سحام: رهبر جمهوری اسلامی امروز شنبه در سخنانی مدعی شد: “آمریکایی ها در سال ۸۸ به دنبال آن بودند که تجربه موفق خود در چند کشور را به بهانه انتخابات در ایران نیز اجرا کنند و با برجسته سازی اقلیتی که رأی نیاورده بود و با حمایت مالی و سیاسی از آنها نتیجه انتخابات را به هم بزنند اما انقلاب و کودتای رنگی آنها در ایران با حضور مردم، شکست خورد.”در شش سال گذشته آقای خامنه ای بارها تلاش کرده جنبش اعتراضی سال ۸۸ را به بیگانگان ارتباط دهد تا شاید با توسل به این حربه بتواند بار اشتباه تاریخی اش در به قدرت رساندن احمدی نژاد، حفظ او در قدرت و اعلام اینکه آرا و نظراتش به وی نزدیک تر از همه روسای پیشین جمهور است را کم کند.توسل مجدد آقای خامنه ای به پروژه نخ نمای انقلاب مخملی برای توجیه مردمی نیست که در اعتراض به تقلب و مهندسی انتخابات ۸۸ خودجوش به خیابان ها آمدند و فریاد “رای من کو سر” دادند. این سخنان تلاشی است برای توجیه آن بخش از طرفداران نظام که به بصیرت او اعتماد کرده بودند و می پنداشتند آنها مو می بینند و او پیچش مو. بخش کوچک منتشر شده از سرقت و غارت اموال کشور توسط دولت پیشین رسوایی بزرگی برای حامیان دولت کودتا رقم زد و معاون اول نظام را به همراه تعداد دیگری از آن دولت “دست پاک” روانه زندان اوین ساخت. اگر نبود چتر حمایت رهبری از دولت احمدی نژاد، این روزها کل کابینه باید به جرم سرقت و خیانت به کشور و بیت المال محاکمه و زندانی می شدند. با این حال رهبری نظام بجای پذیرش اشتبه های تاریخی اش هنوز بر معترضان و قربانیان سرکوب ۸۸ می تازد.او میداند آن روزها که از “بصیرت” می گفت، ذوب در ولایتی ها شدند “خواص بابصیرت” و ظلم ستیزان شدند “بی بصیرت” و آنانی که بنابه مصلحت هایی نه ظلم را تقبح کردند و نه به مدد ظالم رفتند، شدند “خواص بی بصیرت”. گذشت زمان معلوم کرد چه کسانی بصیرت داشتند و چه کسانی با بی بصیرتی کشور و مردم را در پرتگاه خطرناکی گرفتار کردند. بنابه گفته وزرای دولت تدبیر و امید صدها میلیارد دلار از پول کشور به اسم دور زدن تحریم ها در آن سال ها غارت شد و هنوز هم کسی از سرنوشت این نقدینگی هنگفت بیت المال نمی داند.مقام رهبری در همین بخش از سخنانش همچنین از حمایت مالی و سیاسی آمریکا به معترضین خبر داد. دروغی نخ نما شده که سال ۱۳۸۹ شیخ احمد جنتی و مصلحی وزیر اطلاعات دولت کودتا مدعی دریافت از سوی آنچه آنان “سران فتنه” میخواندند ازسعودی ها شدند. جنتی در اوایل مرداد ۱۳۸۹ مدعی شد: “من سندی را بدست آوردم که آمریکائی ها یک میلیاردلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند به سران فتنه دادند و همین سعودی ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می کردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا پنجاه میلیارد دلار دیگر هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.”ادعای عجیبی که علاوه بر بی تقوایی گوینده نشان از عدم درک عدد و رقم وی داشت. مهدی کروبی در هفتم مرداد همان سال در پاسخ احمد جنتی نوشت: ” اگر من فتنه گرم، چون معترضم؛ شما نیز شریک دزدان رأی مردم و نارفیق این قافله اید. چون ردپای اعمال نابخردانه شما در پس همه ی حوادث قبل و بعد از انتخابات مشهود است. …. امّا این بار به اتهام بهتانی که به سران به قول خودتان فتنه!! زده اید که از سعودی ها پول گرفته اند تا نظام را منقرض نمایند از شما اولاً شکایت می کنم آن هم در محاکم جمهوری اسلامی، اگرچه امیدی به رسیدگی ندارم. و ثانیاً این نامه را می نویسم که بدانید به آنچه گفته اید اعتراض دارم و همین جا از شما می خواهم که در این مورد هر دلیل و مدرک و سندی دارید افشا کنید وگرنه دروغگویی و رسوایی بیش از پیش شما را آشکارا و در هر کوی و برزنی و با هر روشی که ممکن باشد جار خواهم زد.”یک هفته بعد از این پاسخ صریح شیخ اصلاحات، دو رهبر اعتراضی در نامه ای خطاب به مراجع تقلید از آنها خواستند بخاطر حفظ آبروی روحانیت از جنتی بخواهند که سند و مدرک ادعایی خود را رو کند. در ۱۳ مرداد ۱۳۸۹ مهدی کروبی و میرحسین موسوی در بیانیه ایی مشترک نوشتند: “ایشان (جنتی) در حاشیه امن سلاح و صلاح قرار دارد، نه از بالا دست خوفی و نه از پائین دست ابایی! ارباب غزاء حامی اویند و اصحاب قضاء تابع او. تریبون نمازجمعه را در اختیار دارد و مراکز قدرت را در تصاحب! چه بی رحمانه ترک تازی می کند و با آبروی بندگان خدا بازی، پناه بر خدا از این همه طنازی! در مقابل؛ دست دادخواهی ما کوتاه است و خرمای عدالت نظام فعلاً بر بلندای نخلی ناپیدا، لذا بر سبیل گذشتگان برای دفاع از حریم روحانیت و اسلام با شما سخن می گوییم. آخر این چه ادعا است، کدام دلیل و سند، مستند این بیان است؟! بر این گمانیم که خط دهندگان پنهان و سیاست گزاران نازک اندیش و بی رحم به سایر خطیبان هم چنین دستورهائی داده باشند اما آنها از ابراز چنین اباطیلی ابا نموده اند.”
صفحات
▼
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر