تان، به شما اطمينان مى دهم كه ما ايرونيا اگر اين خصائص نادر اجتماعى و سياسى را نداشتيم، نه نيازى به تحريم جناب عالى بود، نه به انداختن بمب اتم بر سر مردم گير افتاده در ميان چندين و چند جناح موافق و مخالف. همه چى خود به خود درست مى شد و اين حكومت هم به دست مردم ايران به زباله دان تاريخ سپرده مى شد. ولى نه كه اين خصائل زيبا و باستانى هميشه با ماست لذا ممكن است شما هم گيج شويد كه حالا من وسط اينا چه خاكى سرم كنم؟!
هيچى شما برو به همان مسائل داخلى خودتان بپرداز، فقط به اين مشاوران تان كه گاه خواهان باقى ماندن نظام فعلى هستند و هر چه هم بودجه هست از طريق اين دوستان، بين مخالفان حكومت اسلامى كه چندان هم مخالف نيستند و اگر درست بنگريم اصن مخالف نيستند فقط مى گويند حكومت اسلامى، ما را دوباره تووى عرصه ى قدرت وارد كند و ما برگرديم سر خانه زندگى مان و هر كاره اى كه بوديم دوباره همان كاره شويم تخس مى كنند، بله، به اين مشاوران گرامى بفرماييد يا لطف كنند به خاطر مردم ايران، و حتى مردم امريكا، از كمك كردن به اين جور مخالفان اكيدا خوددارى نمايند و كلاً به هيچكس كمك مالى و رسانه اى و ماهواره اى و غيره نكنند، تا ما ترتيب حكومت اسلامى را خودمان بدهيم، يا اگر پول - مول زيادى و چمدان خوب و مرغوب داريد مى خواهيد به مخالفان حكومت اسلامى كمك كنيد، خب، به مخالفان واقعى و واقع گرا كمك كنيد، نه هارت و پورت چى هاى فرصت طلب. در مورد تحريم و اين ها هم كه قبلا نوشته ايم و باز هم مى نويسيم و شما هم ايشاللا آن ها را خواهيد خواند و ما ايرونيا را بهتر خواهيد شناخت.
با عرض احترامات فائقه
ف. م. سخن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر