صفحات

۱۳۹۴ دی ۹, چهارشنبه

فقط خواستیم به شرایط انحصاری و خفقانی انتخابات اعتراض کنیم



گفتگو با کوروش زعیم

گفتگوگر: روشنک آسترکی ـ برای کيهان لندن

پيشگفتار: دهمین دورهء انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه 94 و همزمان با انتخابات پنجمین دورهء مجلس خبرگان رهبری در ایران برگزار خواهد شد. در روزهای گذشته ثبت نام کاندیدا‌ها آغاز شد و به پايان رسيد؛ کاندیداهایی که باید از سد شورای نگهبان و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بگذرند. 
هفتم اسفند ماه انتخاباتی در ایران برگزار می‌شود که از جمله به دلیل «نظارت استصوابی» اصلاً دموکراتیک نیست. در 36سال
گذشته همواره و در هر انتخاباتی تعداد زیادی از کاندیدا‌ها حذف شده و افراد منتقد و معترض به جمهوری اسلامی امکان رقابت در انتخابات، حتی انتخابات مجلس شورای اسلامی را نداشته‌اند و شورای نگهبان تنها افرادی را که همراهی کامل با نظام جمهوری اسلامی داشته و به اصطلاح «خودی» محسوب می‌شوند تایید صلاحیت کرده است. اما امسال شاهد ثبت‌نام تعدادی از فعالان سیاسی هستیم که نه تنها از دید اعضای شوراینگهبان بلکه از دید بخش گسترده‌ای از حکومت جمهوری اسلامی، افراد «خودی» نیستند و بارها با پرونده‌های قضایی و صدور حکم و گذراندن حبس روبرو بوده‌اند. کوروش زعیم نیز روز جمعه، چهارم دی‌ماه به همراه هرمیداس باوند، عیسی خان حاتمی، حشمت‌اله طبرزدی و اسماعیل مفتی‌زاده، به عنوان اعضای شورای همبستگی، برای دهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی ثبت نام کردند. در همین رابطه کیهان لندن گفتگویی اختصاصی با مهندس کوروش زعیم، فعال سیاسی و از اعضای جبههء ملی در ایران انجام داده است. کوروش زعیم در تیرماه 94 در رابطه با برگزاری انتخابات آزاد نامه‌ای به حجت‌الاسلام حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی نوشت که در آن تاکید کرده بود: «انتخابات در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی، همیشه در تخلف فاحش قانون اساسی خودش بوده». او همچنین به همراه تعدادی از فعالان سیاسی گروهی با عنوان «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» راه اندازی کرده است.



















هرمیداس باوند، عیسی خان حاتمی و کوروش زعیم

درحال ثبت ‌نام در انتخابات

پرسش: جناب زعیم، با توجه به نزدیک شدن به انتخابات دهمین دوره مجلس، شما چه میزان از این انتخابات و نحوهء گزینش با روش استصوابی را دموکراتیک می‌دانید؟

پاسخ: خود عبارت «نظارت استصوابی» توهین به عقلانیت رأی‌ دهندگان است زیرا می‌گوید عده‌ای که عقلانیت خودشان ثابت نشده، خود را خرد بر‌تر بشمارند و به رأی ‌دهندگان فرمان بدهند که به چه کسی رای بدهند. این نه تنها دموکراتیک نیست که زشت‌ترین جنبه دیکتاتوری است.

پرسش: اما شما، با وجود این، به همراه چند تن از هم ‌اندیشان ‌تان براینامزدی در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ثبت نام کردید. هدف‌تاناز این حرکت چیست؟ 

پاسخ: رفتن ما برای نام‌نویسی یک حرکت نمادین و اعتراضی بود. ما در بیانیهءاولِ «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» ده شرط برای یک انتخابات آزاد و دمکراتیک تعیین کرده بودیم که مشابه آنچه بود که من در 11تیرماه در نامه‌ام به رییس جمهور نوشته بودم. متعاقب آن، ما هفتهء پیش یک فراخوان دادیم که هم‌میهنان فرهیخته و میهن ‌پرست بر پایهء این ده شرط برای نام‌نویسی نمادین مراجعه کنند. خود ما هم (با دکتر باوند،حشمت طبرزدی، عیسی خان حاتمی و اسماعیل مفتی زاده) که سه تن ما اعضای شورای مرکزی جبههء ملی ایران هستیم و هر پنج تن در کمیته مرکزی همبستگی، برای نام‌نویسی مراجعه کردیم.

پرسش: شورای همبستگی برای انتخابات از چه زمانی و با چه هدفی شکلگرفت؟ بر اساس ارزیابی شما این شورا تا چه حد به اهداف خود دست پیدا خواهد کرد؟

پاسخ: همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» را ما در 15اردیبهشت 1388 اعلام موجودیت کردیم که در رسانه های فارسی زبان بین‌المللی منعکس شد. چند ماه پیش از آن با مشارکت حدود 25 حزب و سازمان‌های مردم ‌نهاد مدنی، حقوق بشری، کارگری، فرهنگی، قومی و غیره تشکیل شده بود. در 27 اردیبشت 88، ما تقلب و اعتراضات گسترده مردمی را پیش‌بینی می‌کردیم. من همان زمان مانیفستی برای تغییر نظام با عنوان «پیشنهاد برای نجات میهن» منتشر کردم که برایم خیلی گران تمام شد، ولی آن مانیفست حرف دل بخش عمده‌ای از جمعیت ناراضی ایران بود. پس از ماجرای 88 که شمار زیادی از اعضای همبستگی به عناوین مختلف به زندان افتادند و شرایط اختناق و امنیتی شدیدتر شد، ما دست نگه داشتیم تا شرایط مناسب شود.اکنون کمیته مرکزی همبستگی، که من دبیر سیاسی آن هستم، بر این باور است که هنگام اعلام کردن مطالبات فرا رسیده است. ترس ما از این است که با افزایش فشارها و احتمالاً بازگشت فضای امنیتی به سال 76 برای زهر چشم گرفتن از مردم و اعتراضات، سیاست خیابانی شود و کنترل حوادث از دست دولت و حتی سازمان‌های امنیتی در برود. آنگاه ما یک جنگ داخلی روی دست‌مان خواهیم داشت.
پرسش: در فرم‌‌های نام ‌نویسی نامزد های انتخابات مجلس، متقاضیانمی‌نویسند که به نظام جمهوری اسلامی و دین اسلام اعتقاد و به قانون اساسی جمهوری اسلامی و «اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه» التزام و وفاداری دارند. آیا شما به عنوان یکی از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران که یکی از احزاب اپوزیسیون است، به همه این موارد اعتقاد و التزام و وفاداری دارید؟ 

پاسخ: منطبق با اصول فراخوان و بیانیهء همبستگی، برای مثال، من در پاسخ به دو پرسش «دین» و «مذهب» نوشتم خصوصی است، در جملهء «نظام مقدس جمهوری اسلامی» واژهء «مقدس» را خط زدم، و جملهء «التزام به اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه» را به کلی خط زدم. ما می دانستیم که ما را در همان آغاز رد می کنند، فقط می‌خواستیم به شرایط انحصاری و خفقانی انتخابات اعتراض کنیم.

پرسش: آقای زعیم، می‌دانیم که با مشروطه، ایران دارای پارلمان شد و پارلمان صدای ملت است. آیا اکنون صدای ملت را می‌توان از پارلمان شنید؟ آیا این ملت است که در کشور حکومت می‌کند؟

پاسخ: البته ما در دوران حکومت مشروطهء پهلوی تنها در مجلس یکم تا ششم آزادی داشتیم، از آن پس مجلس تحت اختیار شاه در آمد. در دوران پس از جنگ و پهلوی دوم هم تنها در مجلس‌های 14 تا 16 آزادی و صدای ملت را تجربه کردیم. پس از انقلاب ما تنها در مجلس اول، در سال 1358، کاریکاتوری از یک مجلس ملی را داشتیم و از آن پس تا کنون حکومت مذهبی خودکامه داریم که ملت در آن محلی از اعراب ندارد. خود روحانیان بلند پایه به صراحت اعلام کرده‌اند که ملت حق رای دادن و دخالت در حکومت را ندارد.
پرسش: اگر این ملت نیست که قانون می‌گذراند پس حکومت هم نمی‌کند، بااین شرایط چه کسی در کشور به نام ملت قانون وضع می‌کند و نسبت ملت با این قوانین چیست؟

پاسخ: کشور ما مانند همهء کشورهای دیکتاتوری توسط یک محفل برگزیده ادارهمی‌شود که کشور را در اشغال خود درآورده و آن را تیول خود می‌داند. این گونه حکومت‌ها را گروه کوچکی تعیین می‌کنند، به این ترتیب که یک تن از میانخودشان را در رأس می‌نشانند و او را حفاظت می‌کنند تا منافع آنان را حفاظتکند. گاهی این کار با نفوذ بیگانگان انجام می‌گیرد. کم‌کم گروهی چاپلوس وفرمانبردار هم گرد او را می‌گیرند که هدف ‌شان ثروت‌ اندوزی و بهره‌ برداری ازرانت‌ های قدرت است. حاکم کشور هم برای اطمینان از امنیت خود دست آنها راکه گرد او آمده‌اند باز می‌گذارد. به این ترتیب شبکه‌های فساد و خشونت علیهمخالفان شکل می‌گیرد. قانون ‌هایی که وضع می‌شوند نه تنها از تخصص ملت‌گرابرخوردار نیستند که اغلب خفقان و خاموش کردن هرگونه اعتراض را هدفمی‌گیرند. ما بد‌ترین نوع این گونه حکومت را در دوران دولت نهم و دهم تجربهکردیم که هشتصد میلیارد درآمد کشور را هم یا دزدیدند یا بر باد دادند و کشور را به ورطهء سقوط و نابودی کشاندند. در این مدت مرکز ثقل قدرت تنها نظاره‌گر بود.
پرسش: آقای زعیم، به عنوان یک فعال ملی واقعاً چقدر علاقه دارید در پارلمان باشید و آیا مکانیسم فعلی اجازه این حضور را به شما می‌دهد؟

پاسخ: اگر شرایط نمایندگی در پارلمان، دموکراتیک و انتخابات آزاد باشد، هر فعال سیاسی وطن ‌پرستی باید بتوان برای مشارکت در تعیین سرنوشت و تامینسعادت مردم به پارلمان برود. من خواست‌های خود را که خواست‌های همهءملت ایران است به رییس جمهور نوشتم. «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» هم در بیانیهء خود‌‌ همان شرایط را از حکومت مطالبه کرده است. ما تحقق خواست ‌هایمان را، که در کشورهای دموکراتیک بسیار عادی ست و نیازی به مطالبهء آنها نیست، در شرایط دیکتاتوری و خفقان و سرکوب حاکم غیرممکن می‌دانیم، ولی لازم بود که آن را به آگاهی همهء مردم ایران برسانیم که بدانند کناره‌گیری ما از قدرت داوطلبانه نیست و بر ما تحمیل شده است.

پرسش: برای اینکه مجلس فعلی به طور واقعی ملی شود چه باید کرد و شما در عمل چه می‌کنید؟

پاسخ: همان گونه که توضیح دادم، در شرایط کنونی شکيل مجلس واقعیممکن نیست. هرگونه نافرمانی مدنی و به خیابان کشاندن مطالبات در شرایط به شدت خطرناک امنیتی بین‌المللی کنونی ممکن است کشور را دچار آشوب و شورش‌ های مسلحانه کند که موجودیت کشور را به مخاطره خواهد انداخت. ولی اگر تغییراتی مثبت در رأس هرم قدرت صورت گیرد که برخلاف کسانی که اکنون در راس قدرتند، گوش شنوا داشته و علاقمند به نجات کشور از فساد و سیاست‌های ضد منافع ملی باشند، شاید بتوانیم برای تسریع در عملیات نجات دست به کار شویم.

پرسش: آیا شما فکر می‌کنید ممکن است تا انتخابات اسفند فضای سیاسی کشور بسته شود و بار این بسته شدن فضا تا چه میزان بر دوش فعالان اپوزیسیون خواهد بود؟ و وقتی این افراد عملاً از صحنهء رقابت حذف می‌شوند پس چرا باید دست و دهان آنها هم بسته شود؟

پاسخ: فضای سیاسی هم اکنون هم بسته است و به هیچ وجه اجازهء فعالیت به سازمان‌های سیاسی و مدنی میهن پرست، راستگو و درستکار نمی‌دهند. آنها از کسانی که مخالف دیکتاتوری و غارتگری آنها هستند به شدت هراس دارند. من بعید نمی‌دانم که روند بازداشت‌ها افزایش یابد و حتا فهرستی برای ترور برخی فعالان میهنی داشته باشند. ورود فعالان سیاسی ملی به مجلس مساوی خواهد بود با تدوین قانون ‌های ملی، جلوگیری از فساد و دست درازی به خزانهء ملی، آزادی ‌های مدنی، برابری همهء مردم و رفع هر گونه تبعیض و خشونت، لغو اعدام، نظارت و حسابرسی همهء قراردادهای دولتی، مبارزه با بی‌سوادی، بررسی جدی بودجه کشور و حذف هزینه‌های فرمایشی و غیرضروری برای پیشرفت کشور، پاسخگو کردن همه نهاد‌ها و مقام‌ها به مجلس و به ملت، کوچک کردن دولت و جلوگیری از ریخت و پاش، بازسازی نظام مالیاتی و پاسخگو کردن همه بنگاه‌های اقتصادی، برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با همهء کشورهای جهان و… اینها همه از جام زهر هم برای حکومت خطرناک‌تر است.

پرسش: و کلام آخر…؟

پاسخ: کلام آخر اینکه، پس از 37 سال صبر و انتظار و ناکامی نمی‌توانیم کماکان دست روی دست بگذاریم و تماشاچی جابجا کردن مهره‌ها و عروسک ‌های خیمه‌شب ‌بازی انتخابات باشیم. باید خواست‌های خود را مطرح کنیم و آن ‌قدر فشار بیاوریم تا بلکه بتوانیم شرایط نجات کشور و ملت را بدون آشوب و ستیزه‌گری و خشونت و با نافرمانی مدنی مسالمت‌آمیز فراهم کنیم.

پرسشگر: با سپاس از شما برای این گفتگو.

5 دی 1394 / 26 دسامبر 2015

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر