رضا تقی زاده
دولت روحانی که تمام توان سیاسی خود را در جریان هدایت دیپلماسی اتمی حکومت صرف کرده، اینک بدون کمترین ابتکار در آغوش رهبران کرملین قرار گرفته است تحولات سیاسی- نظامی نفسگیر در منطقه، پیامد شکست کودتای 15 ژوئیه در ترکیه، و اعلام شکل گرفتن مثلث همکاری بین مسکو، آنکارا و تهران، ضمن تثبیت حضور خطرناک نظامی روسیه درون خاک ایران، تغییر معادلات و ملاحظات امنیت ملی کشور، تعادل سنتی قوا در خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه میتواند دولتهای قدرتمند منطقه مانند اسرائیل و عربستان را به واکنشهایی علیه ایران وادار سازد.
دولت پوتین و جمهوری اسلامی که طی نخستین ساعات بعد از اعلام شکست کودتا در ترکیه، اقدام نظامیان آن کشور علیه دولت اسلامگرای اردوغان را محکوم و مراتب پشتیبانی خود را از وی اعلام داشتند، اینک با ابتکار اردوغان برای نزدیک شدن به روسیه، از شکل گرفتن مثلث همکاریهای تازهای خبر میدهند که به نوبه خود میتواند بروز تحولاتی فراتر از مناسبات سه کشور را موجب شود.
نمایش قدرت روسیه با انتشار تصاویر هواپیماهای دورپرواز توپولف ام22- و بمبافکنهای سنگین سوخو- 34۴ در پایگاه شاهرخی همدان، که استقرار آنها در خاک ایران به نسبت اقدام سال گذشته روسیه دایر بر اعزام هواپیماهای نظامی به سوریه، گامی به مراتب بزرگتر در راستای تقویت و تثبیت حضور نظامی مسکو در منطقه به شمار میرود، نشانه آمادگی و اشتیاق پوتین برای پر کردن خلاء قدرتی است که در نتیجهی سیاستهای دولت اوباما و عدم حضور فعال آمریکا در خاورمیانه به وجود آمده است.
به پرواز در آمدن جنگندههای سنگین روسیه از پایگاه سوم شکاری شاهرخی (نوژه) برای سومین بار طی سه روز متوالی، نشان میدهد که برخلاف ادعای علی لاریجانی، ارائهM خدمات کامل پرواز به نیروی هوایی روسیه از پایگاه شاهرخی مصداق کامل و بدون تردید واگذاری پایگاه است و برعکس آنچه علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت مجلس اسلامی مدعی شده تنها محدود به «سوخت گیری» نیست.
دایر کردن پروازهای روزانه نظامی و طی کردن دست کم 2000 کیلومتر مسافت از قلب ایران، بر فراز خاک عراق تا درون خاک سوریه و بازگشت آنها به محل پایگاه شاهرخی همدان در هر ماموریت، مستلزم برخورداری از خدمات بازدید فنی هواپیماها، تعمیر و سرویس آنها، مهماتگذاری و سوختگیری جنگندههایی است که در محل پایگاه مستقر شدهاند.
پرواز هواپیماهای بمبافکن سنگین توپولف 22 موسوم به «بک فایر»مستلزم همراهی شکاریهای سبکتر برای پشتیبانی حین عملیات نظامی است.
انجام پروازهای طولانی و مکرر نیازمند تامین کافی مهمات، استفاده از قطعات یدکی، پرواز هواپیماهای نظامی باربری از مبدا روسیه به پایگاه شاهرخی و استقرار خدمه پرواز و کادر فنی و تعبیه انبار مهمات و قطعات وسیله نیروی هوایی روسیه در محل پایگاه شاهرخی است.
به این ترتیب اظهارات یک سخنگوی آمریکایی نیز که در تلاش برای کم اهمیت جلوه دادن این تحول نظامی خاص، مدعی شده بود تصمیم ایران به واگذاری اجازه استفاده روسیه از پایگاه شاهرخی احتمالا به دلایل تامین نیازهای راهبردی در انجام یک ماموریت نظامی محدود، به سرعت اتخاذ شده و دارای پیام سیاسی خاص برای آمریکا نیست، کاملا برخلاف واقع و گمراه کننده است.
نیروی هوایی روسیه اینک در پایگاه هوایی شاهرخی مستقر شده و از کلیه خدمات استقرار در یک پایگاه نظامی، از جمله تامین سوخت مجانی از کیسهی ایران برخوردار است: امتیازی بزرگ که روسیه در پایگاه هوایی سوریه از آن محروم بود.
«مثلثسازی» همکاری تازه
فراتر از همکاریهای دو جانبه، که کم اهمیتتر از همکاریهای گروهی و منطقهای بین کشورهاست، روسیه با هدف راهبردی قرار دادن گام به گام جمهوری اسلامی در کنار سیاستهای توسعه منطقهای خود، از آسیای میانه تا شمال آفریقا، الگوی «همکاریهای سه جانبه» را اختیار و تهران را به شیوههای مختلف تشویق به حضور در آنها کرده است.
دولت روحانی نیز که طی سه سال گذشته تمام توان سیاسی خود را در جریان هدایت دیپلماسی اتمی حکومت صرف کرده و اینک بدون کمترین ابتکار و یا داشتن برنامه راهبردی در این حوزه، از نفس افتاده، چشم بسته و بدون توجه به تصویر بزرگتر، از خرس شمالی بازی خورده و با انگیزه «نمایش حرکت در عرصه مناسبات خارجی» در آغوش رهبران کرملین قرار گرفته است.
پیش از ابتکار اردوغان برای عادی ساختن جداگانه مناسبات ترکیه با روسیه و اسرائیل، و تصمیم مسکو برای استفاده از موقعیت فراهم آمدن و قرار دادن تهران در مثلث تازه «همکاری سه جانبه»، روحانی با تشویق و هدایت «برادر بزرگ»، ایران را در محور همکاری سه جانبه دیگری با باکو قرارداد و به منظور رسمیت دادن به محور مورد علاقه کرملین و گرفتن عکس یادگاری با پوتین، در ابتدای ماه اوت جاری عازم جمهوری آذربایجان شد.
نکته قابل ملاحظه در توافق اخیر باکو، اعلام بدون توضیح ولی معنیدار تغییر جهت «کریدور جنوب- شمال» (توسعهء ترابری آبی در دریای خزر و فعال شدن ایران در این حوزهء با اهمیت و مورد اختلاف) به «کریدور شمال- جنوب» و توسعهء خطوط آهن برای تسهیل دسترسی روسیه از راه زمین به آبهای خلیج فارس و حوزهء اقیانوس هند بود، و نه آسان ساختن دسترس هند به بازارهای اروپا از راه ایران و کریدور جنوب- شمال.
پس از آن، در ماه ژوئیه سال جاری و گرد هم آمدن وزرای دفاع روسیه، جمهوری اسلامی و نماینده دولت بشار اسد در تهران، دولت روحانی از تشکیل محور سه جانبه دیگری «به منظور مقابله با تروریسم» خبر داد.
در اجرای طرح کرملین برای توسعه مثلثهای همکاری با حضور روسیه در صحنه و یا هدایت برنامهها از پشت صحنه، روحانی پیشتر در «اینچه برون» واقع در قزاقستان، ظاهر شد و تشکیل محور همکاریهای سه جانبه ایران، ترکمنستان و قزاقستان را اعلام داشت.
ماه گذشته نیز همزمان با دعوت از نخستوزیر هند برای حضور در تهران، دولت حسن روحانی پذیرای رییس جمهور افغانستان شد و با خوشحالی از تشکیل محور سه ضلعی همکاری دهلی، تهران و کابل خبر داد: طرحی که در صورت اجرایی شدن، هدف افزایش قدرت رقابت روسیه در مقابل نفوذ چین را دنبال خواهد کرد.
تفاوت طبیعت همکاریها در مثلث تازه
تازهترین محور همکاری سه جانبه دارای یک ویژگی آشکار است: تفاوت طبیعت همکاریهای آنکارا با مسکو، و نوع همکاریهای تازه تهران با مسکو.
اردوغان و دولت ترکیه بعد از شکست کودتای 15 ژوئیه، در صدد بازی با کارت روسیه و گرفتن امتیاز سیاسی از غرب بخصوص آمریکا است.
روسیه که هنوز از پس لرزههای تحریم غرب به دلیل اشغال و ضمیمه ساختن شبه جزیره کریمه رنج میبرد، عادی سازی مناسبات با ترکیه را در خط مصالح سیاسی و اقتصادی خود میبیند.
در صورت توسعهء دوستی بین آنکارا و مسکو، تحریمهای روسیه علیه ترکیه که بعد از ساقط کردن یک فروند هواپیمای نظامی روسی بر فراز سوریه توسط جنگنده اف 16 ترک اعمال شده بود لغو میشوند، و همزمان با راهی شدن گردشگران روسی به سواحل گرم ترکیه در مدیترانه، کالاهای مصرفی ساخت ترکیه و محصولات کشاورزی و خوراکی آن کشوربه بازارهای روسیه بازمیگردند.
از سر گرفتن عملیات ساخت خط لوله گاز مشترک روسیه و ترکیه نیز که مدتی است تعطیل شده، همکاریهای دو کشور را بیش از پیش توسعه خواهد داد.
به این ترتیب توسعه همکاریهای ترکیه و روسیه دارای لعاب اقتصادی- سیاسی است، و نه دفاعی و امنیتی، به طوری که آنکارا حتی اجازه نزدیک شدن هواپیماهای روسیه به مرزهای خود را نیز نمیدهد، چه رسد به دادن اجازه نشستن جتهای جنگنده روسی در پایگاه هوایی اینجرلیک، که نزدیک به مرز سوریه است!
متفاوت با ترکیه، همکاریهای ایران و روسیه در قالب ساختگی و بدون مفهوم «مثلث همکاریهای تازه»، عملا در حوزه نظامی و سیاسی محدود مانده و به زیان ایران در بخش دفاعی دنبال خواهد شد.
در زمینهء نظامی و پاسخ گویی به انتظارات متقابل تهران، بعد از 10 سال روسیه هنوز تعهد تحویل سامانه دفاع موشکی اس-300 را به ایران با وجود دریافت هزینه آن، تکمیل نکرده است.
در زمینه سیاسی، مسکو حقوق ایران در حوزه خزر بر اساس رعایت «عدالت و مساوات» را که در قراردادهای 1921 و 1940 ایران و اتحاد جماهیر شوری سابق مورد تاکید قرار گرفته، ندیده انگاشته و قویاً از سه کشور دیگر حاشیه خزر، بخصوص آذربایجان و قزاقستان در تقابل کامل با مواضع و مصالح و حقوق ایران، حمایت میکند.
با انتظار ادامهء بدون تغییر مناسبات کاری ایران - ترکیه، بعد از اعلام محور ساختگی همکاری های تازهء سه جانبه، محور یاد شده، زیر پوشش شعار همکاریهای استراتژیک، تنها پوششی برای توجیه حضور نظامی فزاینده روسیه در خاک ایران و احتمالاً کلید خوردن حرکت بعدی برای واگذاری حق استفاده از پایگاه های دریایی ایران در بند عباس را فراهم میسازد؛ تحول بی سابقهای که ضمن تحریک بیشتر کشورهای همسایه ایران در آبهای خلیج فارس و همچنین اسرائیل، تهدید امنیتی قابل ملاحظهای علیه تمامیت و امنیت ملی و استقلال عمل ایران در روابط خارجی خواهد بود؛ موشکهای کروز روسیه که اخیراً در مسیر پرواز از فراز خاک ایران در استان آذربایجان فرو افتادند، فردا میتوانند در صورت تغییر طبیعت مناسبات دو کشور، هدفهایی را در درون خاک ایران مورد حمله قرار دهند. با این اوضاع، جمهوری اسلامی که هنوز از دام برنامه اتمی رها نیافته، با به بازیچه گرفته شدن توسط روسیه و منافع استراتژیک آن کشور، سرنوشت ایران را این بار در مسیر دیگری به سوی فاجعه سوق میدهد.
[کیهان لندن شماره ۷۳]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر