۱۳۹۶ شهریور ۲۰, دوشنبه

مستند انقلاب جنسی


متن کامل گفتگوی آقازاده شمقدری

ممنونم که به من اعتماد شد، می‌خواستم عكس‌هاي اندازه‌گيري مايوی شناي زنان را هم بياورم اما نشد... خيابان «چراغ قرمز»هلند بيشتر جنبه توريستي دارد، ازدواج موقت يكي از نمادهاي روشنفكري دين اسلام است

سینماروزان: حسین شمقدری آقازاده جواد رییس اسبق سازمان سینمایی که چند سالی است به مستندسازی می‌پردازد در امتداد برخی دیگر از آنها که در ابتدا با مضامین ارزشی و دارای حمایت ارگانی وارد کارزار تولید می‌شوند اما بعد از مدتی به سمت مباحث اروتیک می‌روند تازه‌ترین مستندش با عنوان «انقلاب جنسی» را با محوریت روابط جنسی ساخته است.
به گزارش سینماروزان «انقلاب جنسی»شمقدری هرچند درظاهر قصد دارد مقایسه ای انجام دهد میان چگونگی ارضای جنسی جوانان در ایران و غرب اما از آنجا که به دلایل شاید ناگفته بناست روایت طوری پیش برود که در نهایت غرب محکوم باشد و پایان بندی به نفع تفکر خاص حامی فیلمساز رقم بخورد نمی تواند مانایی یک مستند واقع گرایانه را داشته باشند.
حسین شمقدری در گفتگو با محمدصادق عابدینی در «جوان» در عین اینکه تلویحا تأیید کرده چون آقازاده شمقدری بوده در تولید این مستند به او اعتماد شده، ادعاهایی را هم درباره فیلمش و نظرگاهش نسبت به مسائل جنسی بیان کرده است. آقازاده شمقدری در جایی از گفتگویش هم با طعنه ای به محمود احمدی نژاد از این گفته که در بحث همجنسگرایی به سراغ مقایسه میان ایران و غرب نرفته چون بعضی در داخل گمان میکنند چنین چیزی وجود ندارد!!


متن کامل گفتگوی آقازاده شمقدری را بخوانید:
بعد از «ميراث آلبرتا» و «سي و سه سال سكوت» باز هم سراغ موضوعي در غرب رفتهاي، دوباره شاهد مقايسه ميان آنچه در غرب ميگذرد و آنچه در ايران است، هستيم. در مستندهايت به خوبيهايي كه در غرب هست نگاه ميكني و اين خلافنظري است كه ميگويد همه غرب بد است يا اينكه همه غرب خوب است، چرا اين نوع نگاه را انتخاب كردهاي؟
علت اصلياش اين بود كه خودم نيز در اوايل نگاه خوبي نسبت به غرب نداشتم. مخصوصاً از اينكه نخبگان جامعهمان به غرب مهاجرت ميكنند، ناراحت بودم. اما وقتي كه خودم از نزديك با غرب و جامعهشان روبهرو شدم، ديدم خوبيهايي دارند كه توانستهاند سطح جامعهشان را تا حدي بالا ببرند كه بتوانند بچههاي نخبه ما را جذب كنند. غرب مجموعهاي از خوبيها و بديها است و نميشود گفت صرفاً خوب يا بد است. در موضوع آزاديهاي جنسي هم به نظرم الان ما در نقطهاي هستيم كه جامعه غربي حدود ۲۰۰ سال پيش در آن حضور داشت و ميخواهيم مقايسه كنيم ميان مسيري كه آنها رفتهاند و مسيري كه پيش روي ما است.
مستند را با عكسهاي قديمي شروع ميكني و به نظرم تنها دليلي كه براي اثبات اينكه ما در مسير غرب هستيم ميآوري اين است كه مثلاً در عكسهاي حدود ۱۰۰ يا ۱۵۰ سال پيش زنان غربي هم با حجاب بوده و روسري داشتهاند، آيا اين براي نشان دادن اينكه ما به سرنوشت غرب دچار ميشويم كافي است؟
به نظرم همين كافي بود، وقتي نوع پوشش جامعه غربي را نشان ميدهيم نشان دهنده روابط اجتماعي آن جامعه است. در آن زمان روابط اجتماعي بسيار سختگيرانه و محدوديتهاي اجتماعي زيادي در جامعه غربي بوده كه تخطي از آنها توبيخهاي قضايي را به همراه داشته است و حتي اين قوانين موضوع بزرگي است كه جاي پرداخت دارد.
ما هيچ اثري از آنها در مستند نميبينيم، به نظر ميرسد مسيري كه غرب پشت سر گذاشته بسيار فراتر از موضوع پوشش بوده، تغييرات سياسي، تكنولوژيك و حتي دگرگوني در ساختار اقتصاد جامعه هم مؤثر بوده!
ما ميخواستيم طرح موضوع اوليه داشته باشيم و به نظرم همين پرداختن به حجاب روسري به اندازه كافي تكاندهنده بود. ميشود اين ايراد را گرفت كه چرا بر اساس سناريويي كه داشتيم به اين موضوعات توجه بيشتري نكرديم اما ميشود گفت در همين حد هم براي نشان دادن اين موضوع كه ما در راهي هستيم كه غرب قرار داشته، كافي است، مثلاً ميخواستم درباره محدوديتها عكسهايي را كه مربوط به اندازهگيري مايوی شناي زنان است هم در مستند بياورم اما بعد نظرم عوض شد.
بعد از اينكه تيزر مستند منتشر شد، خيليها گفتند اگر كسي غير از حسين شمقدري سراغ اين موضوع ميرفت، نه تنها جلوي مستندش را ميگرفتند،بلكه با خودش هم برخورد شديد ميشد و به قول معروف توي گونياش ميكردند! خودت اينها را شنيدهاي؟
بله، شنيدهام (ميخندد)، اما كلاً سعي كرده ام وقتي در هر موضوعي مانند اين به من اعتماد شد جواب اين حسن اعتماد را بدهم. خودم ميدانم كه فيلم موضوع حساسي دارد و تلاش كردهام آن را صحيح و سالم به مقصد برسانم و احتياطهاي لازم را درباره آن داشته باشم. ممنونم از اينكه به من اعتماد شد ولي خب به ديگر گروههاي مستندساز هم در جاي خودش اعتماد شده و اين نبوده كه صرفاً در مورد من اين كار را انجام داده باشند.
با ساخت مستند «انقلاب جنسي» به نظرم تعريفها از «تابو» و خط قرمز را خيلي جلوتر بردهاي، اين تابوشكني عامدانه بوده است؟!
بسياري از تابوهايي كه ما در جامعهمان با آن سر و كار داريم براي اين به وجود آمدهاند كه نيامدهايم دربارهشان به صورت علمي حرف بزنيم و براي حلشان استدلال و دليل بياوريم. ما تلاش ميكنيم ذهنيت جامعه و حاكميت را نسبت به برخي از مسائل اصلاح كنيم. علاوه بر اين هنوز موضوعات زيادي هستند كه به عنوان تابو در جامعه ما شناخته ميشوند و ميتوان به آنها نيز پرداخت؛ موضوعاتي كه شبيه عرف شدهاند اما با اصل دين اسلام و مباني اسلامي در تضاد نيستند.
مانند بحث ازدواج موقت يا همان«صيغه» كه در مستند «انقلاب جنسي» از آن به عنوان راهحل جامعه براي دچار نشدن به معضلات جنسي در غرب ياد ميكني!
بحث ازدواج موقت يكي از نمادهاي روشنفكري دين اسلام است. زماني ما از دنياي غرب دفاع ميكنيم دقيقاً جايي است كه آنجا چيزهايي رخ ميدهد كه در اسلام وجود دارد اما ما آن را از اسلاممان حذف كردهايم. در حالي كه اين مسائل در اسلام بوده و اسلام آن را ترويج ميداده است. در غرب به طور كامل به نيازهاي جنسي پاسخ داده ميشود و ما ميگوييم اينكه به يك نياز پاسخ داده ميشود، خوب است. اسلام نيز با مطرح كردن مسئله ازدواج موقت به اين نياز پاسخ داده است.
به نظر ميرسد نگاهي كه نسبت به آزاديهاي جنسي در غرب داريد، نگاه مثبتي است و حتي پرداختن به راهپيمايي همجنسبازها يا مردان فاحشه، نيز آن طور كه بايد نتوانسته فساد جنسي در غرب را به نمايش بگذارد.
تم اصلي كار ما مقايسه ميان غرب و شرايط ايران بود و صرفاً در مرحله بحث همجنسبازي يا مردان فاحشه به خاطر اينكه بعضيها در داخل فكر ميكنند كه اين موضوع وجود ندارد، دست به مقايسه نزديم. مراد ما از نشان دادن سكانس مردان روسپي، اين بود كه بگوييم زنان غربي به خاطر اينكه مردانشان داراي شادابي جنسي نيستند سراغ مسائلي مثل رابطه با روسپيهاي مرد و همجنسگرايي رفتهاند و آن طور كه ما تصور ميكنيم اين موضوع در غرب فراگير نيست. براي همين هم زياد به آن نپرداختيم.
بحث فساد اخلاقي در غرب و بيبندوباري جنسي در غرب را چطور ميبينيد؟
در غرب بيبندوباري جنسي مانند آنچه در خيابان «چراغ قرمز» ديديم بيشتر جنبه توريستي و كسب درآمد دارد.
در انتهاي فيلم به توليد قسمت دوم «انقلاب جنسي» اشاره كرديد، به نظر ميرسد مخاطب هنوز جواب سؤالهايش را نگرفته و منتظر است در قسمت بعدي جوابهايش را بگيرد، اين اتفاق به اينكه بيننده نتواند جمعبندي از مستند داشته باشد، نميانجامد؟
اين را قبول ندارم كه مخاطب نميتواند به يك نتيجهگيري كلي از مستند برسد. ما براي ايجاد جذابيت و پيگيري قسمت بعدي سؤالهايي را مطرح كردهايم ولي مستند داراي چارچوب و ساختاري است كه در آن به جواب آنچه در ابتدای مستند به آن پرداختهايم ميرسد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر