صفحات

۱۳۹۵ خرداد ۱۷, دوشنبه

رسانه ای که قرار بود دانشگاه باشد

سیدعبدالجواد موسوی
همه آن ها که با دیدن چهره سیدحسن خمینی در قاب تلویزیونشان خیال ها بافتند که مدیریت جدید صدا و سیما سیاست دیگر کرده است در کمتر از بیست و چهار ساعت فهمیدند که زیادی خوش خیال اند و در کماکان بر همان پاشنه ای می چرخد که پیش از این می چرخید. حالا هم عده ای دلخوش کرده اند به پخش ربنای محمد رضا شجریان. گیرم که چنین شود و صدا و سیمایی ها ناپرهیزی کنند و ربنای شجریان را پخش کنند.
آن وقت باید منتظر بمانیم و ببینیم تا دوستان به کفاره ربنای شجریان چه‌ها می‌کنند. احتمالا یک هفت هشت ساعتی در شبانه روز صدای حامد زمانی را پخش می‌کنند و بعدش هم تئوریسین های فرهنگی تازه انقلابی شده از راه می رسند و اثبات می کنند شجریان جاسوس سیا بوده و ناظری هم با برپایی کنسرت در نیشابور قصد براندازی داشته. توهم توطئه ندارم اما اندکی تامل در رفتار صدا و سیمایی ها هرکسی را که خرده هوشی داشته باشد و سر سوزن ذوقی به همین نتیجه می رساند.در همین ماجرای جایزه فرهادی از جشنواره کن دوستان خوش باوری بودندکه به مدیریت جدید صدا و سیما امید داشتند و با اعلام خبر جایزه فرهادی از بخش های مختلف صدا و سیما امیدواری شان بیشتر شد.
اما یکی دو روز بعد برنامه هفت و شیرین کاری های افخمی و دوستانش به آن ها فهماند که همه آن امیدها واهی بوده. در حقیقت صدا و سیما همان برنامه هفت و عربده کشی های پایداری چی هاست و نه این اتفاق های کوچک و گاه و بی گاهی مثل اعلام خبر جایزه فرهادی و یا حضور حسن خمینی در یک برنامه تلویزیونی. از این به بعد باید دست به دعا برداریم و خداخدا کنیم که هیچ وقت اتفاق خوبی در صدا و سیما رخ ندهد که اگر کوچک ترین اتفاقی رخ دهد باید کفاره سنگینی بابت آن اتفاق های کوچک بپردازیم. البته جای نگرانی نیست چرا که تلویزیون نه بیننده دارد و نه تاثیری. و اگر نباشند سایت های خبری و تلگرام و دیگر شبکه های اجتماعی اصلا کسی متوجه نخواهد شد در این شبکه های متعدد و بی خاصیت چه می گذرد.
صلاح مملکت خویش خسروان دانند. لابد در این گونه اداره کردن یک رسانه ای که قرار بود دانشگاه باشد و حالا به این والذاریات افتاده حکمتی نهفته است که ما از آن بی خبریم. این ها را گفتم که در حقیقت به خودم تذکری داده باشم که به جای نقد افخمی و اعوان و انصارش و یا فلان برنامه شبه سیاسی مبتذل باید ریشه ای تر به قضایا پرداخت.
در حقیقت این برنامه ها بازتابی از یک نوع طرز تفکرند. اگر بی ادبی می کنند اگر بی پروایند اگر حرمت مردم را نگاه نمی دارند اگر رسما با سلیقه مردم و روشنفکران و هنرمندان دشمنی می کنند خیلی تقصیری ندارند. آن ها انجام وظیفه می کنند. و در مقابل این انجام وظیفه مزد می گیرند. باید یقه کسانی را گرفت که چنین وظیفه ای را از آن ها طلب می کنند.
منبع: خبرآن لاین


                  رئیس اسبق دانشگاه تهران در کنار زندان اوین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر