صفحات

۱۳۹۵ مرداد ۲۴, یکشنبه

پنج جمله از علم الهدی ، پنج نکته ازما

عصر ایران
زائرانی که به مشهد می روند، بیش از هر چیز به عشق امام رضا علیه السلام به این سفر می روند و در کنار زیارت آن امام عزیز، از مراکز تفریحی نیز به عنوان تمتعات حلال بهره مند می شوند.
 آیت الله علم الهدی، امام جمعه مشهد، اخیراً سخنانی را بیان کرده است که با رنگ آبی مشخص شده اند و نقد مختصر عصر ایران بر سخنان ایشان را زیر هر بخش می خوانید. آنچه باعث شد این سخنان را نقد کنیم، قانون گریزی آشکاری است که اگر بدان پرداخته نشود، بیم آن می رود، اراده های شخصی جای قانون را بگیرد.
* “مشهد شهر زیارتی است نه شهر توریستی و گردشگری که مراکز تفریحی و عیاشی درست کنند.”
باید به ایشان متذکر شد که توریسم زیارتی، یکی از انواع گردشگری است و زیازت منافاتی با گردشگری ندارد.

ضمن این که تفریح را با عیاشی همسان دانستن، چیزی جز یک فاجعه فکری نیست.
* “نباید برای لغو یک کنسرت در مشهد لازم باشد با مسئولان و مردم چانه بزنیم.”
حق با ایشان است؛ نباید برای تحقق یک امر قانونی چانه زنی کرد. اگر قانون اجازه داده است در قلمرو جمهوری اسلامی ایران، با لحاظ شرایطی کنسرت برگزار شود، باید برگزار بشود و جای چانه زنی نیست.
وانگهی، مگر آقای علم الهدی حق قانون گذاری دارد که قانون منع برگزاری کنسرت در شهر مشهد را عملاً تصویب و اجرا می کند؟ چه کسی به ایشان چنین حقی داده است؟
* “تو کنسرت می‌خواهی، مشهدی نباش، برو یک شهر دیگر زندگی کن.”
مگر می شود کسی که در مشهد به دنیا آمده، مشهدی نباشد. مگر تغییر تابعیت شهری هم داریم؟ اساساً مگر امام جمعه یک شهر می تواند به شهروندان بگوید از این شهر بروید بیرون؟ آیا ایشان حق تبعید مردم را دارد؟ واقعاً این چه ادبیاتی است که برخی از مسوولان با مردم دارند؟
* “هر روز یک کمپین راه بیندازی و یک دار و دسته؟ این کمپین‌ها و دار و دسته‌ها، اردوکشی بر ضد امام رضا است، این مقابله با حرم امام هشتم است.کمپین هایی هم که برای این اقدامات راه اندازی می شود مقابله با امام هشتم است… هر روز کمپین جدیدی برای کنسرت راه می‌اندازند، این‌ها اردوکشی در مقابل امام رضا(ع) است.”
این که از جمعیتی از شیعیان و دوستداران امام رضا علیه السلام را به خاطر این که خواهان برخورداری از حق قانونی و شرعی خود هستند و می خواهند طبق قوانین، مقررات و ضوابط نظام جمهوری اسلامی ایران، متهم به ضدیت با امام هشتم علیه السلام کنند، واقعاً به چه معناست؟!
کجای شرع و قانون و انصاف و وجدان به آدمی اجازه می دهد انبوهی از مردم عاشق امام رضا علیه السلام را به خاطر این که مانند آقای علم الهدی فکر نمی کنند، نعوذ بالله ضد امام رضا علیه السلام بنامیم.
آقای علم الهدی! این مردم با طرز فکر شما مخالف اند نه با مولای خود ثامن الائمه علیه السلام.
* “چرا هر فکری که به ذهن یک مدیر یا دولت می رسد برای جذب توریست، آن هم توریست فاسق و فاجر و خوشگذران، می خواهد آن را در شهر امام رضا پیاده کند؟”
آقای علم الهدی بداند زائرانی که به مشهد می روند، بیش از هر چیز به عشق امام رضا علیه السلام به این سفر می روند و در کنار زیارت آن امام عزیز، از مراکز تفریحی نیز به عنوان تمتعات حلال بهره مند می شوند.
آنچه جناب علم الهدی گفته است، قطعاً بی احترامی به زوار امام رضا علیه السلام است. توریست “فاسق و فاجر” که به شهر مشهد نمی رود. چگونه می توان زایر امام رضا را «فاسق و فاجر» لقب داد. اطلاق این صفات چه بسا درباره توریست های خارجی هم مصداق نداشته باشد چه رسد به داخلی ها.






مصطفی داننده: کنسرت، سینما و ورزشگاه نرویم، کجا برویم


کسانی که علیه سینما و کنسرت و فوتبال موضع می‌گیرند ناخواسته جوانان را به سوی محصولات فرهنگی فرنگی سوق می دهند…صر ایران؛ مصطفی داننده – می‌خواهم از نگاه یک جوان به مسئله اخیر لغو کنسرت‌ها و حواشی آن بپردازم. مسئله‌ای که به نظر می‌رسد در حال تبدیل شدن به یک دغدغه اجتماعی است. وقتی توصیه می‌شود در کشور کنسرت برگزار نشود و یا شرکت کنندگان در کنسرت متهم به بی‌بندوباری می‌شوند سوالی در ذهن جوانان کشور که متعقل به نسل سوم و چهارم هستند ایجاد می‌شود که اگر کنسرت نرویم یا در سینما فیلم دلخواه خود را نبینیم یا در فعالیت‌های اجتماعی شرکت نکنیم، دقیقا کجا برویم و انرژی خود را تخلیه کنیم؟
برای نسل ما اندازه جهان برای این نسل به اندازه یک موبایل یا تبلت است. به واسطه شبکه‌های جهانی امروز تمام اتفاقات دنیا پیش چشم ماست. متولدین دهه ۶۰، ۷۰ و حتی ۸۰ در جریان تمام اتفاقات فرهنگی و اجتماعی دنیا هستند. بسیاری از اینها درگیری سریال‌های چند فصلی ساخت آمریکا، اروپا و حتی ترکیه هستند. بخشی از آنها در مترو، اتوبوس، ماشین و حتی سرکلاس دانشگاه موسیقی غربی گوش می‌دهند. به روز ترین فیلم‌های سینمای هالییود از طریق اینترنت به راحتی در اختیار جوانان ایرانی است.
به نظر شما می‌شود به این جوانان با چنین دیدگاه‌هایی گفت در کنسرت شرکت نکنید؟ آیا آنها دلایل مسئولان فرهنگی، قضایی، اجتماعی و سیاسی ما را که عمدتا از نسل اول و دوم انقلاب هستند برای تعطیلی یک کنسرت یا اجازه اکران ندادن به یک فیلم را می‌پذیرند؟
آنها ایران را با کشورهای دیگر مقایسه می‌کنند. برای نسل‌های تازه ایران بسیاری از این دلایل پذیرفتنی نیست. برخی از خطبه‌ها، برخی از سخنرانی‌ها به هیچ وجه نمی‌تواند جوان ایرانی را قانع کند که به کنسرت نرود.
جوانان اول انقلاب و یا دهه ۷۰ درگیر رسیدن به آرمان‌های خود بودند. انقلاب، جنگ، اصلاحات و … باعث شده بود آنها اندیشه‌ای متفاوت از جوانان امروز داشته باشد. جوان امروز به دنبال تفریح و جایی برای سپری کردن وقت خود است. این معنا نه مختص جوانان ایران بلکه دربرگیرنده همه جهان است. تفاوت جهان با ما در این است که آنها اجازه می‌دهند جوان انرژی پنهان خود را در مکان‌های فرهنگی و اجتماعی تخلیه کنند.
در ایران اما جوانان به دلیل نبود چنین امکاناتی مجبور هستند انرژی خود را در فضای مجازی و در حال ناسزاگفتن به این و آن صرف کنند. کاش مسئولان کشوری بگویند جوان به کنسرت نرود کجا برود؟ چه برنامه‌ای برای خالی کردن انرژی جوانان طراحی کرده‌ایم؟ کاش پاسخ می‌دادند برای جوانان مشهدی چه امکاناتی تدارک دیده‌اند که آنها زمان را خود را در این مکان‌های فرهنگی و اجتماعی سپری کنند.
بگذارید برای درک بهتر جامعه ایران مثالی برایتان بزنم. راننده تاکسی در خط پررفت و آمدی در تهران در حال داد زدن برای سوار شدن مسافران به تاکسی خود بود اما درهای ماشین را قفل کرده بود و مسافران نمی‌توانستند سوار بر آن شوند و به خاطر همین راهی ماشین‌‌های دیگر می‌شدند که حتی تاکسی هم نبودند تا به مقصد خود برسند.
مسائل فرهنگی کشور ما نیز همچون این راننده تاکسی است که فقط داد می‌زند اما مسافران به دلیل قفل بودن درها نمی‌توانند سوار آن شوند. این روزها و یا بهتر بگویم این سال‌ها برخی از مسئولان کشور با مسائل فرهنگی به گونه‌ای رفتار می‌کنند که با بزه‌های اجتماعی برخورد می‌کنند. تاکسی با درهای بسته ؛ حال و روز فرهنگ امروز کشور ما!
رفتار قهرآمیز اما باعث می‌شود که جوانان به راحتی و بدون هیچ زحمتی به سمت درهای خروجی کشور راهنمایی شوند تا ما تنها در مسئله فرهنگی فقط داد بزنیم و نتوانیم جونان کشور را با خود همراه کنیم. مواظب باشیم با سخت‌گیری‌های فرهنگی نسل سوم خود را از دست ندهیم. ضمن این که در دنیای امروز سرگرمی تنها سرگرمی نیست یک صنعت است و عده ای در این صنعت سرگرم اند و اشتغال تنها در کارگاه و کارخانه تبلور نمی یابد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر