تحلیل روز// در جمهوری اسلامی همه چیز در قالب تحریف ارایه میشود، یا به تعریف دیگر، موردی وجود ندارد که این حکومت آن را به منجلاب ابتذال سرنگون نکرده باشد. بر همین اساس، برای تسریعِ رسیدن به جواب گفتمان اعوان و انصار ولایت در هر سطحی کافیست مورد را در مقابل آیینهی خودشان قرار داد تا به راحتی عمل و هدفِ اجراییشان را دریافت.
انتصاب علی لاریجانی برای بار سوم با پیشوند تاکیدیِ «موقتی» و تبریکِ رقیبش محمدرضا عارف از همان اعمالیست که باید آن را با نگاه تیزبینانه مورد بررسی قرار داد، چرا که چنان ابرازش میکنند که گویا هنوز اندکی شانس برای عارف وجود داشته یا ممکن است اعتبارنامهی لاریجانی مورد تایید قرار نگیرد! کمااینکه واژهی موقتی همانند امام جمعه تهران بعد از سالها نشان از ثبات و همیشگی داشته است.
در نمایشهای رژیم همه چیز مشخص است و هرگز از مسیرِ اتاق فکر رهبری خارج نخواهد شد. تنها در این میان عدهای صحنهگردان وجود دارد که در نزدِ برنامهریزان این سیستم بسان سیاهیلشکر فیلمهای سینمایی اجازهی ایفای نقش دارند. آنها پیش خود با ژستی روشنفکرمآبانه میپندارند در قدرت حاکمه دخیل هستند اما هرگز نمیخواهند بپذیرند در نقش پاسورهای فوتبالی هستند که پس از به ثمر رسیدن گل تنها میتوانند ناظرِ شادی گلزن باشند.
تعیین شدن جنتی در خبرگان و علی لاریجانی در مجلس که نص صریح دستنشاندگی میباشد، بار دیگر نشان از این مهم دارد که جمهوری اسلامی عاری از هرگونه قاعده و قانون است و تنها یک نفر تصمیم میگیرد و آن شخص رهبریِ نظام میباشد که به عنوان لیدر یک گروه فکری که در اطرافش حلقه دارند، مهرهها را آنگونه که آنها بخواهند خواهد چید.
نکتهی مهمتر اما مهرههای سوختهای هستند که در قاموس خامنهای جایی ندارند و هنوز به دنبال برقراری جمهوری اسلامیِ ذهنِ خود که همان «دوران طلایی» امامشانست میباشند. این گروه اشمئزازطلب که برای دستیابی به قدرت بر هر تختهپارهای چنگ میاندازند در بزنگاهای مختلف و هر بار با قاشقی آب به شنا افتاده و چون در سرابِ انحطاط خویش دست و پا میزنند، دهنکجیهای رهبری را لبخند پنداشته و سریع در نقش هافبک طراح نظام به فکر ارسال توپ برای رهبر میافتند تا شاید به نحوی دستشان به جایی بند گردد؛ که همین «لیست امید» و «مثلث جیم» که به برگزیده شدن نزدیکان رهبر منجر شد از نتایج تلاش مذبوحانهی آنان میباشد.
در آخرین پرده نیز با پناه بردن همین اشمئزازطلبان به زیرِ عبای هاشمی رفسنجانی و با توجه به دسترسی به رانت و لابیگری امید داشتند که حداقلی برای به دست آوردن دل رهبر، مقداری از پولهای بلوکه شده را آزاد کرده و شاید بهتر کاسب شوند تا اقلا ریاست مجلس با عارف به آنها سپرده شود و گامی در جهت خوشایندی و هم برجامسازی برداشته باشند؛ که علاوه بر اینکه محقق نشد بلکه مقدار فراوانی را طی محکومیت در دادگاههای آمریکا به عنوان غرامت از دست دادند تا رهبری پاک از آنها ناامید شده و بار دیگر آنان را در زیر نعلین خود له کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر