کلمه – مصطفی محمدی:
عربستان یکی از کشورهای منطقه است که طی چند سال اخیر
مکررا مخالفت خود را با سیاست منطقه ای ایران و ترس از افزایش قدرت و تاثیر ایران
بر تحولات منطقه و خاورمیانه نشان داده است. اقدام اخیر عربستان در اعدام شیخ نمر
را می توان در راستای همین سیاست ایجاد تنش در منطقه و علم بر پیامدهای آن ارزیابی
کرد. رویدادی که می توانست با موضعگیری دستگاه دیپلماسی ایران، عربستان را بیش از
پیش در منطقه به انزوا بکشاند اما با اقدام خودسرانه برخی نیروهای تندرو در حمله
به سفارتخانه عربستان، این کشور را در رسیدن به اهداف خود نزدیک کرد.
داوود هرمیداس باوند، استاد روابط بین الملل دانشگاه
تهران در گفتگو با “کلمه” ابعاد و پیامدهای حمله به سفارتخانه عربستان توسط
نیروهای خودسر و هزینه هایی که از این اقدام متوجه دستگاه دیپلماسی کشور خواهد کرد
را مورد واکاوی قرار داده است که متن کامل آن را می خوانید:
لطفا در ابتدا بفرمایید حمله به سفارتخانه ها چه
پیامدهای حقوقی و بین المللی دارد؟
مزایا و مصونیت های دیپلماتیک و کنسولی داریم که اگرچه در ابتدا عرف بوده اما
بعدها به کنوانسیون تبدیل شده است و دولت ها موظف به حفاظت از سفارتخانه ها و
کنسولگری های خارجی هستند. در نگرش گذشته سفارت بعنوان بخشی از سرزمین آن کشور
محسوب می شود هرچند امروز به این شکل تلقی نمی شود اما از نظر تعهدات بین المللی،
دولت ها مسئولیت حفاظت ساختمان سفارت خانه ها و اعضای دیپلماتیک سفارت را بر عهده
دارند.
بعد از این مسئله و بدنبال قطع روابط دیپلماتیک
عربستان با ایران، برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از جمله بحرین و امارات
نیز روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع یا کاهش دادند این تیرگی روابط و ایجاد
تنش در منطقه چه تاثیری بر تحولات آتی خاورمیانه خواهد گذاشت؟
در هر حال برخی از این کشورها با عربستان همسو شده اند و اینکه در مقام تشکیل
اتحادیه عرب بر خواهند آمد یا خیر، در آینده نزدیک معلوم خواهد شد.
ظاهرا عربستان مسئله را به شورای امنیت ارجاع داده
است به نظر شما با توجه به شرایط منطقه و ضرورت مبارزه با داعش واکنش شورای امنیت
چه خواهد بود؟
آنچه در عرف بین الملل از ما خواهند خواست مجازات خاطیان، پرداخت غرامت، تعهد به
عدم تکرار و معذرت خواهی است. اگر فضای منطقه ایجاب کند احتمال دارد شورای امنیت
نوعی سرزنش را بکار ببرد و یا بخاطر فضای آشفته منطقه و ضرورت همکاری برای حل
مسئله سوریه از طرفین بخواهد که اختلافات خود را از طریق مسالمت آمیز حل و فصل
کنند. این دیگر بستگی به فضای سیاسی و نظر اعضای دائمی شورای امنیت دارد.
با توجه به اینکه شروع این حوادث به اعدام شیخ نمر
توسط حکومت عربستان باز می گردد برخی از تحلیلگران معتقدند که دولت عربستان بصورت
هدفمند دست به این اقدام زده است، تحلیل شما چیست؟
خب، عربستان با توافق هسته ای که پس از مذاکرات گسترده ایران و ۱+۵ حاصل شد، مخالف
است و در چنین شرایطی بسیاری از انتظارات عربستان تحقق نیافته است و به نوعی در
انزوا قرار گرفته و بر مبنای استیصال واکنش هایی هم از جمله اعدام این ۴۲ نفر از خود نشان
داد.
فکر می کنید با توجه به حمله به سفارتخانه عربستان
این کشور به اهداف خود خواهد رسید و تبعات منطقه ای و بین المللی آن چه خواهد بود؟
در هر حال عربستان سعی کرد دامی پهن کند و ایران را به مهلکه بکشاند که متاسفانه
نیروهای تندرو همانگونه که آقای روحانی هم محکوم کردند دست به اقداماتی زدند که
اقدام عربستان که افکار عمومی جهان تشیع و غیر تشیع آن را محکوم کرده بودند در
سایه قرار بگیرد. به اعتقاد من عربستان از حمله به سفارتخانه بسیار خوشحال است و
از رفتار کسانیکه دست به چنین اقدام نسنجیده ای زدند بهره لازم را برد و حال سعی
می کند با ارجاع این مسئله به اتحادیه عرب و شورای امنیت بقیه خواسته های خود را
تامین کند.
آیا روابط ایران و جهان غرب تحت تاثیر قطع روابط
دیپلماتیک ایران و برخی کشورهای عربی قرار خواهد گرفت؟
قطعا بی تاثیر نخواهد بود اما این اثر یک اثر، حاشیه ای است. کشورهای غربی بخصوص
اتحادیه اروپا ممکن است این نگرش حاشیه ای را داشته باشند اما از زمان سرمایه
گذاری های خارجی این اثر محدودی خواهد بود و مسئله عمدتا بین ایران و عربستان و
کشورهای همسو با عربستان از جمله ترکیه است و از اینکه ایران در مظان نوعی اتهام
قرار بگیرد خوشحال هستند و بهره برداری می کنند.
به نظر شما دولت چه اقدامات عملی در جلوگیری از تکرار
اقدامات خودسرانه نیروهای تندرو باید انجام دهد؟
برای بهبود روابط باید به یک وحدت استراتژیک رسید بدین معنا که وزارت خارجه ایران
در قبال اینگونه رویدادها باید موضعگیری کند و بر مبنای ارزیابی منافع و مصالح
کشور نسبت به شرایط زمانی واکنش نشان دهد. اما اینکه هر گروهی به خود اجازه دهد که
در سیاست خارجی دخالت یا اظهارنظر کند درست نیست و متاسفانه در کشور ما این مسئله
به شکل گسترده دیده می شود. یعنی هر نهادی به خود اجازه می دهد در سیاست خارجی
دخالت کند در حالیکه وزارت خارجه هر کشور است که مواضع دولت متبوع خود را نسبت به
مسائل منطقه ای و بین المللی مطرح می کند. متاسفانه کانالیزه کردن جریان سیاست
خارجی وجود ندارد و نتیجه این می شود که دولت را در یک وضعیت نامطلوبی قرار می
دهند و بسیاری از برنامه های بلندمدت دولت را مخدوش می کنند و آثار منفی آن متوجه
کشور و مردم خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر