صفحات

۱۳۹۴ بهمن ۱۹, دوشنبه

دولت باید اختیارات اجرایی خود را از شورای نگهبان پس بگیرد

                                                      صدیقه وسمقی
چند سال است که از آغوش گرم وطن دورم ، نه به میل و اراده ی خود، کهبه اجبار.اگرچه طعم غربت گس است و دهانم بدمزه، اگرچه اینجا  ازمینههجاذبه ندارد و احساس می کنم در هوا معلقم، اگرچه در هوای پر از اکسیژن اینجا برای نفس کشیدن چیزی کم دارم، و اگرچه آرامش اینجا دلم را آرام و خشنود نمی کند،با این همه اما در این سالها فرصتی فراهم شد که از دور به اوضاع میهن و حال و هوای آن عزیز رنجور بنگرم. فرصتی فراهم شد تا در این حوالی با حال و هوای هموطنانم که در غربت ماوا گزیده اند اما غربت را وطن نمی دانند و دل در گروی میهنی دارند که از گرمی آغوش آن محرومند،

کمی آشنا شوم، هموطنانی که دلشان برای ایران می تپد و جمعیتشان به اندازه ی یک ملت است، چیزی نزدیک به عدد مردم ستمدیده ی فلسطین.تاکنون از دور شاهد برگزاری دو انتخابات در کشور بوده ام و می رود که هفتم اسفند سه انتخابات شود. به شورای نگهبان می نگرم که چند پیر سالخورده با افکاری فرسوده، بی آنکه نسبتی با افکار و آرزوهای ملت جوان ایران داشته باشند بر تمام مقدرات ما حاکمند. پیران فرسوده چون جوانان جنگاور هر که را که ذره ای جربزه دارد و قدم به میدان گذاشته تار و مار می کنند. آنان با نگهبانی از منافع قدرت قوای کشور را به بطالت کشیده اند و با جلوگیری از دستیابی افراد لایق، صادق و صاحب اندیشه به قدر ت تیغ فساد را تا مغز استخوان ما و کشور ما فرو کرده اند.
به حال و هوای خودمان می نگرم که مثل برگهای خزان پراکنده شده ایم، مثل شاخه های شکسته در دست باد، این سو و آن سو رها شده ایم، بهترین های ما در زندانند، دلسوزترین های ما در خانه محبوسند، صاحبان اندیشه آواره و تبعیدی اند، باصلاحیت های ما رد صلاحیت می شوند، ما اما با بهت به هم می نگریم.با آنکه می دانیم اشکال کار کجاست از بیان آن می پرهیزیم. با آنکه می دانیم راه بسته است ،می رویم . همیشه از ته بن بست برمی گردیم. فکر می کنیم شاید ته بن بست سوراخی برای عبور ما یا من پیدا شود. هر کدام که توانستیم از سوراخ عبور کنیم کار به دیگران نداریم. سالهای سال رویه ی ما این بوده است و هنوز هم همین است. دنبال آسان ترین راهیم نه اساسی ترین و پایدارترین راه. از همین روشت که کدخدامنشی را برای حل مشکلات انتخاب می کنیم.اما تا کی ؟
من فکر می کنم این راه ما را به جایی نمی رساند. ما باید به راستی در احوال و عملکرد خویش بازنگری کنیم ،، وضعیت کشور را به درستی نقد کنیم و مشکلات و راه حلها را با صراحت مطرح کنیم. اگر همان روزی که تفسیر باطل نظارت استصوابی مطرح و برای نخستین بار اعمال شد با آن مخالفت می کردیم، امروز کار به جایی نمی رسید که به قول ظریف نکته پردازی اگر امام زمان هم بیاید رد صلاحیت می شود اگر همان روزی که فقهای نخستین شورای نگهبان قوانین سست و ناکارامد مجلس خبرگان رهبری را وضع و تصویب کردند به آن اعتراض می کردیم امروز کار به جایی نمی رسید که آیت الله ها پشت کنکور شورای نگهبان بمانند..امروز هم اگر کار امروز را نکنیم فردا دیر است. همیشه فردا دیرتر از امروز است.امروز دولت باید کار خود را بکند و جامعه ی مدنی کار خود را. ضعف دولتهای پیشین موجب شده که شورای نگهبان اختیارات اجرایی دولت را در برگزاری انتخابات تصاحب کند و عملا مجری انتخابات در همه ی مراحل آن شود.دولت باید اختیارات اجرایی خود را پس بگیرد تا بتواند در برگزاری انتخابات ادعا کند که به وظایف قانونی خود عمل کرده است.
وظیفه ی قانونی دولت اقتضا می کند که لیست صاحبان صلاحیت قانونی برای شرکت در انتخابات را بطور کامل اعلام کرده، انتخابات را با شرکت آنان برگزار کند، برای صیانت از آرای مردم بهترین روش را انتخاب نماید، تا پایان شمارش آرا صندوقها را در اختیار داشته باشد و نتیجه ی شمارش آرا را به مردم و شورای نگهبان اعلام نماید. پس از این مرحله نوبت انجام وظیفه ی شورای نگهبان فرا می رسد. نگرانی از چگونگی انجام وظیفه ی شورای نگهبان ربطی به دولت و جامعه ی مدنی ندارد.ممکن است شورای نگهبان نتیجه ی چنین انتخاباتی را تایید نکند. در آن صورت این شورای نگهبان است که باید دلایل خود را ارائه نماید و پاسخگوی دولت و مردم باشد. رئیس جمهور مجری انتخابات و مجری قانون اساسی است . او نه تنها وظیفه دارد که قوانین عادی و اصول قانون اساسی را اجرا کند، بلکه وظیفه دارد آنها را درست اجرا کند و یعلاوه از اجرای غلط آن جلوگیری کند.درست است که این کار ابزار می خواهد.ناقضان قانون ابزار دارند اما مجریان قانون ابزار ندارند؟!اگر مجری انتخابات و قانون اساسی نتواند از ابزار در اختیار خود برای اجرای درست انتخابات استفاده کند حاکی از ضعف بنیه ی قوه ی مجریه است که البته یک دلیل عمده ی آن همانطور که قبلا گفتیم اعمال نظارت استصوابی است.ایستادگی سرسختانه بر اجرای صحیح و بدون مماشات قانون لازمه ی آغاز کار برجام دوم است. دولت برای اجرای برجام دوم و عقب راندن همه به پشت مرزهای قانون نیازمند آن است که مجالس آینده ی شورای اسلامی و خبرگان، مجالسی عقل مدار باشند.
سرو سامان دادن به اوضاع داخلی نیازمند حاکمیت عقل و قانون است.بدون حاکمیت قانون همه چیز به هم ریخته است .از اینجا که به ایران می نگرم، آنجا را خانه ای میبینم مجلل، اما مشوش و در هم ریخته. آنجا خانه ای است که همه چیز دارد اما هیچ چیز درجای خود قرار ندارد. این به هم ریختگی اهل خانه را خسته و عصبی کرده است. آنجا خانه ای است که اهل آن با همه ی ثروت و هوش و نیروی انسانی تحصیل کرده از حل مشملات خود ناتوان است. هر چه بر اهل این خانه در درون و بیرون آن می گذرد نشان از آن دارد که صاحبان خانه نتوانسته اند امور خود را به گونه ای مدیریت کنند و مدیریت را به کسانی بسپارند که بتوانند در کنار یکدیگر با آرامش زندگی کنند.ما با این همه ثروت ملی فقیریم، با این همه نیروی جوان تحصیل کرده و باهوش اداره ی کشور را به پیرترین ها سپرده ایم که حتی از تجربه های گذشته ی خود نیز نمی توانند درس بگیرند. آنان که تیغ برداشته اند و ملت را به نام رد صلاحیت قلع و قمع می کنند و یا منتقدان و دلسوزان را به اتهام تبلیغ علیه نظام به حبس های بلند مدت محکوم می سازند نمی دانند در این سو بر آبروی جمهوری اسلامی و ایران چه می گذرد. مردم ایران در کنار مردم جنگ زده و فقیر افغانستان، عراق، سوریه، سومالی و نیجریه در لیست مهاجران جهان قرار دارند. بسیاری از ایرانیان گریخته از وطن و در جستجوی پناهگاه تغییر دین را وسیله ی اخذ پناهندگی می کنند. برخی نیز براستی با مشاهده ی عملکرد حاکمان از اسلام گریزان شده اند. حاکمان ما نمی دانند رسیدگی به پرونده ی هر ایرانی گریخته از وطن چه تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی است. آنان نمی دانند حضور این همه ایرانی تحصیل کرده، اندیشمند، هنرمند و روزنامه نگار در بیرون وطن خود به این معناست که در وطن امنیت ندارند حاکمیتی که امنیت و آزادی شهروندان خود را سلب کرده بزرگترین تبلیغات علیه خود را در جهان به راه انداخته است. شاید برای آنان آبروی ایران و ایرانی اهمیتی نداشته باشد، اما آنا نکه می فهمند باید بر این مشکلات وقعی بنهند.باید در روش اداره ی کشور تجدید نظر کرد و در این رابطه مشکلات و راه حل ها را صرحا مطرح نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر