جرس: آخرین مواضع دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه درباره تدوین منشور حقوق شهروندی از سوی دولت یازدهم، گزارش UPR ایران در سازمان ملل، عملکرد احمد شهید و شیوه گزارشگری وی،مذاکرات هستهای و چگونگی فعالیت ستاد حقوق بشرو...مطرح شد.
به گزارش ایسنا، محمدجواد لاریجانی با تشریح وظایف ستاد حقوق بشر مبنی بر اینکه «ستاد حقوق بشر قوه قضاییه مسئولیتهای مختلفی دارد. اولین مسئولیتش که مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده، این است که ما در مقابل تهاجماتی که به جمهوری اسلامی و تجربه مدنیمان میشود دفاع معقولی داشته باشیم.
اگر اشکالی وجود دارد به آن پاسخ دهیم و اگر هم اشکالی است آن را قبول کنیم و اگر هم تهمتی باشد، مقابلش بایستیم. یکی دیگر از مسوولیتهایمان در این ستاد تلاش برای تعمیق حقوق بشر بر اساس تفکر اسلامی است. ما حقوق بشر را بارومتر مدنیت میدانیم.
حقوق بشری که در آن انسانها مدعی کرامت خدادادی هستند، کرامتی که کسی آن را به عنوان صدقه به ما نداده لذا ما یک علاقه اثباتی نسبت به مسائل حقوق بشر داریم؛ بنابراین باید در کشور ما مردم با این حقوق آشنا شوند و متقاضی آن باشند؛ البته باید مکانیزمهای پایش آن را نیز داشته باشیم.»، پاسخگوی دیگر سئوالات خبرنگاران حقوقی بود که بخش هایی آن را در زیر میخوانید:
-یکی از وظایف ستاد حقوق بشر، توجه به انحرافات یا خطاهایی است که در داخل صورت میگیرد، البته ما یک مکانیزم حقوق شهروندی داریم که در زمان آیتالله هاشمی شاهرودی تصویب شد. یک شبکه استانی هم داریم که به این مسایل توجه میکند.
-پرونده جنجالی سکینه محمدیآشتیانی که مورد سوءاستفاده عظیم رسانههای غربی قرار گرفت یک نمونه است، البته وقتی سیستم قضایی با بی اعتنایی به این جوسازی ها کار خود را تمام کرد و معلوم شد چه میزان دروغ و جو سازی و شانتاژ شده دیگر راجع به نتیجه سخنی به میان نمی آید. واقعا جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی مظلوم هستند.ما به کسانی که در جریان فتنه سال 88 نقش عمده نداشتند، اما اتهاماتی متوجه آنهاست، کمک میکنیم تا در چارچوب قانون با آنها با تسامح برخورد شود.
-به دلیل این که این امر تصمیم حکومتی است و در شورای عالی امنیت ملی که قوای سه گانه حضور دارند، اتخاذ شده و مبنای قانونی خود را دارد، به مصلحت نمیدانم که در این مورد اظهارنظر بیشتری داشته باشم، البته ما امیدواریم شرایط اجتماعی و سیاسی کشورمان در چارچوب قانون به یک فضای بسیار صمیمی و دوستانه برای فعالیت و تعامل کسانی که در فتنه 88 آلوده شدند و سپس متوجه شدند و به تجربه مهم جمهوری اسلامی پایبند هستند بازگردد. شخصا روابط بسیار صمیمی با آقای خاتمی داشته و دارم. دوست قدیمی با هم هستیم ولی در مشی سیاسی اختلاف نظر بسیار سنگینی با وی دارم.
-فتنه 88 یک خطای بسیار بزرگی بود که اتفاق افتاد و افرادی که در این خطا وارد شدند شاید نمی دانستند این خطا چقدر خطرناک است و اگر این باب باز میشد از دموکراسی جوان ما چیزی باقی نمی ماند. قاطعانه به مشی دموکراتیک در زندگی قائل هستم و معتقدم هرچه دموکراسی دردسر داشته باشد بازهم می ارزد و علاقهای که به دموکراسی دارم علاقه کاملا مبنایی و از موضع توجه به کارآمدی است.
-فکر میکنم فضای سیاسی کشورمان هرچقدر قانون محور و با تحمل جلو برود، بدنه مدنیمان قویتر میشود. ما یک تجربه مدنی داریم و این موضوع جا افتاده است که باید با رای و مشارکت مردم در فضای عقلانیت اسلامی کارها پیش برود و جا افتاده که رای مردم به تعبیر مقام معظم رهبری حق الناس است. حقالناس مثل بیتالمال است و تجاوز به حقالناس میتواند مجازات بسیار سنگین داشته باشد. خیلی مهم است که یاد بگیریم چگونه با هم زندگی کنیم. به نظرم این بزرگترین تجربهای است که ما باید بدست آوریم. اکنون در کشور گاهی عدم تسامح عجیبی در رفتارهای معمولی داریم مثلا یا صد درصد موافقیم یا میخواهیم دل و روده همدیگر را بیرون بریزیم. اصلا نمیتوانیم همدیگر را تحمل کنیم و با همدیگر تعامل داشته باشیم. در واقع استبدادزدگی در رفتار فردی و اجتماعی ما وجود دارد. مثلا ما می گوییم که مدیر بلدوزری خوب است ولی ما مدیر مینیاتوریست هم می خواهیم. ما ایرانیان بیشتر مینیاتوریست بوده ایم تا بلدوزرچی.
-اشکالی که من به روسای جمهور وارد میدانم این است که وقتی عزیزان ما رای میآورند یادشان می رود که این رای برای یک مسئولیت خوب و مهم اجرایی و در چارچوب قانون تعریف شده است. یک دفعه احساس میکنند که باید منجی کشور و بشریت باشند. ادبیات ما یکدفعه از یک مسئول اجرایی با برنامه به یک آدمی که بحث های فلسفی بزرگی میکند تبدیل میشود و گاهی هم این بحثهای فلسفی به جایی می رود که فقط به ایران محدود نیست بلکه به کل بشریت می رسد.
-یکی از اشکالاتی که همیشه به آقای احمدی نژاد میگرفتم، این بود که ایشان تصمیم غلط یا درست می گرفتند، ولی تصمیم را نمیساختند. تصمیم گرفتن خیلی راحت است ولی تصمیم ساختن مهم است. ما باید با هم تصمیم بسازیم. ساختن فوت و فن دارد و باید بلد باشیم و تحمل کنیم. بدانیم که تصمیمی که ساخته میشود بهتر است. به نظرم یک نهضتی نیاز است تا ما این دستاورد بزرگ ملی را که بنای یک نظام مدنی-سیاسی جامع بر اساس عقلانیت اسلامی است نگهداری کنیم، البته غربی ها دوست ندارند دموکراسی پا بگیرد؛ زیرا آنها دیکتاتور میخواهند. منافع غرب با دیکتاتورهای سکولار تامین میشود.
-اینکه گفته میشود اسلام دین کهنهای است و قوانینش هم مندرس است، یک موضوع تحریک کنندهای است که غربیها بیان می کنند تا ما اصلا به سمت دموکراسی نرویم، در حالی که اساس دین اسلام بر پایه بصیرت است.
-خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر میفرماید:" قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ". بگو راه من اینست که من و پیروانم، همه مردم را با بصیرت کامل بسوی خدا دعوت می کنیم، خدای یکتا منزه است و من از مشرکان نیستم. بصیرت زیباترین و کارآمدترین کلید واژه در زندگی مدنی است. بصیرت و حق مداری ، تفقه در دین و ثقلین، اینها علامت و نشانه های راه هستند.
-در صحنه بینالمللی به طور علنی از طرح این منشور و ابتکار آقای روحانی استقبال کردیم. خانم امین زاده که از همکاران ما در ستاد بودند، پس از مسئولیت جدیدشان در معاونت حقوقی ریاست جمهوری منشور را برای ما فرستادند و ما نظرات خود را اعلام کردیم. اکنون این منشور در حال رفت و برگشت برای اعمال نظر و بررسی است، البته به نظرم این منشور نیاز به مصوبهای از سوی مجلس دارد. اگر این لایحه بار قضایی داشته باشد باید به عنوان یک لایحه قضایی باشد، در غیر این صورت باید از سوی دولت ارسال شود. به نظرم یکی از ابتکارات خوب آقای روحانی طرح ایده و تدوین منشور حقوق شهروندی است و ما از آن پشتیبانی می کنیم.
-مساله قصاص در اسلام وجود دارد، ولی تاکید شارع بر عفو و صفح است. ما در جمهوری اسلامی مکانیزم وسیعی را در این زمینه درست کردیم؛ چرا که نظام قضایی مامور اجرای حکم نیست، بلکه مامور صدور حکم است. ما با این مبنی تعلل میورزیم و با خانوادهها صحبت میکنیم و توانستهایم برای 60 درصد پروندههای مربوط به قصاص رضایت اخذ کنیم.
-در سازمان ملل چند نوع گزارشگری وجود دارد. یکی از این گزارشگریها، گزارشگریهای موضوعی است که در ایران 7 نفر آمدند. در آینده نزدیک گزارشگر مسئول حق تغذیه به ایران میآید. گزارشگران موضوعی قرار نیست از کشوری تمجید کنند، بلکه به کشورهای مختلف میروند و نقاط ضعف آنها را نشان میدهند.
-مکانیزم دوم، تعیین گزارشگر رویه ویژهای است که سوالاتی را مطرح میکنند و کمیته شورای حقوق بشر این سوالات را به ما منعکس کرده و ما کتبا به آنها پاسخ میدهیم. مکانیزم سوم، UPR است که همه کشورها باید پاسخگو باشند. گزارش UPR ایران از لحاظ شیوه و محتوا جزو بهترین گزارشها بوده است. زمانی که کشورها دور هم نشستند، ایران رکورد حقوق بشر را توضیح داد و این اولین باری بود که کشور مدعی مثل آمریکا که با گردن کلفتی همه را متهم می کرد، مجبور بود بنشیند و بقیه راجع به آن صحبت کنند.
-ما نه تنها با مکانیزم گزارشگری مخالف نیستیم، بلکه آن را قبول داریم، ولی تعیین گزارشگر ویژه کشوری باید قابل توجیه باشد. اولین اشکال ما نسبت تعیین گزارشگر ویژه کشوری این است که تعیین گزارشگر موجه نیست و کشورهای غربی دست به یکی کردهاند تا علیه کشور ما فشار سیاسی وارد کنند و از حقوق بشر برای مقاصد سیاسی استفاده ابزاری کنند.
-اشکال دیگرمان نسبت به گزارش احمد شهید این است که گزارشگرها به طور کلی و گزارشگر ویژه یک چارچوب کاری مصوب دارند که باید در آن چارچوب کار کنند. به عنوان مثال گزارشگر نباید وارد تبلیغات علیه کشور موضوعاش شود ولی هنوز مرکب حکم احمد شهید هنوز خشک نشده بود که از یک تلویزیون به تلویزیون دیگر می رفت و علیه ما مصاحبه می کرد و تبدیل به یک هنرپیشه رسانه ای شده بود. ما در دنیا هم جاذبه و هم دافعه داریم و خیلی این مسایل برای ما مهم نبود، ولی کسی که مسئولیت گزارشگری ما را می گیرد باید برای مدتی دهانش را در چارچوب قانون ببندد.
-یکی دیگر از اشکالات وارده به گزارش احمد شهید این است که در چارچوب سازمان ملل قواعدی برای غربال گزارش ها وجود دارد. گزارشگر نباید صرفا ادعا جمع کند، بلکه باید روش غربالگری داشته باشد و بگوید که روش کارم این است. حال آنکه ممکن است ما این روش را دوست نداشته باشیم، ولی باید در چارچوب بینالمللی باشد. یکبار شمارش کردم و دریافتم که احمد شهید بالغ بر 1300 اتهام را متوجه ما کرده بود. حال ما باید چه میکردیم؛ تک تک جواب میدادیم؟ در این صورت 15 سال طول میکشید تا این اتهامات جواب داده شود. به او گفتیم 5 مورد را انتخاب کرده و به ما بگو تا بدانیم تکلیفمان چیست.
-اشکال بعدی ما به احمد شهید رابطه وی با تروریسم است. او مسوول بین المللی است و همه کشورها مسوولیت بین المللی دارند که با تروریسم در هر شکلی مخالفت کنند. اگرچه کسانی که این حرف ها را زده اند خود خطرناک ترین تروریست های دنیا را تولید کردهاند. داعش، طالبان و القاعده محصول سیاست های غرب است و خودشان آنها را درست کرده اند. تروریست هایی که غرب درست میکند خیلی وحشتناک ترند.
-احمد شهید با تروریست ها همکاری وسیعی دارد و به طور رسمی با آنها ارتباط دارد. وی این افراد را به عنوان مدافعان حقوق بشر مطرح می کند. به عنوان مثال منافقین حدود 17 هزار نفر را ترور کردند و ما با اسناد و اسامی به او گزارش دادیم. وی توجهی به این موضوع نکرد و کسانی را که دستشان به خون این افراد آغشته شده را به عنوان مدافعان حقوق بشر معرفی کرد. به عنوان مثال فردی که حداقل 4 نفر اعم از معلم، نانوا، عابر پیاده و کودک را ترور کرده و به اعدام محکوم شده است را به عنوان یک فرد فرهنگی معرفی می کند.
-دعوای ما با احمد شهید، شخصی نیست، ما این موضوعات را در صحنه بین المللی توضیح می دهیم. ایشان به خودش حق می دهد که تا دین اسلام را ارزیابی کند. بنا نیست که مرجع تقلید باشد و فتوا صادر کند. به عنوان مثال احمد شهید می گوید که ناسزا به پیامبران مهم نیست و مجازات ندارد. اینکه فحش و ناسزا به پیامبر مهم است یا خیر را این فرد نباید بگوید. وی باید بگوید که مجازات توهین به انبیا با کدام تعهدات بینالمللی ما مغایر است.
-مسئولان ما در سطوح مختلف اعم از قضایی و دیپلماتیک و ... با احمد شهید ملاقات داشته اند. وی می گوید که می خواهد به ایران بیاید، ما با آمدنش به ایران مشکلی نداریم. هر سوالی هم که داشته باشد پاسخ می دهیم. سوال من این است که شما ایران می آیید چه کار می کنید؟ میگوید من اتهامات کشور شما را بررسی می کنم. 1300 اتهام! به او می گوییم که برای هر اتهام چه قدر زمان نیاز دارید؟ مثلا سه ساعت که اگر در 1300 ضرب شود، چند روز می خواهی ایران باشی. مشخص است که این موضوع نمایش است. ما می گوییم دو موضوع انتخاب کن که شما چه کار می خواهید انجام دهید زیرا طبق منطق سازمان ملل گزارشگر که جایی می رود می گوید که من این کارها را می خواهم انجام دهم که ما با آن مشکلی نداریم. همکاری ما با احمد شهید بیش از حد لیاقتش است.
-این اشکالات سبب میشود که آمدنش به ایران یک نمایش تجاری باشد. ناگفته نماند که یک سال دیگر از زمان گزارشگری احمد شهید درباره ایران باقی مانده است.
-ما برای خانم ناوی پیلای کمیسیونر عالی سابق حقوق بشر سازمان ملل این اشکالات را نوشتیم و در یک جلسهای بسیار صریح با او صحبت کردیم. وی شجاعانه گفت که من فکر میکنم اشکالات ایران درباره گزارش احمد شهید جدی است و حتی گفت من او را برای این کار انتخاب نکردم. همکاران ما در جلسهای در ژنو با او 5 ساعت صحبت کردند. ما سیستم دربسته نداریم و نگران نیستیم از اینکه اتهامی در مورد ما بررسی شود.
-درباره تعویض گزارشگر ویژه باید بگویم که نباید اساسا چنین گزارشگری برای کشور ما بگذارند؛ زیرا ما نهایت همکاری را داریم و راجع به هر موضوعی میتواند گزارشگر موضوعی به کشورمان بیاید.
-آبان ماه امسال گزارش جامع UPR ایران را ارایه دادیم، البته قبل از آن گزارش کتبی ارایه کردیم. این گزارش حدود 25 صفحه بود و بیش از 100 صفحه ضمایم داشت. این گزارش شامل اقدامات و نظرات ما در مورد توصیههای سایر کشورها بود. دبیرخانه مربوطه در شورای حقوق بشر گزارش ایران را از لحاظ ساختاری بهترین گزارش UPR دانست و ما در جلسه UPR بالغ بر سه ساعت راجع به این گزارش صحبت کردیم. همه کشورها راجع ما صحبت کردند و ما هم پاسخ آنهایی را که انتقاداتی داشتند، دادیم. به اتفاق آرا گزارش ما در قسمت اول تصویب شد و کشورهای مختلف به ما پیشنهاداتی ارائه دادند که این پیشنهادات را دستهبندی کرده و طبق آیین نامه باید نظراتمان را با این پیشنهادات ارائه دهیم.
-اینکه «حق مسلم ما انرژی هسته ای است» درست است و من یکی از طرفداران سرسخت توسعه اتمی هستم، البته حق مسلم دیگر حق انتخاب مبنای سبک زندگی است که نباید بگذاریم که این حق از بشریت گرفته شود. البته توفیق دولت ما توفیق ملی است و ان شاالله موفق می شوند؛ چرا که دیپلمات های ورزیده ای داریم که این کار را پیش می برند و من سالها با آنها کار کردهام.
-اکنون زمان خوبی برای پیشبینی نتیجه مذاکرات نیست؛ زیرا ممکن است من سلیقه دیگری در نحوه پیشبرد این مذاکرات داشته باشم و سلیقه در این زمینه خیلی مهم نیست. اکنون ما باید آقای روحانی را کمک کنیم. مذاکرات هسته ای مذاکرات سختی است و غربی ها خیلی بد عمل می کنند و ایران با خویشتنداری و متانت پیش می رود. اگر غربی ها این فرصت را از دست بدهند، ضرر عمده را آنها کردهاند. اگر غربی ها فکر میکنند که ما میخواهیم توانمندی هستهای را رها کنیم اشتباه کرده اند. من طرفدار سرمایه گذاری وسیعی در دانش و تکنولوژی هستهای هستم و فکر میکنم این بخش در ایران خیلی مظلوم است و مدیریت این بخش از دانش در کشورمان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ما باید در مقابل تحمیل غرب برای اینکه قدمان کوتوله باشد محکم بایستیم. فکر می کنم آقای روحانی هم در این امور با من هم عقیده هستند.
-ان شاءلله تیم مذاکره کنندهمان موفق باشند، البته معتقدم که اگر موفق شویم که می شویم باید متدهای کارمان را ارزیابی کنیم؛ زیرا کارآمدی مهم است. اکنون به صلاح نمیدانم که راجع به نتیجه مذاکرات اظهارنظری کنم چرا که ممکن است طرف مقابل سوء استفاده کند.
-اگر تیم ما در این مذاکرات موفق هم نشود، جمهوری اسلامی زمین نمیخورد و من قویا به نیروهای داخلی مان اعتقاد دارم و معتقدم موضوعی که مقام معظم رهبری به نام "اقتصاد مقاومتی" مطرح کردهاند هنوز در کشور باز نشده است. اقتصاد مقاومتی یک تز باسابقه است و ما میتوانیم یک تجربه بسیار جالبی در پیشرفت اقتصادی در کشور داشته باشیم.
-طرفدار مذاکره هستم و مذاکره با آمریکا تابو نیست، ولی مذاکره برای ما وسیله است. من آمریکا را کشور جالبی برای بسط روابط نمی دانم، آنها سیاستهایشان را نسبت به ما و منطقه خاورمیانه بد تعریف کرده اند که قطعا سرشان به سنگ میخورد.
-امید کوکبی دانشجوی یکی از دانشگاه های آمریکا بود که به ایران برگشت. نیروهای امنیتی ما به او مظنون شدند و او را به اتهام جاسوسی دستگیر کردند. به این ترتیب پرونده ای تشکیل و وی محکوم شد. البته ما در این زمینه با مسوولان امنیتی و قضایی صحبت های مختلفی داشته و داریم. طبیعتا تبلیغات بین المللی روی این موضوع تاثیر گذاشته است. مثلا جایزه ساخاروف به وی دادند در صورتی که جایزه ساخاروف برای کسانی است که در امر حقوق بشر کار می کنند نه متهمین به جاسوسی!
-ناگفته نماند که ساخاروف دانشمند بزرگ روسی و پدر بمب هیدروژنی بود و دادن این جایزه به کسی که در کشور ما یک دانشجو بوده و اتهامی پیدا کرده از باب علاقه نبوده بلکه برای اینکه او را به یک سوژه تبلیغاتی علیه ما تبدیل کنند، بوده است. ما نمی توانیم با این سوژه ها کار کنیم ما باید مسیر قانونی مان را با تسامح پیش ببریم. سیستم قوانین ما تسامحات خوبی نسبت به دانشجو و اهل علم دارد. ستاد حقوق بشر هم کارش این است که ببیند این تسامح چقدر خوب اعمال شده است. طبیعتا این موضوع را پیگیری می کنیم. ما دوست داریم که این فرد مورد عفو قرار گیرد ولی فراموش نکنیم که وی محاکمه و محکوم شده است. به هر حال هر انسان خطا می کند این ربطی به آمدن دانشمندان ایرانی به کشور خود ندارد.
-عنوان حقوق بشر یکی از موضوعات مهم بینالمللی است. در سازمان ملل وسیع ترین تشکیلات از لحاظ اسناد، سیستمهای پایش و مکانیزم های پیگیری و پیگرد تحت عنوان حقوق بشر مطرح و درست شدهاند. شورای حقوق بشر اخیرا از کمیسیون به شورا تبدیل شد و سطح مسائل حقوق بشر را بالا برده است. میتوان گفت سطح شورای حقوق بشر اندکی کمتر از سطح شورای امنیت سازمان ملل است.
-کشورها در مورد حقوق بشر در سه لایه فعالیت میکنند. اولین لایه، حکومتی است و افرادی همانند وزیر، معاون وزیر و ... در آن حضور دارند. لایه دوم، NGO ها هستند که اصطلاح سمنها را در مورد آنها به کار می برند. لایه سوم، بین این دو لایه است که عنوان نهاد ملی را دارد و طبق کنوانسیون مصوب پاریس، ساختار تشکیل این نهاد به تصویب رسید که ما نیز آن را امضا کردیم. ترکیب این نهاد متشکل از نیروهای حکومتی و مردمی است و مسئولان دولتی، اساتید حقوق، وکلا و ... در آن حضور دارند.
-در این سه لایه، سمنهای جمهوری اسلامی (سازمانهای مردم نهاد) خوب عمل کردهاند و ما به این سمن ها که می خواهند در زمینه حقوق بشر کار کنند، کمک می کنیم. اکنون حدود 800 سمن داریم که بالای 80 درصد این سمنها در زمینه حقوق بشر فعالیت میکنند.
-ناگفته نماند که اگر نظام مدنی ما را در منطقه با سایر کشورها با بارومتر دموکراسی بسنجیم از همه دموکرات تر است. به عنوان مثال برای مقایسه با ترکیه باید یادآور شوم زمانی که آقای خاتمی در ایران رئیس جمهور شدند، اربکان نیز در ترکیه رئیس جمهور شد که پس از دو سال توسط تانک های ارتش ترکیه از قدرت به زیر کشیده شد. در جمهوری اسلامی نیز آقای خاتمی با همه مخالفتهای سیاسی که داشت دور اول ریاست جمهوری خود را تمام کرد و در دور دوم با آرای بهتری به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، یعنی مکانیزم دموکراسی در ایران کاملا جا افتاده تر از ترکیه و تمامی منطقه است؛ بنابراین کشوری با این کارنامه درخشان، بسیار بد است که مورد هجوم وسیع حقوق بشری قرار گیرد و کشورهای منطقه ما که کمترین رکورد دموکراسی و مشارکت عمومی را دارند، مورد تمجید قرار گیرند.
-زمانی که مسائل حقوق بشر در مورد ایران از حساسیت ماهوی اش خارج شد و نوعی سوءاستفاده وسیع بینالمللی پیدا کرد و انعکاسات بد داخلی را به همراه داشت «ستاد حقوق بشر قوه قضاییه» تشکیل شد. زمانی یکی از مسئولان شورای حقوق بشر سازمان ملل، حدود 5 میلیون دلار از عربستان کمک گرفت و پس از آن اعلام کرد که رکورد حقوق بشر عربستان مثال زدنی است، به هر حال نظام تصمیم گرفت ستادی را به نام ستاد حقوق بشر تاسیس کند که تشکیل این ستاد در سال 84 در شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسید. ریاست این ستاد با رئیس قوه قضاییه است، اما ستادی فراقوهای محسوب میشود و اعضای آن متشکل از پنج وزیر شامل وزرای کشور، امور خارجه، اطلاعات، دادگستری و فرهنگ است. همچنین روسای نیروی انتظامی، سازمان زندانها، دیوان عالی و دادستان کل کشور در این ستاد حضور دارند و بنده نیز افتخار دبیری این ستاد را از روز تاسیس تا به امروز دارم.
-ناگفته نماند همکاری بنده با قوه قضاییه در امر حقوق بشر از زمان آیت الله یزدی بود. در آن زمان در مجلس بودم و به همراه آقای ظریف و چند نفر دیگر کمیسیونی را در قوه قضاییه تشکیل دادیم تا درباره مسائل حقوق بشر به بحث و گفتوگو بپردازیم و مسائل حقوق بشر را ساماندهی دهیم. حجت الاسلام و المسلمین کریمی که اکنون رئیس دیوان عالی کشور هستند در آن زمان معاون قضایی قوه قضاییه بودند و در اولین ماموریت حقوق بشری قوه قضاییه، وی به ژنو رفت و در آنجا اعلام کرد که سیاست درهای باز نسبت به گزارشگرهای موضوعی داریم. پس از آن زمان حدود هفت گزارشگر موضوعی به کشورمان سفر کردهاند.
-ستاد حقوق بشر قوه قضاییه مسئولیتهای مختلفی دارد که اولین مسئولیتش که مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده، این است که ما در مقابل تهاجماتی که به جمهوری اسلامی و تجربه مدنیمان میشود دفاع معقولی داشته باشیم و اگر اشکالی وجود دارد به آن پاسخ دهیم و اگر هم اشکالی است آن را قبول کنیم و اگر هم تهمتی باشد، مقابلش بایستیم. یکی دیگر از مسوولیتهایمان در این ستاد تلاش برای تعمیق حقوق بشر بر اساس تفکر اسلامی است. ما حقوق بشر را بارومتر مدنیت میدانیم. حقوق بشری که در آن انسانها مدعی کرامت خدادادی هستند، کرامتی که کسی آن را به عنوان صدقه به ما نداده لذا ما یک علاقه اثباتی نسبت به مسائل حقوق بشر داریم؛ بنابراین باید در کشور ما مردم با این حقوق آشنا شوند و متقاضی آن باشند؛ البته باید مکانیزمهای پایش آن را داشته باشیم.
-یکی دیگر از مسوولیتهایمان در این ستاد تعهدات بین المللی است، یعنی حتی اگر قبول نداشته باشیم، جایی که تعهد کرده باشیم پای آن می ایستیم. اسناد حقوق بشری هفتاد سال پیش نوشته شدهاند. یعنی زمانی که مسلمانان در خواب بودند، متفکران سکولار لیبرال غربی بر اساس تلقی خودشان از مفهوم زندگی، ارزش ها، صلح و جنگ این اسناد را نوشته اند که این اسناد با ادبیاتی بسیار فرهیخته هستند. با ادبیات بین المللی تقریبا آشنا هستم و 36 سال است که مرتبا این ادبیات را مطالعه می کنم، بگونه ای که با آن اُخت شده ام. در واقع ادبیات حقوق بشری به مراتب از ادبیات دیگر محتوایی تر، زیرکانه تر و خواندنی تر است. این ادبیات بدون در نظر گرفتن سایرین نوشته شد، یعنی تجربه غربی در زندگی مبنا قرار گرفت و بقیه فراموش شدند.
-ادبیات حقوق بشری سه نسل دارد. نسل اول منشور و سپس میثاقین است، نسل دوم مکانیزم های پایش و نسل سوم تفسیر و توسعه است. ما در اولین نسل حضور نداشتیم، البته در دومین نسل نیز حضورمان هرچند کم ولی بی خاصیت نبوده و مثلا مکانیزم UPR را داشتیم که ایران در آن نقش داشت و بهترین مکانیزم پایش حقوق بشری است. نسل سوم از همه مهمتر است و به عنوان مثال توسعه مفهوم ازدواج است و ویژگی جدید تحولات جامعه غربی را دارد و به شکل شدیدتر اعمال میشود. به عنوان مثال در منشور حقوق بشر آمده که هر کسی باید بتواند همسر خود را آزادانه انتخاب کند و در این زمینه نباید فشاری وجود داشته باشد که ما نیز به آن معتقدیم. در اسناد دیگر مکانیزم هایی در زمینه رفع خشونت علیه زنان آمده که ما با آن موافقیم. من در ایران به خانم رابینسون دبیر کل سابق کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل به شوخی گفتم که ما همه زن ذلیل هستیم. پس ما در قسمت پایش هم دخالت کردیم و اعلام کردیم که خشونت علیه زنان در محیط کار و خانواده باید متوقف شود؛ البته علیه ما در این زمینه مطالبی مطرح شد.
-به عنوان مثال ما استنباط مان را در بحث نشوز و زمانی که زن ناشزه میشود و مرد چه حقی دارد به او فشار آورد، بر اساس مکتب اهل بیت (ع) بیان کردیم. مکتب ما بسیار با اسلام آمریکایی متفاوت است. آنها تعجب می کردند که ما در کتب فقهی مان خشونت را به این شدت مورد انتقاد قرار دادهایم.
-در آمریکا زنان به حسب طول عمر ازدواجشان حداقل یک بار از همسرشان کتک خوردهاند. این خشونت در مورد کشوری مثل آمریکا که این قدر مدعی است، بسیار زشت است. ریگان قبل از اینکه رییس جمهور شود هنرپیشه بود. وی فیلمهایش را برای تبلیغات انتخاباتی خود به نمایش گذاشت که در تمامی فیلمها کتک زدن زنان را نشان میداد. البته از سوی دیگر مشارکت ما هم برای رفع خلاء حضور بسیار ضعیف است؛ زیرا در صحنه جهانی مقداری تنبل هستیم و برای این امور وقت نمیگذاریم.
-ناگفته نماند تا 50 سال پیش در آمریکا مساله هم جنس بازی ممنوع بود. به عنوان مثال زمانی آلن تورین دانشمند رایانه به دلیل هم جنس باز بودنش در لس آنجلس دستگیر شد تا با هورمون درمان شود. با این توصیف ظاهرا حقوق بشر آمریکا مشکلی ندارد، اما حالا یک دفعه به ما حمله میکند که چرا شما تعهدات بین المللی را قبول ندارید، در حالی که ما این تعهدات را قبول داریم. آنها تعهدات بین المللی را تغییر می دهند و جای ما در این پروسه خالی است؛ البته ما تلاش های خوبی در این زمینه انجام داده ایم.
-بیانات مقام معظم رهبری پیرامون سبک زندگی، درست سر بزنگاه بود؛ چرا که اکنون غرب به مردم دنیا می گوید شما برای مبنای سبک زندگیتان انتخابی غیر از نظام سکولار لیبرال ندارید. ما به آنها می گوییم شما می خواهید یک آزادی بزرگ را از ما بگیرید و آزادی های شکلاتی به ما بدهید. ما باید آزاد باشیم تا مبنای سبک زندگیمان را خودمان انتخاب کنیم.
-آرنولد توین بی - پدر تمدنشناسی - معتقد است در طول زندگی بشری تا به امروز، 25 تمدن بیشتر ظهور نکرده و تمدن های بشری اعم از یهودی، مسیحی، مصری و سریانی عمدتا فسیل شدهاند. وی معتقد است که غیر از تمدن غربی که در حال جوشش است، تنها تمدن موجود تمدن اسلامی است البته او این تمدن را مریض می داند.
-در آن زمان تعبیر آرنولد توین بی این بود که تمدن اسلامی مانند شیر گر گرفته است و اگر گریاش خوب شود، همه ما باید از او بترسیم. حقوق بشر تجربه ای است که ایران را از یک کشور حاشیه ای به یک کشور بسیار موثر منطقه ای تبدیل کرده است و ما از لحاظ علمی در این زمینه پیشرفت داریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر