استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تفاوت های استبداد دینی و استبداد غیر دینی تاکید کرد: باید میان استبداد دینی و غیردینی تفاوت قائل بود. آنجاییکه پای دین در میان نیست اگر استبدادی اتفاق میافتد از ابزارهایی همچون کودتای نظامی، اسلحه و فشنگ استفاده میشود و ما با سخت افزارها مواجهیم،
اما در استبداد دینی با صرف نظر از اینکه این روشها هست یا نیست، نکته دیگری نیز وجود دارد و آن این است که همه جنایتها میتواند به همراه توجیهی از دین اتفاق افتند. توجیهی که قبح آن جنایت را از بین میرود و باعث میشود جنایت راحتتر اتفاق بیفتد و مردم دیندار این استبداد را با این دلیل که خدا خواسته است، بپذیرند.
اما در استبداد دینی با صرف نظر از اینکه این روشها هست یا نیست، نکته دیگری نیز وجود دارد و آن این است که همه جنایتها میتواند به همراه توجیهی از دین اتفاق افتند. توجیهی که قبح آن جنایت را از بین میرود و باعث میشود جنایت راحتتر اتفاق بیفتد و مردم دیندار این استبداد را با این دلیل که خدا خواسته است، بپذیرند.
به گزارش جماران حجت الاسلام والمسلمین استاد محمد سروش محلاتی که روز گذشته در «همایش کیشمهر» به مناسبت گرامیداشت علامه سید محمد حسین طباطبایی در دانشکده فنی دانشگاه تهران سخن می گفت، با اشاره به عدم انجام پژوهش های لازم در مورد استبداد دینی، اظهار کرد: تاکنون پژوهشی درباره این موضوع نشده است، استبداد دینی توسط آیت الله نائینی حدود ۱۱۰ سال قبل وارد ادبیات دینی و سیاسی ما شد و تا پیش از آن ما در فرهنگ خود این موضوع را نمی شناختیم. علامه نائینی در عصر مشروطه در کتاب “تنبیهالامه” خود بحث استبداد دینی را مطرح کرد. علامه طباطبایی یکی از شاگردان ایشان بود و ممکن است در این بحث تحت تاثیر استاد خود قرار گرفته باشد، هر چند زاویه دید علامه طباطبایی با علامه نائینی متفاوت است.
وی با اشاره به آثار علامه طباطبایی در ارتباط با موضوع استبداد دینی، گفت: نکته اول که از درون آثار علامه طباطبایی باید به آن پاسخ داد این است که آیا موضوعی بهعنوان استبداد دینی موجودیت دارد یا خیر و اینکه آیا علامه این واقعیت را میپذیرد یا خیر؟ که میبینیم علامه استبداد دینی را بهعنوان یک واقعیت پذیرفته است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به پذیرفته شدن موجودیت استبداد دینی از نگاه علامه طباطبایی، افزود: اگر در دین این ظرفیت وجود دارد که مورد سوءاستفاده قرار بگیرد این ظرفیت به کدام بخش دین مربوط میشود؟ نکته سوم این است که آسیبهای استبداد دینی چیست و چه نتایجی را به دنبال دارد و نکته چهارم این است که تجربه استبداد دینی در جوامع دینی اعم از اسلامی و غیراسلامی چه بوده است؟
حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی با استناد به آثار علامه طباطبایی، یادآور شد: آثار علامه نشان میدهد که او واقعیت وجود استبداد دینی را پذیرفته است، اما اینکه چگونه به این واقعیت رسیده است دو جهت دارد؛ یکی اینکه علامه تاریخ اسلام و مسیحیت را خوب مورد مطالعه قرار داده و از این جهت با مواردی در تاریخ برخورد داشته است که نمونه های استبداد دینی بوده اند. متاسفانه در جوامع مسیحی و برخی جوامع اسلامی تجربه استبداد دینی وجود داشته است.
این محقق و پژوهشگر فقه سیاسی با اشاره به استنباط علامه طباطبایی از قرآن به واسطه مفسر بودن ایشان، عنوان کرد: جهت دیگر که باعث میشود علامه طباطبایی ذهنش درگیر استبداد دینی باشد مفسر بودن اوست. در آیات قرآن موارد متعددی وجود دارد که این مفسر را با مسأله استبداد دینی درگیر میکند در غیر این صورت اگر علامه صرفا یک فیلسوف صدرایی بود یا اگر صرفا یک فقیه بود او را درگیر با این مسأله نمیکرد؛ چرا که ما در اسلام فیلسوفان و فقهای دیگری نیز داشتیم که هرگز به این موضوع نپرداخته اند.
وی در ادامه با اشاره به آیاتی از سوره توبه در قرآن مجید در ارتباط با به قدرت رسیدن عالمان دینی در یهود و مسیحیت، اظهار کرد: در قرآن اشاره شده که عالمانی از دین یهود و مسیحیت وقتی به قدرت رسیدهاند چه نتایجی را به دنبال داشته است.
حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی ادامه داد: تعبیر خود قرآن آن است که «یضل به کثیرا و یهدی به کثیراً» این خود آیه قرآن است که میگوید همین قرآن میتواند برای عدهای مایه گمراهی شود و برخی را نیز هدایت کند. اصل این واقعیت، یعنی استبداد دینی و سوء استفاده از دین غیرقابل انکار و کتمان بوده و بارها در تاریخ اتفاق افتاده است.
این سخنران همایش کیش مهر با اشاره به اینکه مرحوم علامه براساس مطالعه تاریخی به نتایجی در ارتباط با جنایات با عنوان دین رسید، افزود: علامه به این نتیجه رسید که اگر جنایاتی در تاریخ که با عنوان دین اتفاق افتاده با جنایات دیگر مقایسه شود، آن جنایات که به نام دین صورت گرفته به مراتب وحشتناکتر است؛ این مطالب را علامه در تفسیر المیزان دارد.
سروش محلاتی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه علامه طباطبایی نگاهی به تاریخ مسیحیت داشت که چگونه استبداد دینی در آن رخ داده است، خاطرنشان کرد: از نظر آن مرحوم همان مسأله استبداد دینی که در تاریخ مسیحیت وجود داشت به تاریخ اسلام ورود پیدا کرد و همان تجربه دوباره در دوران اسلامی تکرار شد؛ این بحث را علامه در گفتوگوهایی که با پروفسور کوربن در ۱۳۴۰ داشت، مطرح کرده است.
وی با اشاره به اینکه استبداد دینی، استبداد سیاسی و فساد مالی ۳ ضلع یک مثلث هستند که استبداد دینی قاعده این مثلث است و اگر بیاید آن ۲ ضلع دیگر هم میآیند، اظهار کرد: خداوند در یکی از آیات سوره توبه به این موضوع اشاره میکند و علامه طباطبایی نیز در چندین صفحه ذیل آیه در تفسیر المیزان درباره ارتباط استبداد سیاسی و دینی و فساد مالی و اقتصادی سخن گفته است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه علامه طباطبایی اگرچه تعبیر «حکومت اسلامی» را در چند جا به کار برده است، اضافه کرد: او درباره حکومت گفته که حکومت یا انسانی است یا غیر انسانی. علامه حتی حکومت اکثریت یعنی نصف به علاوه یک را به خاطر رعایت نشدن حقوق نصف منهای یک عادلانه نمی داند و از به کار بردن تعبیر اکثریت برای حکومت ابا دارد؛ چراکه حکومت اکثریت از نظر او ظلم بر اقلیت است. همچنین حکومت فردی را هم رد میکند و میگوید فقط حکومت انسانی باید برقرار باشد.
وی افزود: علامه در تعریفی از حکومت اسلامی گفته است که منظور حکومتی است که در آن همه انسانها از حقوق برابر برخوردار میشوند. حکومت مدنظر اسلام هم حکومت انسانی است.
حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی با بیان اینکه از نظر علامه تحمیل عقیده، نابود کردن فکر و اندیشه به وسیله زور هرگز مورد تائید دین نیست، گفت: از نظر علامه این موضوعات به عملکرد کلیسا مربوط بوده است، اما معالاسف در میان مسلمانان نیز نهضت آزادی فکر و عقیده را از دست دادهایم
گواه مدعای آقای محلاتی
نشریه کلمه
گواه مدعای آقای محلاتی
نشریه کلمه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر