صفحات

۱۳۹۴ دی ۱۴, دوشنبه

اقدام تحریک آمیز عربستان ، رفتار وحشیانه تندروها ، « نفوذ دشمن »



                           علی کشتگر


اگر عربستان اعدام روحانی شیعه را با هدف تحریک تندروها در داخل و مختل کردن تلاش‌های دیپلماتیک ایران در بهبود مناسبات با همسایگان و بازیگران بین‌المللی انجام داده باید گفت که با آتش زدن سفارت عربستان در ایران به این هدف خود رسیده و برای قطع مناسبات دیپلماتیک با ایران که عواقب منطقه‌ای متعددی از آن متصور است نیز بهانه خوبی پیدا کرده است 

عربستان، ترکیه، اسرائیل و برخی از امیرنشین های خلیج فارس، هریک به دلایلی از احتمال بهبود مناسبات ایران با آمریکا و اتحادیه ی اروپا نگرانند.
عربستان و اسرائیل پیش از توافق برجام همه ظرفیت خود را برای ممانعت از مصالحه ایران و ۱+۵ بر سر پرونده هسته ای به کار گرفتند اما از آنجا که هم آمریکا و هم ایران نیازمند این مصالحه بودند، عملیات خرابکارانه دولت های اسرائیل و عربستان در فرایند مذاکرات تاثیری مگر کم اعتبار شدن این دو دولت در عرصه بین المللی به جای نگذاشت.
با این همه این دو دولت پس از برجام نیز همچنان برای جلوگیری از روند تنش زدایی میان ایران و غرب به فعالیت های آشکار و پنهان خود ادامه داده اند. همه سیاستهای منطقه ای و بین المللی عربستان، اسرائیل و ترکیه تابع این راهبرد است که نباید ایران به یک قدرت با ثبات و برخوردار از اعتبار بین المللی تبدیل شود. و شگفتا که در پیشبرد این راهبرد تنش زا و ضد ایرانی، تندروهای نظامی و روحانی وابسته به بیت خامنه ای در عمل به استراتژی سه دولت پیش گفته خدمت می کنند و در هر بزنگاه مهم سیاسی نقش ستون پنجم آنان را ایفا می کنند.
اعدام روحانی شیعه شیخ النمر توسط حکومت عربستان اقدام تحریک آمیزی بود در جهت تخریب تلاشهای دیپلماتیک دولت روحانی در بهبود مناسبات ایران و آمریکا و همسایگان منطقه ای ایران. این جنایت دولت سعودی اگر با رفتار مغایر با قوانین بین المللی لباس شخصی های تحت کنترل سپاه که سفارتخانه و کنسولگری عربستان را به آتش کشیدند همراه نمی شد، عملا به فرصتی تبدیل می شد برای انزوای عربستان و بهبود چهره ایران در افکار عمومی جهانیان. اما پاسخ وحشیانه و خلاف عرف دیپلماتیک تندروهای ایران به رفتار وحشیانه عربستان سعودی، دولت روحانی را در حوزه دیپلماسی خلع سلاح کرد و چهره ای پرخاشگر و ضد میثاق های جهانی را از ایران در انظار عمومی جهانیان به تماشا گذاشت. چهره ای که یادآور اقدامات غیرقابل قبول گذشته ایران علیه سفارتخانه های آمریکا و بریتانیا و سرباز کردن زخمهای کهنه گذشته شد. و تلاشهای سه ساله ی وزارت خارجه روحانی را در بازسازی چهره بین المللی ایران را نقش برآب کرد. بی تردید این واکنش محافل سرخود که صد البته سرخود نیستند و بدون حمایت مستمر سپاه و دستگاه قضایی و بیت رهبری جرات به راه انداختن این معرکه های زشت را ندارند، مستقیما در خدمت اهداف قدرت ها و محافلی قرار می گیرد که منافع خود را در انزوای بین المللی ایران و کشاندن آن به جنگ های خطرناک منطقه ای، جستجو می کنند. آیا به راستی می توان گفت که دستگاههای جاسوسی قدرت های مخالف ایران مثلا سازمان مجرب و فعال موساد در مراکز فرماندهی تندروهای ایران مستقیما نفوذ ندارند؟ حتی اگر چنین نفوذ و حضور مستقیمی را محدود و منتفی بدانیم، بازهم باید بپذیریم که مراکز جاسوسی بیگانه، با شناختی که از تندروهای ایران دارند در مقاطع حساس می توانند بطور غیرمستقیم بر افکار و اعمال تندروها به سود منافع خود تاثیر بگذارند! اگر عربستان اعدام روحانی شیعه را با هدف تحریک تندروها در داخل و مختل کردن تلاشهای دیپلماتیک ایران در بهبود مناسبات با همسایگان و بازیگران بین المللی انجام داده باید گفت که با آتش زدن سفارت عربستان در ایران به این هدف خود رسیده و برای قطع مناسبات دیپلماتیک با ایران که عواقب منطقه ای متعددی از آن متصور است نیز بهانه خوبی پیدا کرده است.
حالا قطعا دولت ها و محافلی که از تنش فزایی و جنگ های منطقه ای سود می برند و ایران را منزوی و ضعیف می خواهند لبخند رضایت بر لب دارند!
هیچ بعید نیست که رخدادهای اخیر نتیجه اتحاد نانوشته آتش افروزان منطقه ای با تندروهای ایران برای هرچه محدودتر کردن عرصه رقابت های انتخاباتی ایران و ایجاد بستر مناسب برای یکه تازی تکفیری های جمهوری اسلامی در شرایط کنونی ایران باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر