صفحات

۱۳۹۴ آذر ۲۶, پنجشنبه

مصاف میان آزادیخواهان و اقتدارگرایان


                                 مصطفی تاج زاده

در انتخابات اسفندماه نامزدها و گروه‌ها و گرایش‌های مختلف حاضر خواهند بود اما به لحاظ استراتژیک رقابت اصلی میان حامیان اجرای بدون تنازل قانون اساسی و مخالفان هرگونه خودسری و قانون شکنی با دلواپسان داعش مزاجی است که درصددند قانون اساسی را به یک اصل تقلیل داده، عملا آن را تعطیل کنند و ایران را به عصر پیشامشروطه بازگردانند.
کارزار سرنوشت‌ساز در این انتخابات میان دو جریانی است که یکی استبداد و استعمار را دو روی یک سکه می بیند و بر نفی تؤامان آن دو تأکید می ورزد و مبارزه با یکی از پایگاه دیگری را بزرگترین انحراف از مسیر مبارزات یک قرن ملت ایران ارزیابی می کند و دیگری به استعمارستیزی استبدادطلب باور دارد. به بیان روشن در این انتخابات رقابت تعیین کننده بین معتقدان به پیوند ناگسستنی میان استقلال و آزادی است با استقلال طلبان آزادی ستیز، میان مدافعان انتخابات آزاد و منصفانه است با طرفداران نظارت استصوابی و رانتی و میان اصلاح طلبان و اعتدال گرایان است با افراطی های خوارج مسلک.
از نظر روابط خارجی در مقابل موافقان برجام که آن را کم هزینه‌ترین و مؤثرترین الگوی حل مسائل ملی و منطقه ای می‌دانند و خواهان تعمیم آنند، مخالفانی صف کشیده اند که برجام را فتنه می خوانند و مترصدند در اولین فرصت توافق را برهم زنند و چرخه خطرناک «سانتریفیوژ بیشتر – تحریم شدیدتر» را از نو راه بیندازند و شبح جنگ را بار دیگر در آسمان میهن به پرواز درآورند. مقصود دلواپسان رانت خواری است که راهبرد «برد – برد» را دروغ می خوانند و فریب و مشی «برد – باخت» را که در شرایط آشوب زده منطقه معنایی جز شکست فاجعه بار همگانی ندارد، سیاست انقلابی می نامند. بدون آن که به روی خود بیاورند که ملت ما ۸ سال هزینه کمرشکنی برای استراتژی «تحریک حداکثری – تجهیز حداقلی» پرداخت. راهبردی که قدرت‌های جهانی را علیه ایران و ایرانی به اجماع رساند و فرصت‌های زیادی از ایرانیان گرفت.
از منظر ایدئولوژیک و البته در غیاب عرفی گراها که قادر به عبور از قیف استصواب نیستند عملا دو اسلام با خیل مؤمنان خود به رقابت با یکدیگر خواهند پرداخت. اسلام رحمانی در برابر اسلام تکفیری، اسلام دموکراتیک در مواجهه با اسلام استبدادی یا اسلام منهای آزادی، اسلام حقوق محور و پرچم‌دار کرامت ذاتی همه انسان ها با هر عقیده و سلیقه ای در مقابل اسلام سیاست زده و تک ساحتی که حفظ قدرت را به هر قیمت ولو با دروغ و تهمت موجه می خواند، اسلام اخلاق مدار که آن چه بر مسلمانان نمی پسندد بر دیگران نیز روا نمی دارد، در برابر اسلام غیراخلاقی و یک بام و دو هوایی آزادی را حق مسلمانان می داند وقتی در اقلیت اند و آزادی ستیز می شود وقتی که آنان به قدرت می رسند! به عبارت دیگر اسلامی که حق تبلیغ، انتشار نشریه، تأسیس انجمن، تشکیل حزب و ساخت مسجد را حق طبیعی اقلیت مسلمان در جوامع دیگر می داند اما تأمین همین حقوق را برای اقلیت های غیرمسلمان در کشورهای اسلامی برنمی تابد. اسلام مدنی که حکومت را حق جمهور مردم می بیند، رودررو با اسلام قرون وسطایی که حکومت را حق انحصاری فقها و روحانیون می خواند. اسلام عقلانی مدافع صلح و گفتگو و هم زیستی مسالمت آمیز با جهانیان در تقابل با اسلام خشونت پرست، مخالف گفتگو و مشتاق شروع جنگ های صلیبی.
از زاویه اقتصادی نیز ما با افراطیونی طرفیم که متهم ردیف اول اوضاع اسفناک کنونی اند. کسانی که با وجود درآمد افسانه ای ۷۰۰ میلیارد دلاری نفت و یک دستی ارکان حکومت، حاصل عملکرد ۸ ساله شان تورم چهل درصدی، رشد منفی هشت و نیم درصدی، بدهی های کلان دولتی، صنعت خوابیده، چهارصدهزار میلیارد تومان پروژه های نیمه تمام، فساد بی سابقه و گسترده اقتصادی و تحریم نفتی و بانکی کشور بود. در عین حال امروز با وقاحت تمام گریبان دولت را گرفته اند که چرا رکود و گرانی و تورم و بیکاری را در همین مدت دو سال و قبل از لغو تحریم هایی که خود مسبب آنند و با وجود کاهش شدید قیمت نفت حل نکرده است. عجیب تر آن که پس از انواع مانع تراشی ها که در جریان برجام صورت دادند و خوشبختانه ناکام ماندند، حال به کارشکنی در اجرای آن روی آورده اند و اخیرا به اسم مقابله با نفوذ اقتصادی دشمن به سنگ اندازی در روند توسعه روابط ایران با آمریکا (شیطان بزرگ)، انگلستان (استعمارگر پیر)، آلمان (شریک شیمیایی صدام)، فرانسه (فروشنده خون های آلوده)، هلند و …(راه اندازنده شبکه های رسانه ای) و … پرداخته اند تا اقتصاد جان نگیرد و شاخص فلاکت ایرانیان در جهان هم چنان پس از ونزوئلا دوم باقی بماند.
از دید اجتماعی و فرهنگی نیز چالش ما با طالبانیسم شیعی است. جریانی که هیچ حوزه اجتماعی و فرهنگی را از موسیقی و تئاتر و سینما تا کتاب و مطبوعات و رسانه های مجازی آزاد نمی خواهد و قصد آن دارد که با بهره مندی از رانت های سیاسی و تبلیغاتی خانه ملت را غصب کند و روزهای تیره تری از گذشته را برای اهالی فرهنگ و ادب و هنر رقم زند و به سانسور و سرکوب ظاهری قانونی بخشد.
فرهنگ غنی ایرانیان خوانش علوی از اسلام یا همان تفسیر عقلانی، عادلانه و عرفانی از دین مبین و نیز وجود روحانیت مردمی و مستقل از قدرت اجازه یکه تازی به تکفیری ها را در ایران نمی دهد با وجود این از خطر آنان نباید غافل شد. درست است مادامی که در خانه هر ایرانی در کنار قرآن کریم نسخه ای از دیوان حافظ یافت می شود و مثنوی معنوی هم چنان آرام بخش دل های مردم ماست، داعش مزاجان شیعی هرگز نخواهند توانست مانند داعش سنی ترکتازی کنند و با شمشیر گردن زنند ولی می توانند با چاقوکشی در اجرای قوانین خلل ایجاد نمایند. پس گرفتن خانه ملت از تکفیری ها، دست آنان را از اقدامات قانون شکنانه شان در آینده تا حدود زیادی خواهد بست.
هفتم اسفندماه روز مصاف طرفداران جامعه آزاد، باز و گشوده به سوی جهان با هواخواهان اجتماع پلیسی و بسته به نام اسلام است. رقابت اصلی در این انتخابات بین دموکراسی طلبان با دست پروردگان تئوریسین استبداد دینی خواهد بود و هر فرد و گروهی که با آنان ائتلاف کند. بر این اساس لازم است به هر اصول گرایی که حساب خود را از تکفیری ها جدا نموده، حرام خواری سیاسی را محکوم کند و خود را متعهد به اجرای کامل قانون اساسی بداند، خوشامد گفت. من برای شفاف کردن مضمون این چالش تاریخی شعارهای زیر را پیشنهاد می کنم و خوشحال خواهم شد که با نقد و بررسی اصلاح و تکمیل شود: «نه به قرون وسطی – استبداد کلیسا»، «اسلام رحمانی آری –اسلام تکفیری هرگز»، «نه به داعش شیعی – نه به داعش سنی»، «نه به حرام خواری – نه به حرام خواران»، «نه به جنگ و تحریم – آری به برجام»، «نه به حزب پادگانی – نه به جبهه طالبانی»، «حفظ حریم شخصی – نه به تفتیش عقاید»، «آزادی بیان و اندیشه آری – جوانمرگی نشریات هرگز»، «جمهوری اسلامی آری- حکومت خودکامان هرگز» و بالاخره شعار همیشگی مان «ایران برای همه ایرانیان»


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر