سعید لیلاز
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره بازگشت احمدینژاد به عرصه سیاسی کشور گفت: اگر نظام دموکراسی بهصورت کامل و جامع در کشور حاکم باشد هیچگاه نباید کسی از فعالیت آقای احمدینژاد، آقای سید محمد خاتمی و آقای روحانی ناراحت بشود. اما اشکال کار آنجایی است که بعضاً و ازجمله در رابطه با آقای احمدینژاد رانت وجود دارد. یعنی درحالیکه آقای خاتمی از هرگونه بروز و ظهور در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران محروم است، آقای احمدینژاد امکان این را دارد فعالانه درصحنه حضورداشته باشد.
سعید لیلاز در گفتوگو با رویداد۲۴ درباره احتمال بازگشت محمود احمدینژاد به عرصه سیاسی با توجه به انتشار اخباری مبنی بر شعار یارانه ۲۵۰ هزارتومانی، ساخت مستند محمود احمدینژاد و سفرهای استانی اخیر او، اعلام کرد: نکته اصلی درباره موضوع بازگشت آقای احمدینژاد به عرصه سیاست این است که او هیچگاه از عرصه سیاست خارج نشده بود که حالا قرار باشد برگردد، فقط گاهی فعالیتهای او یا یارانش رسانهای شده و همه از آن مطلع میشدند و گاهی این فعالیتهای رسانهای نمیشدند.
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران بابیان اینکه اگر نظام دموکراسی بهصورت کامل و جامع در کشور حاکم باشد هیچگاه نباید کسی از فعالیت آقای احمدینژاد، آقای سیدمحمدخاتمی و آقای روحانی ناراحت بشود، گفت: در یک نظامی که بهصورت کامل و جامع دموکراسی بر آن حاکم است، مردم هستند که در فضای آرام سیاسی تصمیم میگیرند. این تصمیم اگر آقای احمدینژاد باشد به همان اندازه محترم و مقدس است که این انتخاب آقای سید محمد خاتمی باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اما اشکال کار آنجایی است که بعضاً و از جمله در رابطه با آقای احمدینژاد رانت وجود دارد. یعنی درحالیکه آقای خاتمی از هرگونه بروز و ظهور در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران محروم است، آقای احمدینژاد امکان این را دارد فعالانه در صحنه حضورداشته باشد. اشکال کار اینجاست که کسی جرات اسم بردن از مهندس میرحسین موسوی یا آقای مهدی کروبی را ندارد و درعینحال شاهد فعالیت آقای احمدینژاد هستیم.
این تحلیلگر اقتصادی اشکال دیگری به موضوع نحوه فعالیت احمدینژاد در عرصه سیاسی وارد دانست و درباره آن افزود: اشکال دوم این است که بعضی از دستگاهها و نهادهای متعلق به بخش عمومی و حاکمیتی به این بروز و ظهور مجدد رسانهای آقای احمدینژاد بخواهند کمک کنند. این به معنای دخالت حاکمیت در دموکراسی بوده و آن را نقض میکند. در واقع اشکال کار برخلاف آنچه این روزها گفته میشود اصلا به فعال بودن آقای احمدینژاد نیست. چون این حق طبیعی، قانونی و انکارناپذیر آقای احمدینژاد است، اما این حق بقیه رقبا و فعالان سیاسی نیز است که بتوانند رقابت کنند و در یک فضای آزاد رسانهای، سیاسی و اجتماعی مردم تصمیم میگیرند.
لیلاز با طرح این پرسش که چه اشکالی وجود دارد اگر مردم بخواهند به آقای احمدینژاد رأی بدهند و او را انتخاب کنند، اعلام کرد: من به شما قول میدهم که فعالیت آقای احمدینژاد باعث به قدرت رسیدن ایشان نخواهد شد. چراکه ایشان مربوط به دوران وفور (افزایش بیسابقه درآمدهای ناشی از فروش نفت) هستند که این دوران سپری شد و تا اطلاع ثانوی در اقتصادی ایران پدیدار نخواهد شد.
او همچنین درباره پروندههای مسکوت دولت احمدینژاد و در مقابل موانع عدیده بر سر راه چهرههای برجسته جریان اصلاحطلبی برای حضور در عرصههای سیاسی و اجتماعی، توضیح داد که «این بخشی از نظام مختل شده دموکراتیک ایران است که یک دموکراسی نیمبند را به کشور ما داده است. ما باید به این مسائل ایراد بگیریم. وگرنه برای بازگشت و حضور آقای احمدینژاد یا یک آقایی مانند ترامپ -نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده- و همینطور جورج بوش – رئیسجمهوری سابق حزب جمهوری خواهان در آمریکا- در عرصه سیاست چه اشکالی وجود دارد. اگر مردم ایران به خاطر یارانه ۲۵۰ هزار تومان بهرغم تمام تبعاتی که برای کشور دارد، به آقای احمدینژاد رأی بدهند، اشکال قضیه کجاست.
این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران افزود: اشکال اصلی اینجاست که ما به مردم فرصت انتخاب آزاد نمیدهیم و حداقل در چندین دهه اخیر این فرصت را ندادیم. درباره این پروندهها و پروندهسازیهایی که درباره دولت احمدینژاد و رقبای سیاسی ایشان مطرح است باید گفت که به نظر نمیرسد این مسائل در یک فضای آزاد و بیطرف دنبال شود. چون اگر قرار بود با تخلفات برخورد شود میبایست در حین ارتکاب به جرم جلوی آن گرفته میشد یا از وقوع آن جلوگیری به عمل میآمد. اما وقتی در سال ۸۴ و ۸۵ به گواه اسناد موجود در وزارت اطلاعات هشدار دادیم که قرار است دزدی صورت بگیرد و ما را روانه زندان کردند. یعنی آن زمان به آقایان کاری نداشتند و حالا نیز به خاطر منافع گروهی با آقایان کاردارند. کسی دنبال حقیقت و جلوگیری از فساد در کشور نیست.
در پایان این استاد دانشگاه در واکنش به فرضیه که عدهای بازگشت آقای احمدینژاد را منتهی به رد صلاحیت وی در انتخابات دانسته و این اتفاق را فرصتی برای رد صلاحیت دیگر رقبای ایشان در جریان انتخابات تعبیر میکنند، گفت: ممکن است چنین اتفاقی رخ بدهد ولی من مطمئن هستم آقای احمدینژاد چه رد صلاحیت بشود و چه نشود، چه خودش و چه جانشین ایشان رأی نخواهد آورد. من بهعنوان یک چهره مطلقاً اصولگرا به شما میگویم که من با رد صلاحیت آقای احمدینژاد بهشدت مخالف هستم. من معتقدم که اینیک ظلم بزرگ است اگر آقای احمدینژاد رد صلاحیت بشود و همچنین ظلم بزرگی است که اگر قرار باشد هرکس دیگری که بخواهد درصحنه سیاسی فعالیت کند تأیید صلاحیت نشود.
به گفته این تحلیلگر سیاسی، بهتر است تا هرکسی خودش را در معرض افکار عمومی قرار بدهد و مردم امکان و فرصت کافی برای نقد یکدیگر داشته باشند و بهنقد نامزدهای انتخابات بنشینند و درنهایت تصمیم بگیرند. مردم مالکان این کشور هستند و ما هیچگاه نمیتوانیم جای آنان تصمیم بگیریم. اینکه من با آقای احمدینژاد مخالف هستم بههیچعنوان به من اجازه نمیدهد که با رد صلاحیت موافقت کنم یا از آن خوشحال بشوم.
کلمه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر