۱۳۹۷ آبان ۲۱, دوشنبه

سخنی صادقانه با هنرمندان دلواپس بر علیه تحریم ها

111018A_top.jpg
دکتر عبدالستار دوشوکی 

از آنجایی که حوزه تخصصی و کاری نگارنده در طی ٢٥ سال گذشته در رابطه با ارائه محصولات و خدمات پزشکی بوده و مدیر چندین شرکت پزشکی بین المللی از جمله آمریکایی برای منطقه خاور میانه، از جمله ایران، آنهم در زمان تحریم های مختلف بوده ام ناچارم در رابطه با کارزار یکسویه برخی از هنرمندان سرشناس کشورمان تحت عنوان "در برابر تحریم با ما هم‌ صدا شوید" توضیحات روشنگرانه ای را جهت تنویر افکار عمومی و اطلاع این هنرمندان "دلسوز" و "متعهد" بدهم.


زیرا بعقیده نگارنده این درخواست برای هم صدایی نیست؛ بلکه برای تک صدایی است. علاوه بر این درخواست، تعدادیاز اهالی دلواپس فرهنگ ایران نیز با انتشار "ویدئوی احساسی کودک سرطانی" در راستای آنچه سایت تابناک "فعال شدن دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی" خوانده است، در مورد تحریم ها، یکطرفه به قاضی رفته اند. در حالی که هر سکه دو روی دارد. بر طبق گزارش تابناک بسیاری از هنرمندان کشور حاضر نشدند با این جریان جاری شده از اشک های هنرمندان دلنگران "موج سواری هنرمندانه" بکنند.
بیش از ده سال پیش در مهر ماه ١٣٨٨ در مقاله ای تحقیقی و علمی (بر اساس پژوهش ها و شواهد موجود و مستند و با ذکر مراجع معتبر) تحت عنوان "تحريم؟ آری، يا نه؟ وظيفه مـــا چيست؟" نوشتم: " بر اساس مستندات تحقيقی، علمی و تجربی قريب به يک قرن گذشته و با رجوع به بيش از دويست مورد از تحريمات مختلف، ناکارايی تحريم بعنوان يک اهرم فشار و ابزار سياسی در روابط بين المللی برای تغيير و يا تغيير رفتار رژيم های مستبد، مستدل و مکتوب می باشد. در نتیجه نگارنده از مدافعان تحریم های همه جانبه، بنا به دلایل علمی و معقول و بدور از احساسات، نبوده و نیستم. ده سال پیش نوشته بودم "عليرغم رغبت و رضايت باطنی بسياری از ايرانيان برای تنبييه و تکفير رژيم از طريق اهمال تحريمات "فلج کننده"، تاريخ ۹۵ ساله و علم تجربی و مستند "تحريم" ثابت نموده است که در اکثريت موارد آنکس که با پرداخت هزينه بسيار سنگين فلج و يا حتی نابود می شود؛ قشرهای آسيب پذير جامعه و مردم عادی هستند. چه فرقی بين رژيم صدام و يا طالبان و يا برمه و سودان و يا کره شمالی و يا کوبا و يا زيمبابوه با رژيم جمهوری اسلامی وجود دارد؟ بر اساس کدام منطق و يا منبع علمی و تجربی بايد اميدوار باشيم که اگر تحريمات "فلج کننده" بر عليه ديگر ديکتاتورها تاثيری نداشته و ندارد، اما بر حکام جمهوری اسلامی تاثير گزار خواهد بود؟ کدام ملت تحت سلطه استبداد قرون وسطائی را سراغ داريد که تحت فشار تحريم های خارجی بر عليه حکومت خود قيام کرده است؟.
بنابراین نقد نگارنده به این کارزار تبلیغاتی یکسویه در دفاع از تحریم ها نیست. زیرا بنده نیز بر این باور هستم که جمهوری اسلامی هزینه این تحریم ها را بسوی مردم عادی از جمله بیماران متوجه خواهد نمود. نقد بنده همانند همه آن هنرمندان و چهره های سرشناس سیاسی درونمرزی که از امضاء کردن این درخواست یکسویه امتناع ورزیدند به "یکطرفه" بودن این بیانیه و تولید ویدئوهای رانت محور دلواپسان "جهت دار" است. زیرا همه می دانند، و تجربه شخصی بنده نیز در طی ٢٥ سال گذشته ثابت نموده دارو و وسایل پزشکی، مواد غذایی تحت تحریم نبوده و نیستند و همسو شدن با نظام در این موج تبلیغات نادرست، صادقانه نیست. حداقل چهار بانک ایرانی (بانک حکمت ایرانیان، بانک مهر ایران، موسسه مالی توسعه و بانک خاورمیانه) که می توانند برای مراودات بانکی و مالی در جهت تهیه دارو و غذا و بقیه مواد ضروری مورد استفاده قرار بگیرند، از فهرست تحریم‌های ایالات متحده آمریکا خارج شده اند. وانگهی جمهوری اسلامی می تواند به حداقل هشت مشتری قدیمی خود نفت بفروشد، و در مقابل آن دارو، مواد غذایی، و محصولات کشاورزی آزادانه وارد کند. پس نگرانی اصلی جمهوری اسلامی دارو و مواد غذایی برای ملت ایران نیست؛ بلکه بزرگترین نگرانی عدم دسترسی به دلار است تا برای حزب الله لبنان و حوثی های یمن و حشدالشعبی عراق و حماس و جهاد اسلامی و گروه های دیگر بفرستد.

امروز صبح حسن روحانی رئیس جمهور اعلام کرد که تحریم ها هیچگونه تاثیری در روند اقتصادی کشور نداشته است. وانگهی بر اساس گزارش خبرگزاری های جمهوری اسلامی اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور صبح روز یکشنبه ٦ آبان، در آیین نکوداشت روز ملی بیمه سلامت که در مرکز همایش ‌های بین ‌المللی صدا و سیما برگزار شد، تاکید کرد بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی داریم. بر طبق گزارش ایسنا، حسین سلاح ورزی نایب‌ رئیس اتاق بازرگانی ایران نیز در روز یازده مهر سال جاری تاکید نموده است "مجموعا بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار ذخائر ارزی داریم". پس با این همه ذخایر ارزی و آزادی فروش نفت به حداقل هشت کشور دنیا و آزادی خرید دارو و همه نوع وسایل پزشکی، مواد غذایی و محصولات کشاورزی و غیره؛ و تاکید رئیس جمهور بر عدم تاثیر تحریم ها در اقتصاد کشور، این همه نگرانی برای تهیه داروهای سرطان کودکان از کدام "اتاق فکر" نشئت می گیرد؟ مدتی پیش وزیر بهداشت در مورد هزینه دلارهای نفتی موجود برای خرید داروهای ضدسرطان گفته بود که "نظام نمی تواند برای افزودن یک سال یا دو سال عمر بیشتر یک بیمار سرطانی یا صعب الاعلاج دلارهای موجود را صرف کند؛ زیرا اولویت ما جای دیگری است. بسیاری به این سخنان وزیر کشور و رفتار غیر حرفه ای و توهین آمیز وی نسبت به یک هموطن در مورد "هزینه فیزیوتراپی" اعتراض کردند. باید پرسید کجا بودند آن زمان این هنرمندان دلسوز تا "دردمندانه" به "بیدردی" وزیر بهداشت اعتراض کنند؟
اگر دارو و لوازم پزشکی در ایران کمیاب است، که است، پس چرا طبق گزارش خبرگزاری تسنیم و ایسنا، و خبرگزاری مهر یک ماه پیش سیدعلی مرعشی رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر با افتخار می گوید بیش از ١٨ تریلی مملو از ۲۰۰ تن دارو و تجهیزات پزشکی به عتبات برای خدمت ‌رسانی به زائران اربعین به همراه دو هزار پزشک ایرانی به عراق فرستاده شده. بر طبق خبرگزاری فارس معاون عتبات و عالیات مرکز پزشکی حج و زیارت هلال‌احمر مقدار دارو و تجهیزات پزشکی را ٣٠٠ تن اعلام می کند و نه ۲۰۰ تن. سوال اینجاست کجا بودند ماه پیش این هنرمندان بظاهر دلواپس تا از بهر دلسوزی برای ملت ایران به "نظام" بگویند چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. در مناطق محروم کشور از جمله سیستان و بلوچستان صدها هزار نفر از خدمات پزشکی و تسهیلات بدوی و ملزومات اولیه زندگی محروم هستند. اما در عرض چند هفته گذشته، بر طبق گزارش خبرگزاری های متعدد، جمهوری اسلامی با پول بیت المال از جمله ارز خارجی بیش از ۶۷ هزار زائر شیعه پاکستانی را برای مراسم اربعین از نقاط مختلف پاکستان وارد استان سیستان و بلوچستان کرد؛ و دبیر ستاد مردمی اربعین سیستان و بلوچستان با افتخار گفت امسال تسهیلات بهتری نسبت به سال گذشته از لحاظ ارائه خدمات رفاهی و بهداشتی برای این زائران فراهم شده است. این در حالی است که مردم استان با فقر و "نداری" دست و پنجه نرم می کنند. شاید بپرسید چرا؟ چون اولویت نظام ولایت فقیه، ایران و ایرانی نبوده و نیست! حال چرا این هنرمندان دایه های مهربانتر و دلسوز تر از مادر شده اند، والله العلم!
در متن نامه هنرمندان آمده است: " دولت‌ها به زبان سیاست با هم سخن می‌گویند؛ ملت‌ها اما، با زبان صداقت. زبانی از جنس فرهنگ، صلح‌ و دوستی". اما بعقیده نگارنده گزینش جهت دار در گفتن نیمی از حقیقت و کتمان هدفمند نیم دیگر آن مصداق صداقت نیست. در نظامی که مصرف دلارهای نفتی برای خرید موشک دفاعی اس ۳۰۰ روسی بر تهیه داروهای سرطان کودکان ارجحیت و اولویت دارد، نمی توان و نباید از "صداقت" سخن گفت. همسویی با تبلیغاتی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی و پنهان نمودن نیمی از حقیقت نه از جنس فرهنگ است و نه بن مایه صلح که باید دو طرفه باشد. در مملکتی که دختر وزیر کابینه مجاز است با استفاده از رانت های حکومتی بیش از ٥ میلیارد تومان دارو وارد و احتکار کند، صحبت از صداقت بی معناست؛ و سکوت در مقابل آن پر معنا! در پایان باید به این دسته از هنرمندان دلواپس گفت که متاسفانه در دادگاه خلق ادعای یک طرفه شما شاهدی بر برائت جمهوری اسلامی نیست. زیرا شهود در دادگاه باید صادقانه شهادت بدهند: "من سوگند می خورم كه حقیقت را بگویم، جز حقیقت چیزی نگویم و تمام حقیقت را بگویم". شما شوربختانه بنا به دلایلی که خودتان بهتر از دیگران می دانید، تمام حقیقت را نگفتید! و این جوهر ذاتی و بن مایه سخن من با شماست. زیرا هر سکه دو روی دارد. پنهان کردن نیمی از حقیقت نه عین "صداقت" است و نه از جنس "فرهنگ". وانگهی در راوایات نیز آمده است " گفتن نیمی از حقیقت، دروغ بزرگ است".
شنبه ١٩ آبان ۱۳۹۷
ایران وایر

هم‌نوایی با «هم‌صدایی در برابر تحریم»؛ 

حسن یوسفی اشکوری

178A108D-5EAE-434C-A62A-BFD9868C761D.jpeg
زیتون

اخیرا جمعی از هنرمندان و روشنفکران و فعالان عرصه‌های مختلف اجتماعی و مدنی کشورمان ایران، با امضای فراخوانی از عموم مردم جهان خواسته‌اند که در برابر تحریم‌های ظالمانه و ایران بر باد ده یک‌جانبه ایالات متحده آمریکا به اعتراض برخیزند. متن کوتاهی که نوشته‌اند با هوشمندی تمام تهیه شده و حاوی نکات مهم و عبرت آموزی است.
من به‌عنوان یک ایرانی مدعی وطن‌خواهی و مردم‌دوستی، کسی که فکر می کنم وطنم «ایران» از هر چیزی و هر خواسته‌ای مهم‌تر است و باید به هر قیمتی در بقا و سلامتش کوشید، در این مقطع مهم و تعیین‌کننده تاریخی، وظیفه و تعهد ملی و انسانی خود می‌دانم که از این اقدام ملی و انسانی نخبگان پر افتخار میهنم حمایت کنم و با صدای بلند از عموم نخبگان مدنی ایران و به ویژه عموم روشنفکران و آزادی‌خواهان جهان بخواهم که به هرنحو که می‌دانند و با هر ابزاری که می‌توانند، در برابر این ظلم بزرگ به تاریخ و فرهنگ و سرزمین ایران و مردم مظلوم آن بایستند و حداقل به ساکنان مغرور و نادان و احیانا مغرض کاخ سفید تفهیم کنند که این تحریم سخت و غیرانسانی و ظالمانه، بهره‌ای جز فلاکت بیشتر مردم و نابودی تتمه امکانات اقتصادی کشور و تعمیق فقر و فاقه گسترده‌تر یکایک ایرانیان ندارد. همه فریاد برآورند که هدف نهایی حتی نه تغییر رژیم که تضعیف بیشتر توان ملی ایران و احیانا تجزیه ایران است، آن‌هم به انگیزه حفظ امنیت یک کشور متجاوز و ضد حقوق بشری منطقه!
هرچند «از ماست که بر ماست»؛ چرا که اگر در طول این چهل سال حاکمان بر کشور ایران اندکی بخردانه‌تر عمل کرده و حفظ ایران و پاسداری از منافع ملی میهن را در مرحله نخست قرار داده بودند، امروز گرفتار چنین فلاکت و ناتوانی نبودیم که دیگران از آن سوی اقیانوس‌ها چنین گشاددستانه در اندیشه نابودی کشور و مردمانش باشند. با این‌حال، منصفانه نیست که گردن‌کشی‌ها و قانون‌شکنی‌ها و یکه‌تازی‌های ترامپ و ترامپیست‌های مقیم در کاخ سفید را صرفا به اشتباهات و حتی اعمال ضد انسانی و ضد ملی حاکمان جمهوری اسلامی و فسادهای نهان و آشکار نظام حاکم نسبت دهیم.
متأسفانه سرشت و سرنوشت جمهوری اسلامی (مانند دیگر حکومت‌ها و دولت‌ها) با سرنوشت هشتاد و پنج میلیون ایرانی و مهم‌تر با سرزمین ایران و مام وطن گره خورده است و از این رو چه خام‌اندیشانه و احیانا فریب‌کارانه است که عده‌ای هم‌وطن (احتمالا در واکنش احساسی به عملکرد نظام حاکم و حاکمانش) در مقام دفاع از تحریم‌های نابودکننده کشور و مردمانش ادعا می‌کنند که هدف تحریم حکومت است و نه مردم! اگر چند نادان و احیانا مغرض کاخ سفید با انگیزه‌های کم و بیش روشن سیاسی از این بهانه‌های فریب‌کارانه استفاده می‌کنند، از کسانی که خود را ایرانی می‌دانند و ساده‌لوحانه و احیانا جاهلانه وعده آزادی و دموکراسی و حقوق بشر می‌دهند و خود را حامی مردم می‌شمارند، بسی شگفت است و طبعا غیر قابل قبول.
در هرحال به اینان و حتی به یاغیان کاخ سفید باید گفت، در این تحریم‌های ضد انسانی و ضد حقوق بشری تنها و تنها مردمان (و آن هم طبقات متوسط و فرودست جامعه) هستند که نه تنها زیان می‌بینند بلکه نابود می‌شوند. اگر باور ندارید از یکایک مردم و از پزشکان داروخانه‌ها و از فعالان اقتصادی و فرهنگی و حتی نخبگان فعال مدنی بپرسید! منطق امور و مهم‌تر از آن تجربه کشورهای تحریم‌شده معاصر و بالاتر تجربه چهل ساله جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که نه تنها زیانی اساسی بر ساختار نظام نمی‌رسد بلکه از یک سو بر دامنه فسادهای اقتصادی ارباب قدرت می‌افزاید (چنان که در تحریم قبلی تجربه شد) و از سوی دیگر بهانه‌های لازم برای سختگیری‌های بیشتر و سرکوب‌های کوبنده تر و در فرجام کار تسلیم بیشتر مردم در برابر استبداد حاکم به دست می‌دهد.
در هرحال زمستان خواهد گذشت و روسیاهی و احیانا ندامت بر ظالمان آمریکایی و هم‌فکران و حامیان فکری و مالی آنان خواهد ماند. حتی اگر با اقدامات نهان و آشکار بیگانگان (مثلث شوم آمریکا، اسرائیل و عربستان و شرکاء) خواسته «براندازان» یعنی رژیم تغییر کند، می‌توان تقریبا یقین داشت که حال و احوال وطن و مردمانش بهتر نخواهد شد، بلکه بدتر و احیانا وابسته‌تر خواهد شد. اما و هزار اما چنین مباد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر